گره کور بحران در عراق چگونه باز خواهد شد؟
از نیاز به تفسیر مشترک ایران - عربستان تا ضرورت اجماع داخلی
دیپلماسی ایرانی: بحران امنیتی و بن بست سیاسی. دو عبارتی که این روزهای عراق را به خوبی توصیف می کند. درست در روزهایی که مردم عراق موفق به برگزاری انتخابات سراسری در فضایی نسبتا ارام و مورد قبول جامعه بین المللی شده بودند ، افسانه داعش به عراق رسید. گروهی که به دنبال برقراری خلافت اسلامی است و برای تصرف زمین های بیشتری از عراق از هیچ جنایتی فروگذار نیست ، امنیت در سرتاسر عراق را تهدید می کند. در فضایی که دولت عراق به تنهایی قادر به مهار داعش نیست، ایالات متحده نیز از هرگونه دخالت نظامی در عراق سرباز می زند. امریکایی ها که با حمله خود به عراق در سال 2003 میلادی روند بعثی زدایی در این کشور را آغاز کردند اکنون تمایلی برای مقابله با جریانی را ندارند که به اسم مذهب برخی بازمانده های بعثی را هم در خود جای داده است. در این میان تلاش های نوری مالکی نخست وزیر عراق که تا به امروز از حمایت های کاخ سفید هم برخوردار بوده برای دریافت کمک از واشنگتن بی ثمر مانده است. در داخل عراق نیز هنوز دولت جدید رسما کار خود را آغاز نکرده است شاید بتوان حمله داعش به عراق در ای بازده زمانی را نوعی زیرکی استراتژیک خواند که از خلا قدرت استفاده کرده و البته خود هم به محل اختلاف میان سیاستمداران تبدیل شده است . اهل تسنن عراق که تلاش می کنند مرز خود با شیعه ستیزی های داعش را مشخص کنند به هیچ وجه با انتخاب مجدد نوری مالکی کنار نمی آیند و مسیر را با عدم نامزد شدن اسامه النیجفی برای ریاست مجدد پارلمان برای کناره گیری مالکی هموار کرده اند . کردهای عراق هم درست در روزهایی که انسجام ملی نیاز کشور است از یکه تازی های پایتخت به ستوه آمده و خواهان استقلال و برگزاری همه پرسی هستند. شاید پروژه عبور از مالکی و اجماع بر سر فردی جدید تنها گزینه ای باشد که در حال حاضر نجات عراق در گرو آن است . در خصوص اختلاف های سیاسی داخلی در عراق ، تاثیر حملات داعش بر پروسه سیاسی در این کشور ، دلایل امتناع امریکا از کمک نظامی به دولت عراق، نقش احتمالی ایران در کمک نظامی به دولت و نقش قدرت های منطقه ای در به آشوب کشیدن منطقه و البته به آرامش رسیدن امروز عراق با با محمد شریعی دهاقانی کارشناس خاورمیانه وسفیر سابق ایران در سازمان کنفرانس اسلامی ، گفت و گویی داشتیم که در زیر می خوانید:
جلسات مستمر پارلمان عراق برای رسیدن به توافق در خصوص نخست وزیر آینده همچنان به بن بست می خورد. اصلی ترین دلیل به نتیجه رسیدن این جلسات چیست؟
در حال حاضر اوضاع عراق بسیار پیچیده است. علت این امر هم وجود عناصر مختلف در مسایل عراق بوده که در وقت خود حل نشد. از این رو وقتی مسایل در زمان خود حل نشود یا به تاخیر بیافتد، مسایل دیگری را به وجود می آورد که بر پیچیدگی اوضاع می افزاید. از آن جمله موضوع اهل سنت و تقاضاها و مطالبات مشروع آنها بود که می توانست مورد بررسی قرار گیرد اما با تاخیر صورت گرفته شاهدیم که اوضاع اهل سنت به اینجا رسیده است. آقای مالکی اعلام کرد که اگر به نخست وزیری برسد، عفو عمومی اعلام می کند. به نظرم این اظهارنظر پشیمانی از گذشته و عدم عملکرد مناسب در وقت خودش است. اما اگر کاری در وقت خودش انجام نشود، فایده لازم را ندارد. در حال حاضر هم آقای بارزانی و سایر گروه های دیگر، اصرار دارند که آقای مالکی برای بار سوم به عنوان نخست وزیر انتخاب نشود. در این رابطه نامه ای هم به آیت الله سیستانی نوشته اند. آیت الله سیستانی هم تمایلی مبنی بر انتخاب مجدد آقای مالکی ندارد اما سعی می کند با توجه به روش مرجعیت در عراق، به صراحت وارد مسایل سیاسی نشود و تنها موضع گیری عمومی داشته باشد. در درون شیعه نیز هنوز به توافقی مبنی بر چگونگی کنار گذاشتن مالکی نرسیده اند. دولت قانون و جبهه ائتلاف قانون مدعی داشتن اکثریت آرا هستند و می گویند نخست وزیر حق ماست. از طرفی قرار بود قبل از روز سه شنبه به درخواست مرجعیت اسم نخست وزیر که به احتمال قوی از درون جبهه دولت قانون باشد، معرفی شود که باز به توافق نرسیدند. این مساله سبب شد که مجلس نیز برای قسم خوردن و حضور افراد جدید به توافق نرسند. این رویه برخلاف قانون اساسی است که تاکید دارد در همان جلسه اول باید رییس و نایب رییس مجلس انتخاب شوند.
دولت ائتلاف ملی به رهبری نوری مالکی برنده انتخابات برگزار شده در عراق شد. این در حالی است که برخی ازجریان های شیعه مانند جریان وابسته به صدر و مجلس اعلای اسلامی تمایلی به نخست وزیری مجدد مالکی ندارند و حتی مقتدی صدر در سخنانی از مالکی خواست که نامزد احراز این پست نشود. در شرایطی که مالکی را کنار بگذاریم کدام چهره های شیعه می توانند به جای وی تکیه کنند؟
نام های چهره های مختلفی مطرح هستند. عده ای مسئول دفتر آقای مالکی که از اعضای دولت قانون است را مطرح می کنند. نام وزیر آموزش عالی یا افراد دیگری که در دولت مالکی بودند نیز به گوش می رسد. عده ای هم افرادی از گروه های همسوی آقای مالکی مانند عادل عبد المهدی که نزدیک تر به مجلس اعلا است را مطرح می کنند. چهره های دیگری هم در عراق وجود دارند که گرچه در دولت قانون آقای مالکی نیستند اما به خاطر همراهی که با دولت قانون داشتند و اکثریت آرا خود را به آنها داده اند اکنون مدعی نخست وزیری هستند.
آیا اجماعی در خصوص یک چهره خاص در میان دیگر گروه های شیعه یا داخل ائتلاف قانون وجود دارد؟
در حال حاضر اجماعی وجود ندارد. علت هم این است که مالکی اصرار دارد که کنار نرود. اگر گروه مالکی چهره دیگری را معرفی می کرد، این مشکل به وجود نمی آمد. اما به دلیل اینکه تا به امروز مشخص نشده و با توجه به اینکه مرجعیت نیز تمایل خود را نسبت به تغییر نخست وزیری اعلام کرده اما آقای مالکی که خود را مقید به دستورات مرجعیت می داند، تا کنون تمکین نکرده است. عدم تمکین نیز به خاطر مساله قدرت یا مسایل دیگر از جمله احساس مسئولیتی که آقای مالکی در خودش می کند، است . وی تا کنون از اعلام کناره گیری یا پذیرش چهره دیگر اجتناب کرده است.
فعالیت های داعش در دو هفته اخیر به شدت نیروهای امنیتی و دولتی در عراق را به خود گرفتار کرده است. آیا این فعالیت ها و بالا رفتن ضریب ناامنی تاثیری بر انتخاب نخست وزیر در پارلمان خواهد داشت؟
حتما مساله داعش اثرگذار است. به تازگی هم ابعاد این تشکیلات مشخص شده است. گروهی که اکنون مدعی است تنها گروه داعش نبوده و دولت همه کشورهای اسلامی است. این مساله حتی موجب ایجاد رعب در عربستان شده است. این گروه در نظر دارد مرزهای عراق با عربستان را در دست بگیرد که این مساله موجب ترس در کشورهای منطقه شده است.در همین حال شاهد موضع گیری های کشورهای منطقه از جمله قطر و عربستان هستیم. این گروه اکنون با توجه به غنائمی که به دست آورده قدرتمند شده است. تحولات داخلی عراق می تواند بر امنیت تمام کشورهای منطقه تاثیرگذار باشد.
نوری مالکی از زمان آغاز تشدید فعالیت های داعش در عراق تا به امروز بارها از آمریکا درخواست کمک کرده و این در حالی است که آمریکایی ها به اعزام مستشار نظامی بسنده کرده اند. چرا آمریکا برای مهار این ناامنی گسترده در عراق وارد عملیات نظامی نمی شود؟
نمی توان به طور دقیق بیان کرد. زیرا این مساله باید از طرف خود آمریکایی ها مطرح شود. اما می توان عوامل متعددی را برای این مساله در نظر گرفت. یکی اینکه دولت اوباما در مسایل جنگی قدرت تصمیم گیری ندارد. دیگر آنکه آمریکا در عراق نفوذ گذشته را نخواهد داشت. همچنین کشورهای منطقه نسبت به اوضاع عراق و ورود آمریکا برای سرکوب این گروه یک رای نیستند زیرا برخی از کشورهای منطقه بر این عقیده اند که این یک حرکت شورشی مردمی در مناطق داخلی عراق است. عامل دیگر به توافق نرسیدن سیاستمداران عراقی در مورد نخست وزیری و نقش آینده است. از طرفی آمریکایی ها این سوال را مطرح می کنند که تاثیر ورود به عراق بر کشورهای همجوار یعنی ایران، سوریه و عربستان و کشورهای خلیج فارس چگونه خواهد بود. آیا دلایل و تبعات این ورود مورد بحث و بررسی قرار گرفته است ؟ یا همانند گذشته مطالعه ای مبنی بر اینکه کشورهای همجوار چه استفاده هایی از حمله در افغانستان و عراق می برند، نشده است. اما به احتمال قوی عامل تردید به جنگ، بیشتر از طرف دولت اوباما است.
چه گزینه های دیگری جز گزینه دخالت نظامی مستقیم در مقابل آمریکا برای مواجهه با داعش در عراق وجود دارد؟
بهترین گزینه که ایران نیز درباره آن اصرار دارد، تقویت و رفع اشکالات خود دولت عراق است. کمک های نظامی به تقویت دولت عراق و عناصر مربوط به درون ارتش فعلی و جبران از همپاشیدگی ارتش در مناطقی مانند موصل، تکریت و دیگر بخش ها خواهد شد و راه حل سیاسی نیز به منظور فشار آوردن به دولت مالکی که روش های گذشته خود را نسبت به مناطق اهل سنت و کردها کنار بگذارد و روش مسالمت آمیزتر و تعامل بیشتری با مناطق کرد و اهل سنت داشته باشد، لازم است .
داعش را مولود حمله آمریکا به عراق و به حاشیه راندن شدن جمعیتی از اهل تسنن به عنوان عملیات بعثی زدایی می دانید یا میوه ناکامی برخی جریان های منطقه ای در سوریه؟
در این باره نمی توان تنها یک عامل را به صورت مشخص بیان کرد. اما به طور حتم مولفه های منطقه ای سبب شده که آنها به دنبال کسب قدرت و نیروی بیشتر باشند. عواملی مانند تحقیر اهل سنت در لبنان. زیرا ضعیف ترین نیروی منطقه اهل سنت لبنان هستند. از این رو آنها در پی به دست آوردن قدرت بودند. همچنین اشتباه در مورد تعامل با اهل سنت در عراق هم قابل ذکر است . اشتباه کشورهای منطقه در تامین کوتاه مدت منافع خود از طریق تقویت برخی عناصر که اکنون به اشتباه خود پی بردند. ظلم و تبعیض هایی که در فلسطین صورت می گیرد. شکست یا ناکامی هایی که ملت ها در به قدرت رسیدن طی بهار عربی، متحمل شدند. آمیزه ای از عوامل مختلف موجب شد که اکنون داعش بلای جان بسیاری از کشورهای و حتی گروه های مسلحی که پیش از این تصور می کردند همکاری با داعش، آنها را به مقاصدشان می رساند، شود.
در سال 2009 میلادی ما شاهد 9 ماه جدال احزاب سیاسی در عراق برای رسیدن به توافق نهایی بودیم. آیا چنین سناریویی امسال هم و در حالی که عراق با ناامنی های بی شمار دست و پنجه نرم می کند محتمل است ؟ تبعات این طولانی شدن مذاکرات سیاسی میان احزاب بر فعالیت های داعش چیست؟
هر شرایط تاریخی خصوصیات خاص خودش را دارد. در آن زمان شاهد بودیم که چند ماه دولت تشکیل نشد اما اکنون با توجه به خطر حضور داعش، به نظر می آید عراق چندان فرصتی برای ماندن در خلاء را ندارد. از این رو باید به توافق برسند. از طرفی از کشورهای همجوار عراق مانند ایران و عربستان نیز انتظار می رود که اختلافات خود را کنار بگذارد و به حداقل ها قناعت کنند تا مشکلات منطقه کمتر شود. از این رو به نظرم باید پس از حل مساله هسته ای، زمانی برای ملاقات با عربستان صورت گیرد. همانطور که آقای روحانی اعلام کرد که روابط با همسایگان از اولویت خاصی برخوردار است، به همین دلیل روابط ایران و عربستان می تواند بسیار موثر باشد. اگر کشورهای منطقه توافق کنند، شاهد آرامش در لبنان، تا اندازه ای در سوریه و عراق خواهیم بود. وقتی برای تکرار حوادث سال 2009 نیست. اگر تکرار شود به طور حتم عراق آسیب جدی می بیند و بغداد شاهد جنگ داخلی بسیار خطرناک خواهد بود.
سخنگوی دولت ائتلاف قانون و سفیر بغداد در واشنگتن هشدار داده اند که اگر آمریکا به عراق کمک نکند از ایران کمک خواهند خواست. به نظر شما کمک های نظامی ایران به عراق باید در چه چارچوب و ساختاری شکل بگیرد که تهران را به مداخله در امور یک کشور دیگر متهم نکنند؟
نقش ایران بسیار حساس است. به این دلیل که هر نوع مداخله مساله سنی – شیعی را تداعی می کند. ایران باید با احتیاط و مراقبت کامل و در چارچوب مسایل بین المللی به عراق کمک کند. اکنون که همه خطر حضور داعش را درک کرده اند باید در چارچوب مسایل بین المللی یا شورای امنیت مصوبه ای برای دخالت مطرح شود که ایران نیز جزوی از آن باشد. یا اینکه نسبت به کمک کردن اجماع منطقه ای به وجود آید که ایران هم بخشی از آن را برعهده بگیرد. در غیراین صورت ایران متهم به دخالت می شود و این مساله به تحریک افکار عمومی اهل سنت که اکثریت را در کشورهای عربی و دنیا دارند، منجر خواهد شد. دولت عراق نیز به دلیل تحریم های تسلیحاتی ایران از سوی سازمان ملل برای کمک گرفتن از تهران با موانعی روبه رو است . ما نیز باید بگذاریم تعامل به گونه ای باشد که دولتمردان عراقی از هر کشوری که صلاح می دانند سلاح بگیرند تا حساسیت های منطقه ای بیشتر نشود. فعلا از آمریکا خواسته اند. اگر آمریکا کمک لازم را انجام نداد، ممکن است که از کشورهای دیگر درخواست کمک کنند.
چرا با وجود گذشت بیش از سه هفته از آغاز ناآرامی های داعش در منطقه ، کشورهای منطقه از جمله اردن ، سوریه ، لبنان ، ایران ، عربستان ، قطر و کویت اقدام به برگزاری نشست فوق العاده و تصمیم گیری واحد در مقابله با این جریان نکرده اند؟
علت این مساله اختلاف نظرهای گوناگون کشورهای منطقه است. عربستان، ایران و ترکیه کشورهای محوری در منطقه هستند. در مورد سوریه، عربستان و ترکیه بر این عقیده اند که حضور بشار اسد مشکلاتی را به وجود می آورد ولی ایران چنین نظری ندارد. در مورد یمن نیز کشورهای منطقه کمک به الحوثی ها را مشکل آفرین می داند. دیدگاه های متفاوتی نیز میان ایران و عربستان در مورد بحرین وجود دارد. بنابراین نقطه نظرات گوناگونی در مورد کشورهای منطقه وجود دارد. این اختلاف نظرها موجب شده که هر واقعه ای که در عراق روی می دهد هر کشوری تفسیر خودش را داشته باشد. این تفسیرها نیز موجب بیشتر شدن اختلاف ها می شود. از این رو کشورها باید با یکدیگر گفت و گو کنند، اختلاف ها را کنار بگذارند و همکاری های منطقه ای داشته باشند. ایران و عربستان باید بدانند که به تنهایی نمی توان مشکلات منطقه را بر اساس تفاسیر خود حل کنند. باید اراده سیاسی برای حل اختلافات به وجود بیاید. ایران، عربستان، ترکیه و حتی کشورهایی مانند مصر باید به تفسیر مشترک برسند و این تفسیر مشترک قدر مسلم موجب کنار گذاشته شدن تفسیرهای دگمی که در گذشته وجود داشت می شود. کشورهای منطقه بر اساس تفسیر واحد می توانند حداقل همکاری را داشته باشند. اگر این کشورها همکاری کنند بسیاری از مسایل _ نه همه آنها _ قابل حل است.
انتشار اولیه:جمعه 13 تیر 1393/ باز انتشار: چهارشنبه 18 تیر 1393
نظر شما :