با وجود نبود هر گونه تهدیدی از سوی تهران
چرا امریکا ایران را دشمن میداند؟
نویسنده: جف فاکس
دیپلماسی ایرانی: دشمنی با ایران در جریان اصلی سیاست آمریکا ریشه دوانده است. هیلاری کلینتون و ترامپ مدعی اند که ایران بزرگترین حامی تروریسم در جهان است و به دنبال سلطه بر کل خاورمیانه - اگر نگوییم کل جهان- است. هر دو گزینه حمله به ایران را مردود ندانسته اند. سناتور تد کروز با صراحت اعلام کرده بود که ایران قصد دارد آمریکا را مورد حمله اتمی قرار دهد. بنیامین نتانیاهو و مایک هاکبی مدعی اند که ایران آماده است که هولوکاستی دیگر به راه بیندازد. در سال 2013 که هیچ مدرکی دال بر پیگیری ساخت سلاح هسته ای از سوی ایران وجود نداشت، جو بایدن محض احتیاط اعلام کرد که همه گزینه ها از جمله گزینه نظامی روی میز است.
مردم آمریکا هم به تبعیت از رهبران خود دیدگاه مشابهی نسبت به ایران دارند. نظرسنجی ها نشان می دهد که افکار عمومی امریکا تنها اندکی ایران را از کره شمالی دارنده سلاح های هسته ای کمتر خطرناک می بینند. علی رغم حمایت عمومی از منع اشاعه تسلیحات هسته ای، بیشتر مردم آمریکا مخالف توافق هسته ای دولت اوباما با ایران هستند. اوباما برای حفظ توافق ناگزیر شده است که کمک های نظامی خود به عربستان سعودی و اسرائیل را بیشتر کند.
این دشمنی البته متقابل است. ایران هم آمریکا را دشمن خود می داند. آمریکا واکنش های ایران را پارانوئید می بیند و موضوع گروگانگیری در اوایل انقلاب از سوی دانشجویان را مستمسک قرار می دهد. اما این دشمنی برای ایرانیان ریشه تاریخی دارد. هر چه باشد آمریکا مسئول کودتای 28 مرداد و سرنگونی حکومت دموکرات وقت و برپایی نظام شاهنشاهی تا بازه 25 سال پس از آن بود. سازمان ساواک ماحصل سرمایه گذاری مشترک سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و موساد اسرائیل بود.
پس از پیروزی انقلاب در ایران و آغاز جنگ میان ایران و عراق نیز آمریکا از رژیم صدام حسین مقابل ایران حمایت کرد. جنگ 8 ساله هزاران تلفات به ایران تحمیل کرد و هنوز نیز افرادی در ایران از پیامدهای حملات شیمیایی عراق رنج می برند. امروزه در هر شهر و روستای ایران، عکس شهدایی دیده می شود که در جنگ 8 ساله کشته شدند.
در دوران جنگ یک ناو آمریکایی وارد آب های ایران شد و با هدف قرار دادن یک هواپیمای مسافربری منجر به کشته شدن 290 مسافر غیرنظامی آن شد. آمریکا نه تنها هیچ گاه بابت این اقدام عذرخواهی نکرد، بلکه فرمانده آن ناو نیز به خاطر رفتار شایسته مورد تقدیر قرار گرفت. کشتی های جنگی آمریکا به تناوب حاکمیت ایران را در آب های خلیج فارس نقض کرده اند.
عدم اعتماد آمریکایی ها به ایران در تحریم های اقتصادی علیه این کشور نیز بار دیگر خود را نشان داد. نگرانی های آمریکا در مورد اشاعه تسلیحات هسته ای در مواجهه با ایران، با در نظر گرفتن چشم پوشی از توسعه برنامه تسلیحات هسته ای از سوی پاکستان و اسرائیل، به دور از صداقت به نظر می رسد. در حال حاضر بسیاری از ایرانیان به پایبندی آمریکا به تعهدات خود مبنی بر لغو تحریم ها به دیده شک می نگرند.
ایران علی رغم همه مواضع اعلانی رهبرانش، تهدیدی جدی علیه آمریکا، اروپا، اسرائیل یا همسایگان عربش محسوب نمی شود. در بهترین حالت ایران یک قدرت نظامی درجه سوم است که کل تولید ناخالص داخلی آن معادل 60 درصد بودجه نظامی آمریکا است. اسرائیل که خود از برنامه هسته ای ایران اظهار نگرانی می کند بین 80 تا 200 موشک دارد که می تواند کلاهک هسته ای روی آنها سوار کند.
پاکستان در مرز ایران نیز به همین اندازه مسلح است. دو قدرت بزرگ دیگر منطقه یعنی ترکیه و مصر به لحاظ نظامی از ایران جلوتر هستند. حتی عربستان سعودی هم با وجود جمعیتی یک سوم جمعیت ایران نیروی هوایی بهتر و گسترده تری دارد.
به لحاظ قدرت نرم هم می توان به زبان و نژاد مردم ایران اشاره کرد که با اعراب متفاوت است. در بخشی از جهان که فرقه گرایی مذهبی تعارضاتی خونین به راه انداخته، قرائت شیعی ایران از اسلام تنها شامل 15درصد از مسلمانان خاورمیانه و شمال آفریقا می شود.
ایران نیز مانند همه کشورها تلاش می کند که روی حوادث پیرامونی خود اعمال نفوذ کند. با در نظر گرفتن پیامدهای گسترده جنگ با عراق، رقابت شیعه و سنی و دشمنی آمریکا، هدف اولیه ایران برقراری ثبات در مرزهای غربی خود است.
ایران نیز مانند همه کشورهای اسلامی از فلسطین مقابل اسرائیل حمایت می کند. اما در این زمینه نیز یک رقابت حاشیه ای میان ایران و عربستان وجود دارد. ایران همچنین مهم ترین حامی حزب الله لبنان است. اما طی ده سال گذشته هیچ درگیر معناداری میان سربازان اسرائیل و نیروهای حزب الله صورت نگرفته است.
با توجه به اینکه سیاست خارجی مداخله جویانه جمهوری خواهان در خاورمیانه آتش جنگ های داخلی و تعصب مذهبی را در منطقه روشن کرد، دعاوی آنها در مورد نقش ایران در بی ثباتی منطقه را می توان پوچ خواند.
توجه به این نکته وقتی جالب تر می شود که می بینیم ایران تنها کشور خاورمیانه است که به طور جدی با داعش، القاعده، طالبان و دیگر گروه های شبه نظامی افراطی می جنگد. در واقع حمایت ایران از ارتش عراق و شبه نظامیان شیعه در مقطع فعلی برای آمریکا مهم است. همان طور که ولی نصر رئیس دانشکده مطالعات عالی بین المللی در دانشگاه جان هاپکینز می گوید، اوباما تنها با تایید ضمنی حضور ایران در جبهه زمینی و بازی کردن نقشی فعال می تواند استراتژی خود را برای مبارزه با داعش حفظ کند.
جورج دبلیو بوش در سخنرانی سالانه خود در 2002 ایران را یکی از سه کشور محور شرارت خواند.
در ایران امروز جنبشی شکل گرفته که بیش از همیشه خواهان سیاست خارجی لیبرال و برقراری ارتباط با سایر کشورها به ویژه آمریکا است. در انتخابات 2013 مردم به رئیس جمهوری با رویکرد اصلاح طلباانه رای دادند. تمایل عمومی به فرهنگ غرب نیز در سطح جامعه دیده می شود و زنان در عرصه اجتماعی و سیاسی حضور فعال دارند. آزادی اجتماعی در هیچ کجا مانند عربستان، بحرین، امارات، ترکمنستان و عمان که از کشورهای متحد آمریکا هستند، سرکوب نمی شود.
نزدیک به 20 تا 30 هزار یهودی در ایران زندگی می کنند. در واقع ایران بعد از اسرائیل بیشترین تعداد یهودیان را دارد. نزدیک به 60 کنیسه در این کشور است و آنها در مجلس نیز نماینده ویژه خود را دارند.
پس چرا آمریکا تا این اندازه ایران را به عنوان دشمن خود می نگرد؟
پاسخ به این سوال بازتابی از منافع سه گروه است. نخست، منافع خاندان سعودی و شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس. دوم، دولت اسرائیل به ویژه تحت نخست وزیری بنیامین نتانیاهو و سوم، سیاستمداران آمریکایی، بروکرات های امنیت ملی و لابی گرانی که موقعیت شغلی و مالی آنها در گرو دشمنی با ایران است. به نفع این سه گروه است که توجه عمومی از نتایج فاجعه بار مداخلات آمریکا در منطقه به موضوع دیگری منحرف شود.
منبع: نیشن / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی / 25
نظر شما :