پیامهای سفر چاوش اوغلو به واشنگتن
آیا آمریکا، ترکیه را از ایران دور میکند؟
نویسنده: محمدعلی دستمالی، کارشناس مسایل منطقه
دیپلماسی ایرانی: در سال 2003 میلادی و پس از آغاز حملات گسترده آمریکا برای در هم کوبیدن رژیم بعث صدام، کم نبودند شمار تحلیلگران و مفسرینی که تصور می کردند با ایجاد تحولات ساختاری و سیاسی بنیادین در عراق، این کشور، به مهم ترین کانون و پایگاه سیاسی آمریکا در خاورمیانه بدل شده و ترکیه اهمیت خود را از دست می دهد. اما این پیش بینی غلط از آب درآمد و ترکیۀ عضو ناتو و متفق قدیمی آمریکا، هم در محاسبات و معادلات مرتبط با ناتو و استراتژی مدیترانه ای آمریکا و غرب اهمیت خود را حفظ کرد و هم این که در استراتژی بلند مدت آمریکا، ترکیه در یک نظام فکری و سیاسی خاصی مورد بازتعریف قرار گرفت که می توان در آن، تقابل و یا رقابت ترکیه – ایران و نیز موازنه ترکیه – عربستان را همچون یک رویکرد جدی و هوشمندانه برای اثرگذاری بر تحولات منطقه، تحلیل و ارزیابی کرد. به همین خاطر، روابط ترکیه و آمریکا به ویژه در دوران زمامداری حزب عدالت و توسعه، همواره در حال رشد و عمق یافتن بوده است. اگرچه گاهی بین ترکیۀ دارای رویکرد شرقی در قبال تحولات فلسطین، عراق و سوریه، اختلاف نظرهایی بین آنکارا و واشنگتن به وجود آمده، اما این رابطه همچنان اهمیت خود را حفظ کرده و در دوران صدارت پست وزارت خارجه دو کشور توسط داوداوغلو و کلینتون، روابط مزبور برجسته تر و مهم تر شد.
روز چهارشنبه هفته گذشته در واشنگتن، مولود چاوش اوغلو وزیر امور خارجۀ ترکیه، در حالی با همتای آمریکایی خود جان کری دیدار کرد که مفسرین و تحلیلگران سیاسی ترکیه معتقدند اختلافاتی جدی بین واشنگتن و آنکارا وجود دارد. اغلب این تحلیلگران بر این باورند که با وجود امضای توافقنامه ارائه آموزش به مخالفین سوری در خاک ترکیه توسط مستشاران نظامی آمریکایی، هنوز هم اختلافاتی جدی در حوزه مبارزه با داعش و مساله سوریه وجود دارد. شاید به منظور خنثی سازی تاثیرات این تحلیل هاست که جان کری در یک کنفرانس مشترک مطبوعاتی پس از پایان دیدار با چاوش اوغلو اعلام کرد: «ترکیه برای ما یک شریک مهم است و معتقدیم بدون این شریک نمی توان جلو رفت».
اما آن چه که در کنفرانس مطبوعاتی کری و چاوش اوغلو، از منظر بررسی و اهمیت تحلیل مسائل سیاسی منطقه ای، شایان اهمیت است، سخنان وزیر امور خارجه آمریکا علیه ایران بود. او دو نکته و به عبارتی دیگر دو اتهام علیه ایران بر زبان آورد. بر اساس متن ترکی استانبولی قرار داده شده در گزارش ویژه خبرگزاری رسمی آناتولی، کری اعلام کرد:
- آمریکا و ترکیه هر دو بر این باورند که ایران نباید به سلاح های هسته ای دست پیدا کند و قابل قبول نیست که ایران چنین چیزی در اختیار داشته باشد.
- هر دو کشور دارای نگرانی های مشترکی در مورد اقدامات مداخله گرایانه ایران و رویکرد این کشور در حوزه مبارزه با ترور هستند و نگران آن هستند که اقدامات ایران، منطقه را بی ثبات تر کند.
بیان این دو نکته عجیب از زبان جان کری در حالی صورت گرفته که طی چند سال اخیر، مسئولین و دولتمردان ترکیه، هیچ گاه نکته ای بر زبان نیاورده اند که نشان دهنده عدم اعتماد آنان به صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای ایران باشد. در مورد مسائل و معادلات منطقه ای نیز باید گفت اگر چه رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه چندی پیش در مورد رویکرد جمهوری اسلامی ایران در مورد یمن، اظهارات جنجال برانگیزی بر زبان آورد اما دست کم پس از سفر به تهران و دیدار با رئیس جمهور و رهبر انقلاب، مواضع منعطفی اتخاذ کرد که نشان دهنده تغییر نسبی رویکرد او به سیاست های منطقه ای ایران بود. اما در شرایط کنونی و زمانی که در گفتگوی چاوش اوغلو و کری، باز هم چنین موضوعی مورد بررسی قرار می گیرد، می توان این رفتار را از دو منظر تحلیل کرد. اول این که دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه در آستانه برگزاری انتخابات سراسری مجلس، با در پیش گرفتن سیاستی عملگرایانه، به قیمت آن که به آمریکا نزدیک تر شود، رضایت می دهد که اتهامات تندی و واهی علیه ایران بیان شود. دوم این که این اظهارت جان کری، نشان دهنده تلاش ویژه آمریکا، برای دور کردن ترکیه از جمهوری اسلامی ایران است. واشنگتن خوب می داند که ترکیه با وجود عضویت در ناتو و داشتن منافع استراتژیک مهم با آمریکا، روابط مهمی با ایران دارد. به همین خاطر بر آن است تا در دوره جدیدی که پس از احتمال توافق نهایی هسته ای وجود دارد، بر سیاست های ترکیه به گونه ای اثر بگذارد که مانع از تقویت روابط این دو همسایه قدرتمند شود.
بنابراین باید در ماه های آتی نیز منتظر سیگنال های مشابه دیگری باشیم. سیگنال هایی که نشان دهد، آمریکا در حوزه حساس و مهمی به نام مدیریت تحولات خاورمیانه و به ویژه عراق، سوریه و تا حدودی مصر، از ظرفیت های مهم ترکیه بهره می گیرد و در موازنه قدرت در منطقه، برجسته سازی توسعه و قدرت ترکیه در تقابل با ایران را به نفع خود می داند و در این معادله نه چندان پیچیده، ترکیه می تواند در آن واحد هم پرچمدار اهل سنت و هم مبلغ لاییسم باشد، بدون آن که چنین رویکردی، پارادوکسیکال یا متناقض خوانده شود.
در پایان لازم است بر اهمیت این نکته تاکید شود که این بار و در یکصدمین سالگرد رویدادهای 1915 میلادی و در شرایطی که روسیه و بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله آلمان، برای توصیف وقایع آن دوران عبارت «نسل کشی ارامنه» توسط سپاهیان عثمانی را بر زبان آوردند، اما همچنان که اردوغان و داوداوغلو انتظار داشتند، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، در این سالگرد مهم و نمادین، به جای اصطلاح نسل کشی، از عبارت مصیبت بزرگ استفاده کرد و معنی ساده این اقدام اوباما، آن است که رابطه با آنکارا، برای واشنگتن از اهمیت بالایی برخوردار است.
انتشار اولیه: شنبه 5 اردیبهشت 1394 / انتشار مجدد: جمعه 11 اردیبهشت 1394
نظر شما :