اعراب هیچ وقت به فکر دوستی با تهران نیستند
عملیات تکریت و افشای ماهیت دشمنان قسم خورده ایران
دیپلماسی ایرانی: عملیات تکریت آن طور که در مطبوعات عراقی آمده است و اتفاقا دیپلماسی ایرانی یکی از همین گزارش ها را نیز منتشر کرد، نشان می دهد که کشورهای عربی ایران را نه متحد خود می دانند و نه به فکر اتحاد با آن هستند و نه هیچ گاه پیش از این هم در این فکر بوده اند، و هر لحظه که بتوانند حاضرند بدترین ضربه ها را وارد کنند. کما این که به همین بهانه حتی شیعیان را قتل عام می کنند همان طور که در یمن و عراق و سوریه بارها و بارها مرتکب شده اند و همچنان می کنند.
بیانیه الازهر در رد نیروهای داوطلب مردمی که در کنار کارشناسان ارشد نظامی ایران در عراق و سوریه با داعش می جنگند، این حقیقت را نشان داد که نیروهای شبکه داعش از نگاه آنها تا زمانی که به اهل تسنن آسیبی نرسانند، چندان هم بد نیستند و می توانند با آنها کنار بیایند حالا هر جنایتی علیه بشریت مرتکب شوند و هر رفتار شنیعی علیه شیعه و مسیحی و ایزدی و غیره انجام دهند، مهم نیست. در نکوهش رفتار الازهر همین بس که نسبت به هیچ کدام از رفتارهای شنیع داعش بیانیه صادر نکرد و نه تنها الازهر بلکه هیچ کدام از گروه های اهل تسنن چنین بیانیه ای را صادر نکردند.
در حالی که منابع آگاه بارها به دیپلماسی ایرانی گفتند که عشایر اهل تسنن در سفرهای مکرر خود به ایران التماس می کردند که به آنها سلاح بدهند و همانند شیعیان و کردها از آنها حمایت کنند تا در برابر داعش بایستند و آنها را از مناطق خود اخراج کنند. در حالی که از کمک امریکایی ها کاملا ناامید شده بودند. اما همین که کار به مرحله عمل رسید و کارشناسان نظامی ایرانی در کنار نیروهای شیعی اقدام به پاکسازی تکریت از لوث داعش کردند، ناگهان فغان اهل تسنن به هوا رفت که تکریت سنی است و اتفاقا به خاطر این که زادگاه صدام حسین است، سمبل جهان عرب اهل تسنن به حساب می آید (لازم به یادآوری است که بسیاری از کشورهای عربی و گروه های سنی به صدام حسین لقب صلاح الدین ایوبی داده اند و حتی در برخی کشورهای عربی مثل لیبی و فلسطین خیابانی به نام صدام حسین نامگذاری شده است) و شیعیان نباید به هیچ وجه قدم به خاک آن شهر بگذارند. بدون توجه به این مساله که اگر شیعیان به آن مناطق آمده اند برای نجات خود آنها و ناموسشان از دست داعشی است که خود به ایران شکایتش را برده بودند. اتفاقا چندی پیش ناصر جوده، وزیر امور خارجه اردن به همین منظور به ایران آمد تا از ایران بخواهد که به امان کمک کند تا در جنگ با داعش در خاک اردن به آنها کمک کند.
حالا چه شده است که ناگهان تغییر موضع داده اند و الازهر بیانیه صادر می کند و شیعیان را به نسل کشی در تکریت متهم می کند در حالی که یک سند متقن و محکمه پسند که ثابت کند شیعیان در تکریت و دیگر مناطق اهل تسنن جنایتی مرتکب شده اند، منتشر نشده است. عربستان سعودی از حضور مستشاران ایرانی و گروه های داوطلب شیعی در تکریت ابراز نگرانی می کند و اردن تهدید می کند اگر عشایر سنی استان الانبار خواستار دخالت نظامی شوند، مجبور است به خواسته آنها تمکین کند و نیرو به الانبار بفرستد برای این که حفاظت از مناطق سنی نشین را از وظایف خود می داند؟! به همین منظور نیز به بغداد هشدار می دهد که عملیات پاکسازی تکریت را متوقف کند. گویی که داعش دیگر چندان هم بد نیست، گویا اعراب فهمیده اند داعش خودی است اما کمی دز پان عربیستی اش تند است، که آن هم حل می شود در آخر قابل تحمل است چرا که هر چه باشد سنی است!
در حالی که نیروهای جان بر کف شیعی و مستشاران ایرانی جان خود را کف دستشان گذاشته اند و به کمک عراقی ها رفته اند و مناطق سنی نشین را از لوث داعش پاک می کنند، سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان می گوید ایران جزئی از راه حل منطقه نیست بلکه خود مشکلی برای منطقه است!
آنها برای اثبات ادعای سخیف خود فیلم هایی را در رسانه های گروهی و شبکه های ماهواره ای منتشر کرده اند و مدعی شده اند که شیعیان در منطقه العلم خانه های خالی از سکنه اهل تسنن را آتش می زنند در حالی که به این واقعیت اشاره نمی کنند که این خانه ها همگی بمب گذاری شده بودند و جان شیعیان در این خانه ها به خطر افتاده بود و اتفاقا جان چندین نفر هم گرفته شد. همان شیعیانی که برای نجات آنها به شهرهای سنی نشین عراق آمده اند.
از همه اینها دو نکته برداشت می شود، اول این که، شاید اعراب گمان می کردند با ورود ایران به مناطق سنی نشین می توانند آن را به دام بیندازند و با چالشی جدی مواجه کنند و ضربه های سنگینی به آن وارد کنند در حالی که در عمل عکس آن را دیدند و دریافتند که تکریتی که بیش از هشت ماه در تسلط داعش بود و عشایر سنی جرات تکان خوردن در آن را نداشتند ظرف یک هفته بخش عمده ای از مناطق آن آزاد شد. به این ترتیب نقشه شوم آنها در عراق بر باد رفت. به ویژه که با به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای نیز هم زمان شد و این مساله می رفت تا پیروزی های ایران را دو چندان کند. دوم این که خیال می کردند با آمدن گروه های شیعی باز هم تعداد بیشتری از شیعیان کشته می شوند و این مساله به هر حال به سود آنها است چرا که به اعتقاد آنها باید شیعه آن قدر کشته شود تا دیگر ادعایی در هیچ کشور عربی نداشته باشد.
حقیقت این است که اعراب هیچ گاه در کل تاریخ منطقه دوست ایران نبوده اند و هیچ گاه هم به فکر دوستی با ایران نبوده اند. هر وقت هم که دیده اند ناتوان از رویارویی با ایران هستند با آن کنار آمده اند و آن را تحمل کرده اند. عربستان سعودی در طول این سال ها هر آن چه در توان داشته علیه ایران به کار گرفته است. از تخریب روابط ایران با کشورهای مسلمان حتی در آسیای دور تا آغاز جنگ نیابتی در لبنان و سوریه. 8 سال جنگ تحمیلی علیه ایران که همه اعراب پشت سر صدام حسین سنگر گرفته بودند دلیلی روشن بر این ادعا است.
البته یادآوری این نکته ضروری است که هیچ گاه نباید از دریچه شیعی سنی و طایفه ای به مسائل و روابط دو جانبه ما با کشورهای منطقه نگاه کنیم. اما مساله این است که اگر ما نگاه نکنیم این اهل تسنن هستند که حتی سکولارهایشان هم با تمامی بی اعتقادی شان به اصول دینی به ما چنین نگاهی دارند و حتی این نگاه را نه تنها به شیعیان بلکه به مسیحیان نیز تسری می دهند. در همین عراق و سوریه دیدیم که مسیحیان هم قتل عام شدند اما کشورهای عربی لام تا کام بر زبان نیاوردند. در لیبی قبطی های مسیحی مصری را سر بریدند اعراب باز هم سخنی در رد و محکومیت چنین جنایتی نکردند. حتی وقتی که جنگنده های مصری اقدام به بمباران مواضع داعش در لیبی کردند عربستان و قطر و اردن به شدت قاهره را توبیخ کردند و حتی در شورای امنیت علیه آن فعال شدند. واقعا اگر انصاف را بگیریم این ما ایرانی ها هستیم که عینک طایفه ای بر چشم داریم، آن طور که وزرای امور خارجه عربستان و امارات متحده عربی و بحرین بر زبان می رانند یا اعرابی که شیعیان را از ورود به مناطق سنی نشین آن هم برای نجات آنها نه شیعیان منع می کنند؟!
نظر شما :