با کاهش قیمت نفت به جنگ عربستان برویم
درست 6 ماه از شروع افت قیمت نفت می گذرد و نفت از قیمت بشکه ای بالای 108 دلار در 30 خرداد به 57 دلار کنونی رسیده است؛ حتی در این بازه زمانی قیمت های پایین تر را هم تجربه کرده است. تحلیلگران بازار نفت در این مدت به گمانه زنی های متفاوتی بر سر چرایی افت بیش از 40 درصدی قیمت و مخالفت عربستان با کاهش تولید اوپک پرداخته اند.
برای رسیدن به پاسخی در این خصوص دنیای اقتصاد با دکتر محمد جواد عاصمی پور به گفت وگو پرداخته است. دکتر عاصمی پور در صنعت نفت ید طولایی دارد. وی که سمت های مختلفی از جمله مدیر عاملی شرکت مناطق نفت خیز و مدیر عاملی شرکت نیکو را در سابقه خود دارد در حال حاضر به فعالیت خارج از دولت و همچنین تدریس در دانشگاه صنعت نفت مشغول است.
وی درخصوص شرایط کنونی نفت و چگونگی برخورد ایران با آن نظری متفاوت از دیگر کارشناسان دارد. به اعتقاد این مدیر پر سابقه نفتی، ایران با کاهش قیمت باید به جنگ عربستان برود. وی در این خصوص گفت: اعمال سیاست های محتاطانه در فروش نفت و ترس از فروش ارزان نفت بستری برای تولد بابک زنجانی های دیگر است.
مصاحبه با دکتر عاصمی پور در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول که مربوط به سیاست بین الملل نفتی کشور است در ادامه آمده است. بخش دوم صحبت های وی دربرگیرنده نکاتی درخصوص اهمیت نگهداشت، تولید صیانتی و همچنین تامین مالی میادین نفتی کشور است. عاصمی پور انتقادهایی نیز به عملکرد وزارت نفت درباره چگونگی تخصیص بودجه این وزارتخانه به بخش های مختلف صنعت نفت دارد که همگی در بخش دوم این مصاحبه در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
چرا قیمت نفت سقوط کرد؟
مدیرعامل اسبق شرکت نیکو اشاره ای دارد به مازاد عرضه در بازار که به تدریج با افزایش تولید کشورهای غیر اوپکی به وجود آمده است. وی در این خصوص گفت: از دیر باز کشورهای اوپک به دو دسته تقسیم می شدند؛ گروه اول کشورهای حامی سهم اوپک در بازار نفت بودند و قدرت این سازمان را در گرو سهم این سازمان از بازار می دانستند. اما گروه دوم با استناد به فرمول «داز کوپیا» برخلاف گروه اول به نگه داشتن قیمت ها در سطح بالا اصرار داشتند. داز کوپیا اقتصاددان مطرحی است که کتابی در باب استراتژی انرژی ها و دیگر کالاهای تجدید ناپذیر و فناپذیر نوشته و معتقد بود که تولید نفت باید با تکیه بر قیمت آن انجام گیرد. در واقع استراتژی او متکی بر حفظ قیمت بود و حفظ قیمت نیز به این معنا است که با یک ضریب گامایی تولید را کاهش دهیم. عاصمی پور در ادامه افزود: در این میان ایران که تا پیش از انقلاب ما بین این دو گروه فعالیت می کرد، بعد از انقلاب لیدر گروه دوم شد.
وی اظهار کرد: همین استراتژی موجب شد اوپک به مرور سهم خود را از بازار از دست بدهد و از سهم دو سومی از بازار در گذشته به سهم یک سومی کنونی برسد. به اعتقاد عاصمی پور طی سالیان متمادی که اوپک سیاستهای قیمتی را دنبال کرد تولید نفت از ذخایر دریای شمال و پس از آن ذخایر نفت ماسه ای کانادا و نفت شیل را توجیه پذیر کرد و به مرور سهم بازار خود را نیز از دست داد.
عاصمی پور از ضریب لرنر و همچنین ضریب انحصارگر به عنوان معیاری برای سنجش میزان قدرت کشورهای تولید کننده نفت یاد کرد و گفت: زمانی که اوپک دو سوم تولید نفت جهانی را در دست داشت، ضریب لرنر برای این سازمان نزدیک به 4 بود؛ اما این رقم به مرور کم شد. علاوه بر این بالا بودن این ضریب برای کشورهای داخل اوپک نیز مهم است؛ در واقع هر کشوری که ظرفیت تولید بیشتر و ذخایر عظیم تری در اختیار داشته باشد از قدرت بالاتری برخوردار است و ضریب لرنر بالاتری دارد. مثلا عربستان برای سالیان متمادی است که ضریبی نزدیک به 4 دارد. در واقع این حفظ بازار است که در درجه اول از سوی اوپک و بعد در رقابت با دیگر کشورهای سازمان قدرت چانه زنی ما را افزایش می دهد.
عاصمی پور افزود: این در حالی است که در معادله قیمت نفت متغیرهای اقتصادی زیادی اثرگذار است که در راس آنها میزان عرضه و تقاضا و رشد اقتصادی قرار دارد. در عین حال یکسری متغیرهای سیاسی نیز بر قیمت نفت معمولا به طور محدود و ناپایدار اثر گذار هستند که این عوامل سیاسی با اثر گذاری بر مولفه های اقتصادی به طور غیر مستقیم قیمت نفت را بالا و پایین می کنند. به طور مثال می توان به درگیری های لیبی اشاره کرد که بر عرضه نفت این کشور اثر گذاشته است.
نفت را ارزان بفروشیم
مدیر عامل شرکت مناطق نفت خیز با این مقدمه به تحلیل شرایط کنونی بازار نفت می پردازد. به گفته وی از طرفی رشد اقتصاد جهانی کمتر از پیش بینی های قبلی بوده است و از طرف دیگر اوباما که در دور اول ریاست جمهوری خود با شعار استقلال انرژی روی کار آمد از قیمت بالای نفت در این مدت استفاده کرد و تولید نفت آمریکا را افزایش داد. تولید این نوع نفت موجب مازاد عرضه شد و سقوط قیمت نفت را رقم زد. اما شرایط با گذشته قدری تفاوت کرده است. در گذشته با افت قیمت ها تولید نفت در دریای شمال به شدت کاهش می یافت و دکل های فعال در این حوزه متوقف می شدند؛ اما در حال حاضر با وجود کاهش شدید قیمت نفت، تولید از این میادین ادامه دارد. به نظر می رسد تولید کنندگان نفت های پر هزینه به امید افزایش قیمت، تولید را ادامه می دهند.
استاد دانشگاه صنعت نفت با اشاره به بحث های مختلفی که دنبال کردن انگیزه سیاسی یا اقتصادی عربستان را مورد بحث قرار می دهند، گفت: در حال حاضر اهمیتی ندارد که عربستان با چه انگیزه ای تولید نفت خود را کاهش نداده، بلکه عکس العمل ما به این وضعیت است که اهمیت دارد. ولو اینکه شما مقاصد سیاسی را دنبال می کنید باید اثرش را از طریق مقاصد اقتصادی بگذارید. در این شرایط است که افزایش عرضه نفت ما را به مقاصدمان نزدیک می کند.
وی تصریح کرد: اگر در حال حاضر معتقدید که بحران را برای شما ایجاد کرده اند، حل آن از طریق دیپلماسی در اوپک درست نیست و به منزله دفاع در برابر حمله است. ما باید بحران در بحران ایجاد کنیم. باید جبهه جدیدی ایجاد کنیم و شروع به کاهش قیمت ها کنیم. با قیمت ارزان نفت را بفروشیم و بازارسازی کنیم. نباید تولید تابعی از صادرات باشد، بلکه صادرات را تابعی از تولید کنیم.
به اعتقاد من به جای اینکه نفت را در نفتکش ها روی آب نگه داریم باید آن را با قیمت نازل بفروشیم. استراتژی کنونی که منتظر قیمت های بالای نفت باشیم، آبستن زایش بابک زنجانی ها است؛ چراکه در چنین شرایطی است که عده ای با وعده فروش نفت با قیمت بالا ظاهر می شوند.
اگر قرار است با عربستان مقابله کنیم باید با قیمت پایین بجنگیم و از آنجا که همه کشورهای حوزه خلیج فارس به یک اندازه از قیمت پایین نفت آسیب نمی بینند، بین کشورهای حوزه خلیج فارس گسل ایجاد می شود. مثلا سیاست اقتصادی قطر و عربستان متفاوت از کشورهایی نظیر امارات، کویت و بحرین است، کشورهای عربی با پول نفت رفاه تشکیل داده اند و مردم این کشورها تا حدی می توانند شرایط بد اقتصادی را تحمل کنند؛ در این نوع کشورها هیچ پایگاهی به جز پول نفت وجود ندارد و اگر پول نفت هم نباشد مردم اعتراض می کنند. در چنین شرایطی است که این کشورها با عربستان بر سر میزان تولید به اختلاف بر می خورند. مردم و دولت ایران تجربه مدیریت در شرایط بحرانی را دارد؛ این تجربه ای است که کشورهای عربی فاقد آن هستند.
عاصمی پور در ادامه تصریح کرد: در چنین شرایطی است که استراتژی وزارت نفت یعنی تمرکز بودجه وزارت نفت تنها به سوی پارس جنوبی اشتباه است، در شرایط کنونی این مناطق نفت خیز است که می تواند در کوتاه مدت راهگشای کشور باشد.
نظر شما :