علویان ترکیه، ابزار جدید بازی سیاسی اردوغان
مسئله اقلیت ها – چه اقلیت های قومی و چه مذهبی – در ترکیه، از جمله مسائلی بوده که همواره چالش های مهمی را پیش روی دولت این کشور قرار داده است. با این حال، نحوه مدیریت این مسئله از سوی دولت نیز خود عامل مهمی در تشدید و یا فروکش کردن این چالش ها بوده است. تحلیلگران، سیاست اردوغان در قبال علویان را یکی از نمونه های مدیریت ناصحیح این مسئله می دانند.
به گزارش «تابناک»، سایت تحلیلی «المانیتور» در مطلبی به بررسی سیاست های دولت ترکیه در قبال علویان این کشور پرداخته و می نویسد سیاست های فرقه ای و یکجانبه گرایانه دولت اردوغان سبب شده مسئله علویان، به یکی از مهمترین چالش های کنونی در ترکیه تبدیل شود.
در این مطلب آمده است:
شکاف سنی- علوی که یکی از گسل های اجتماعی چندگانه در ترکیه به شمار می رود، به واسطه موضع گیری ها و سیاست های فرقه ای رجب طیب اردوغان، نخست وزیر این کشور، تشدید شده است. به مدت چندین دهه، مسئله کردها به عنوان تنش آلودترین موضوع در عرصه سیاسی و اجتماعی ترکیه قلمداد می شد، اما پس از یک دوره یک ساله «فرایند صلح» در ترکیه و با وجود همه کاستی های این فرایند، آرامشی نسبی در روابط دولت ترکیه و کردها حاکم شده است.
اما اکنون و به ویژه در پی وقایع پارک «گزی» در تابستان گذشته، شکاف قومی جای خود را به شکاف فرقه ای داده است؛ زیرا در اتفاقی که تصادفی بودن آن بسیار دور از ذهن می نماید، همه کسانی که در جریان اعتراضات پارک گزی و حواشی پس از آن جان خود را از دست دادند، علوی بودند و برخی از آن ها حتی در سنین کودکی به سر می بردند.
همین امر سبب شعله ور شدن مجدد بدبینی جماعت عظیم علویان ترکیه شد که حدود یک پنجم جمعیت 80 میلیونی این کشور را تشکیل می دهند. این شکاف که پتانسیل ایجاد ناآرامی های عمیق سیاسی و اجتماعی را دارد و ریشه آن به دوران عثمانی در سده 16 میلادی بازمی گردد، اکنون و به واسطه وقایع اخیر، بار دیگر اهمیت یافته است. در این میان، آنچه اردوغان انجام داد همچون ریختن نفت بر آتش بود.
این امر تنها به واسطه موضع سخت و تغییرناپذیر اردوغان علیه دولت سوریه – که ترکیب اصلی آن را علویان تشکیل می دهند – و یا حمایت وی نیروهای شورشی و افراط گرای مخالف دولت دمشق نبوده؛ بلکه یکی از دلایل آن، اصرار اردوغان بر استفاده از ادبیاتی است که بدون شک همواره سبب خشم علویان ترکیه می شود.
سال گذشته و حدود دو هفته پیش از آغاز اعتراضات پارک گزی، یک خودروی بمب گذاری شده در شهر ریحانلی در نردیکی مرز سوریه منفجر و سبب کشته شدن 52 نفر شد. مقامات ترکیه، مسئولیت این واقعه را متوجه سازمان اطلاعات سوریه کرده و یک سازمان مخفی علوی در ترکیه را نیز به همکاری در این اقدام متهم نمودند. اما از این مهمتر، ادبیات اردوغان و دیگر مقامات ترکیه بود که از کشته شدگان ریحانلی با عنوان «شهروندان اهل سنت ما» یاد کردند.
استفاده از این ادبیات، سبب شد علویان که دولت اردوغان را یک دولت اسلام گرای سنی و یا حتی بنیادگرا می دانستند، متوجه شوند که درجه رویکرد متعصبانه در این دولت بیش از پیش افزایش یافته است. این احساسات، بار دیگر پس از مراسم تشییع و تدفین «برکین الوان»، نوجوان 13 ساله علوی که در 11 مارس 2014 جان باخت، بروز پیدا کرد؛ زیرا در این ماجرا نیز اردوغان از ادبیاتی اتهام زنانه استفاده کرده بود. با این حال، مراسم مذکور بزرگترین مراسم از نوع خود در تاریخ معاصر ترکیه بود.
لحن سرد و بی تفاوت اردوغان نسبت به کشته شدن الوان، سبب برانگیخته شدن واکنش هایی گردید؛ زیرا مردم به یاد داشتند که چگونه اردوغان پس از کشته شدن یک دختر جوان وابسته به اخوان المسلمین در مصر، در مقابل دوربین های تلویزیونی اشک ریخت. اما یک روز پس از مراسم تشییع الوان، اردوغان در جمع هواداران خود در یک تجمع انتخاباتی، ضمن اشاره به هویت علوی وی و خانواده اش، به انتقاد از آن ها و تحقیرشان پرداخت.
منطقه «آق میدانی» در نزدیکی میدان تقسیم در استانبول، محل زندگی الوان و مکان تجمع همیشگی علویان به شمار می رود. در تاریخ 22 مه امسال و در مراسمی که به یاد الوان برگزار شده بود، پلیس بار دیگر به روی علویان آتش گشود و یک کارگر 30 ساله که فقط برای شرکت در مراسم به آنجا آمده بود، کشته شد. این واقعه، خود بیش از پیش به خشم علویان از دولت دامن زد. پس از آن نیز اردوغان بار دیگر از ادبیاتی استفاده کرد که برای علویان آزاردهنده بود. وی با اشاره به مراسم مذکور گفت: «چه شده؟ باید برای هر کسی که می میرد مراسم یادبود بگیریم؟ او مرده. همه چیز تمام شده».
این رویکرد سبب شد که در روز 25 مه، علویان در شهرهای مختلف ترکیه، به ویژه در استانبول، آنکارا و ازمیر به تظاهرات بپردازند. هفت سازمان علوی، از جمله کنفدراسیون اتحادیه های علویان اروپا، سازماندهی این تظاهرات ها را بر عهده داشتند. شعار واحد آن ها این بود: «علویان به خیابان ها می آیند. بی عدالتی و بی انصافی بس است».
واکنش های علویان از مرزهای ترکیه نیز فراتر رفت. تجمع انتخاباتی که اردوغان در شهر کلن آلمان برگزار کرد و در آن از اتباع ترک ساکن این شهر طلب رأی به نفع خود نمود، به فضایی تبدیل شد که شکاف های سیاسی و فرقه ای ترکیه را بازتاب داد. پیش از برگزاری این مراسم، حدود 45 هزار نفر در شهر کلن علیه سیاست های اردوغان تظاهرات کردند.
اکثریت این تظاهرکنندگان که از چهار گوشه آلمان به کلن آمده و در خیابان های این شهر به تظاهرات پرداختند، علوی بودند. فراخوان برگزاری این تظاهرات، چند روز پیشتر از سوی کنفدراسیون اتحادیه های علویان اروپا صادر شده بود. کشتارهای صورت گرفته در آق میدانی، پس از این فراخوان اتفاق افتاد و خود عاملی برای تشدید احساسات فرقه ای بود.
برخی معتقدند که اردوغان از وجود این گونه تنش ها نفع می برد. آن ها استدلال می کنند که اردوغان توانسته با پیگیری این سیاست ها، آرای اهل سنت ترکیه را برای خود تضمین کرده و به این ترتیب، به حکومت خود تداوم بخشد. بر اساس نظرسنجی های اینترنتی، انتظار می رود اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو بتواند در دور نخست 53 درصد آرا را به خود اختصاص دهد. این نشان می دهد که وی از تشدید شکاف سنی- علوی ضرر ندیده و بلکه از آن منتفع نیز شده است.
رهبران برخی سازمان های علوی نیز با این دیدگاه موافق بوده و نگرانند که جامعه علویان عامدانه مورد تحریک قرار گیرد. «عزالدین دوغان»، یکی از چهره های سرشناس علوی ترکیه، معتقد است که این توطئه ای برای دو دسته کردن جامعه ترکیه و استفاده از اهل سنت برای پیروزی اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری است.
«علی کنان اوغلو»، رهبر یکی دیگر از سازمان های علوی نیز می گوید: «دیگر خصومت و تنشی در موضوع کردها به چشم نمی خورد. اکنون آن ها (دولت) تلاش دارند تا علوی ها را مرعوب کنند. دولت عمداً نسبت به تحریک جامه علویان اقدام می کند».
از سوی دیگر، «کمال قلیچداراوغلو»، رهبر حزب جمهوری خواه خلق که مهمترین حزب مخالف دولت در ترکیه به شمار می رود، یک علوی است. همین امر می تواند سبب موفقیت اردوغان در پیشبرد دستور کار پیروزی خود در انتخابات با استفاده از شکاف های فرقه ای در ترکیه شود.
برای اردوغان، ارتقای قدرت سیاسی و بقی خود، به ویژه از آن جهت مهم است که پاسخی به کشورهای خارجی باشد. کشورهایی که اردوغان معتقد است مشغول توطئه علیه وی هستند. بنابراین، سیاست های فرقه ای در منظومه فکری اردوغان دارای توجیه است. اما آیا این سیاست، یک رویکرد عاقلانه است و یا باید انتظار فاجعه را از آن داشت؟
نظر شما :