ملک سلمان به دنبال میراثی منحصر به فرد است
تفکر نوین سعودی
دیپلماسی ایرانی: تقریباً بلافاصله پس از مرگ ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی در 22 ژانویه و رسیدن برادر ناتنی اش سلمان به تاج و تخت، سعودی ها و کارشناسان امور سعودی در غرب درباره سیاست داخلی و خارجی عربستان در دوره شاه جدید، اظهار کنجکاوی می کردند. سلمان در اولین سخنرانی اش که چند ساعت پس از رسیدن به منصب جدید بود، نشان داد که سیاست خارجی سعودی ها در زمان وی تغییر مهمی خواهد داشت.
دو ماه پس از آن که وی به سلطنت رسید، مشخص شد که وی دیدگاهی متفاوت با سلفش عبدالله و شاید تمام کسانی که قبل از وی پادشاه بوده اند، دارد. با بازسازی بعضی از مهمترین نهادهای سیاسی و اقتصادی کشور و عملیات نظامی گسترده در کشور همسایه که دچار جنگ داخلی است، ما به این نتیجه می رسیم که در ابتدای مسیر تفکر کاملاً جدید سعودی هستیم. ما در حال نزدیک شدن به پرسترویکای سعودی هستیم.
به وجود آمدن این تصور که سلمان به دنبال میراثی منحصر به فرد است، در هفته اول سلطنت وی شکل گرفت، یعنی زمانی که وی نه تنها تغییرات قابل توجهی مخصوصاً در تاریخ معاصر در کابینه انجام داد، بلکه تغییرات عظیمی در شوراهای مشورتی پادشاه صورت گرفت. پادشاه دستور داد که دوازده شورای مشورتی سیاسی و اقتصادی مختلف حذف شوند. به جای آنها دو شورا تشکیل شد که یکی درباره اقتصاد و توسعه و دیگری در سیاست و روابط امنیتی است. در حالی که برخی این تغییرات را به عنوان تحکیم قدرت از سوی سلمان می نگرند، عده ای هم این اقدامات را لازمه ساده کردن بروکراسی مشکل دار کشور می دانند.
در حالی که تغییرات در کابینه و بازسازی بوروکراسی این کشور، برای چندین روز نقل محافل بود، جامعه بین الملل به دنبال شناخت جهت سیاست خارجی سعودی ها، به ویژه درباره خشونت های گسترده در سوریه، عراق، لیبی و یمن، در دوران سلمان بود. قسمت عمده ای از تغییر در سیاست خارجی سعودی متمرکز بر رویکرد منعطف تر پادشاه جدید در قبال اخوان المسلمین است.
نه تنها این گروه در لیست سازمان های تروریستی سعودی ها قرار دارد، بکه رهبران دینی سعودی و رسانه ها، اخوان المسلمین و داعش را هم ردیف یکدیگر می دانند. با این حال اولین نشانه درباره این که پادشاه دیدگاهی میانه رو تر در قبال اخوان المسلمین دارد، مصاحبه اخیر وزیر خارجه سعودی است که می گوید: «ما با اخوان المسلمین مشکلی نداریم، مشکل ما با گروه کوچکی است که وابسته به این سازمان است.»
با وجود شایعه های زیادی که درباره وضعیت سلامتی نامناسب ملک سلمان منتشر می شد، وی از زمانی که پادشاه شده است، با نزدیک به بیست رهبر جهان دیدار کرده است و از آنها در فرودگاه ریاض استقبال کرده است. در حالی که پادشاه با تعدادی از رهبران خارجی از جمله باراک اوباما دیدار کرده است، دیدارهای روزانه ای هم با رهبران کشورهای مسلمان داشته است. این افراد شامل اردوغان از ترکیه، السیسی از مصر، شریف از پاکستان و اکثریت رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس می شوند.
این دیدارها، برخی از سعودی ها و کارشناسان امور این کشور در غرب را به این نتیجه رساند که سعودی ها در حال بازسازی روابط دوجانبه کلیدی شان با کشورهای منطقه هستند. عده ای هم این گونه تحلیل کردند که سعودی ها به دنبال تشکیل ائتلافی جدید برای مقابله با آنچه آنها آن را دو تهدید بزرگ برای امنیت ملی و ثباتشان می دانند، هستند: ایران و داعش.
عملیات یمن چندین پیام برای سه مخاطب متفاوت دارد. هشداری برای ایران است تا به مداخله در یمن، حیاط خلوت سعودی ها و به طور کلی مداخله در امور کشورهای عربی پایان دهد. پیام دیگر به مردم عربستان است تا به آنها نشان داده شود که میلیاردها دلاری که صرف تجهیزات و آموزش نظامی شده، به هدر نرفته است. آخرین و مهمترین پیام به ایالات متحده است تا مشخص شود با وجود این که عربستان هنوز ایالات متحده را به عنوان شریک ارزشمند نگاه می کند، اما به دنبال تامین امنیت خودش است جه ایالات متحده بخواهد و چه نخواهد.
برخی معتقدند که مغز متفکر سلمان، پسر سی ساله اش، محمد، وزیر دفاع است. خواه این موضوع درست باشد یا نه، عربستان سعودی فصل جدیدی در تاریخ باز کرده است که نه تنها نقش عربستان در منطقه را تغییر می دهد، بلکه به دنبال تغییر نگاه جامعه جهانی به این کشور هم هست.
منبع: نشنال اینترست/ مترجم: حسین هوشمند
انتشار اولیه: سه شنبه 18 فروردین 1394 / انتشار مجدد: سه شنبه 18 فروردین 1394
نظر شما :