دیپلمات برجسته مصری در الاهرام:

زمان برقراری رابطه کامل دیپلماتیک با ایران فرارسیده است

۰۶ اسفند ۱۳۹۲ | ۱۴:۲۵ کد : ۱۹۲۸۸۷۴ ترجمه برگزیده خاورمیانه
اکنون مصر بیش از هر زمانی نیاز به اتخاذ سیاستی جدید در برابر ایران دارد. اکنون وقت آن است که با تهران روابط کامل دیپلماتیک برقرار کنیم و اجازه ندهیم کسی به جای ما در این زمینه تصمیم بگیرد.
زمان برقراری رابطه کامل دیپلماتیک با ایران فرارسیده است

دیپلماسی ایرانی: روابط ایران و مصر در طول سی سال گذشته همواره شاهد فراز و نشیب های بسیاری بوده است. روابط دو کشور بعد از انقلاب اسلامی هیچ گاه حسنه نبوده و حتی در دهه اول انقلاب اسلامی روابط دو طرف به طور کامل قطع بود. در دوران حسنی مبارک، رئیس جمهوری مخلوع مصر نیز که رابطه نزدیکش با امریکایی ها و اسرائیلی ها مانع از برقراری روابط حسنه با ایران می شد، روابط تهران و قاهره هیچ گاه فراتر از سطح حافظ منافع نمی رفت. اگر چه حافظ منافع مصر در ایران در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی یک بار گفت که کار وی همان کار سفیر است و در سطح سفیر با مقام های ایرانی دیدار و گفت وگو می کند و به تبادلات دیپلماتیک می پردازد اما با این حال روابط دو کشور هیچ گاه به فراتر از سطح حافظ منافع نرسیده است. پس از سقوط حسنی مبارک و روی کار آمدن محمد مرسی، رئیس جمهوری اخوانی مصر تغییری در روابط دو کشور حاصل شد و تهران بارها آمادگی خود را به عادی سازی روابط با قاهره اعلام کرد، پیامی که این بار نیز از سوی مصری ها هیچ گاه به صورت علنی به آن پاسخ مثبت داده نشد و این مساله در نهایت روابط دو طرف را تا سطحی که تا کنون هم ادامه دارد، نگه داشته است.

روزنامه مصری الاهرام در یادداشتی به قلم مصطفی الفقی به روابط منطقه ای از جمله لزوم روابط ایران و مصر پرداخته است و می نویسد: مصر تا زمانی می تواند به نقش موثر خود در منطقه بازگردد و صاحب جایگاهی در معادلات خاورمیانه شود که به ثبات داخلی رسیده باشد و بحران های اقتصادی را تا حدودی سپری کرده باشد. همچنین به اندازه ای از ثبات رسیده باشد که بتواند سرمایه گذاران خارجی را به خاک خود پذیرا باشد. هر گاه این ویژگی ها در مصر فراهم شد آن گاه این کشور به حدی از ثبات خواهد رسید که دیگر کشورهای منطقه می توانند به روی آن حساب کنند و در پی آن قاهره نیز می تواند به فکر نقش آفرینی در پرونده های مختلف منطقه ای باشد. هر چه باشد در گذشته ای نه چندان دور مصر صاحب جایگاهی در موضوع یمن یا جنگ اعراب و اسرائیل در قضیه فلسطین بود که خود نمونه ای از سابقه حضور تاریخی مصر در فعالیت های سیاسی منطقه ای است. اما از این نقش زمانی برخوردار بود که از یک ثبات نسبی سیاسی و اقتصادی بهره می برد.

نویسنده این یادداشت در ادامه می نویسد: به خوبی می دانیم که نقش منطقه ای هزینه های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و حتی نظامی برای آن کشوری که قصد ایفای چنین نقشی دارد، در بردارد. تعلقات بین المللی و توجهات تاریخی نیز نقشی به سزا در این نقش آفرینی داشته اند. این فقط مصر نیست که به دنبال چنین ایفای نقشی در خاورمیانه است. قبل از ما ایران با آن تمدن عمیق و تاثیرگذارش یا ترکیه با آن ثقل سیاسی در خور توجهش یا حتی رژیم طغیان گری مثل اسرائیل تلاش کرده اند هر کدام به نحوی و مطابق با مصالح خود چنین نقشی را برای خود در خاورمیانه تعریف کنند.

نویسنده سپس محورهایی را در خاورمیانه متصور می شود و می نویسد: ما باید برای بررسی اوضاع خاورمیانه چند محور را مد نظر داشته باشیم. اولین آن محور ترکیه است. ترکیه ای که آتاتورک موسس آن بود و در طول سال های اخیر همواره تلاش کرده است از طریق جریان اسلامی سیاسی خود در منطقه نفوذ کند. بعد از تجربه شکست خورده نجم الدین اربکان، رجب طیب اردوغان توانست تجربه موفقی را برای ترکیه رقم بزند. وی با تسلط بر نهاد نظامی که همچنان از تعالیم مصطفی کمال آتاتورک پیروی می کند و همچنین جهشی که در اقتصاد ترکیه ایجاد کرد و توانست درآمد سرانه برای هر شهروند ترکیه را از 4 هزار دلار به 11 هزار دلار در سال برساند و تغییری شگرف در جامعه ترکیه ایجاد کند، رویکرد نوعثمانی گری خود را نشان داد. وی رویای خلافت اسلامی را از طریق جریان اخوان المسلمین با تمرکز بر مصر کلید زد و بهار عربی توانست نفسی تازه به نقشه او بدمد. بعد از آن رفتارهایی از خود نشان داد که از سوی یک کشوری که روابط استراتژیک با اسرائیل برقرار کرده است، بعید به نظر می رسید.

ایران با پیشبرد برنامه هسته ای خود ایالات متحده و غرب را کلافه کرده و اسرائیل را نیز ترسانده است. به رغم وجود اختلاف هایی میان اعراب و ایرانی ها، عمده اختلاف های دو طرف سیاسی و عمدتا بر سر بحرین و امارات است و صرف نظر از این دو پرونده دیگر دلیل خاصی برای تخریب روابط نمی توان جستجو کرد.

مصطفی الفقی سپس می نویسد: دومین محور، محور جمهوری اسلامی ایران است. کشوری که نمونه ای متفاوت از نمونه ترکیه برای جهان اسلام و جهان عرب محسوب می شود. ایران جدید که از دل حکومت صفویه در آمده و دوره ای از حکومت شاهان را بر خود تجربه کرده اکنون در زیر عبای حکومت اسلامی توانسته است با استفاده از دیپلماسی هوشمندانه نهایت استفاده را ببرد و وجود خود را بر نقشه بین المللی به صراحت ابراز کند. ایران با پیشبرد برنامه هسته ای خود ایالات متحده و غرب را کلافه کرده و اسرائیل را نیز ترسانده است. به رغم وجود اختلاف هایی میان اعراب و ایرانی ها، عمده اختلاف های دو طرف سیاسی و عمدتا بر سر بحرین و امارات است و صرف نظر از این دو پرونده دیگر دلیل خاصی برای تخریب روابط نمی توان جستجو کرد. این در حالی است که به رغم اختلافی که میان ایران و ترکیه بر سر بحران سوریه و آینده درگیری های عربی و اسرائیلی وجود دارد، هر دو کشور نگاه یکسانی نسبت به تعاملات آتی خاورمیانه و وضعیت پیش رو دارند.

وی سپس می نویسد: محور سوم، محور اسرائیلی است که به اعتقاد من به رغم در انزوا بودن در خاورمیانه اما در سال های اخیر توانسته است بیشترین بهره را از تحولات جاری در منطقه ببرد و به واسطه این مساله بیش از پیش سیاست های نژادپرستانه و خصمانه و جنایت های روزانه اش را پیش ببرد. اسرائیل آن قدر از این وضعیت بهره می برد که حتی ابایی ندارد از پشت پرده با جریان های اسلامی تندرو پیمان ببندد. محور چهارم، محوری است که در حقیقت جنگ بر سر آب را رقم زده است. ترکیه با احداث سد آتاتورک در خاک خود و گرفتن سهم آب عراق و سوریه از رود فرات و اتیوپی با احدات سد نهضت اتیوپی که باعث ایجاد خصومت در بالاترین سطح خود با اعراب آفریقایی به ویژه مصر شده است، جبهه ای جدید را در منطقه به وجود آورده اند که می تواند در آینده جبهه بندی تازه ای را در خاورمیانه ایجاد کنند.

مصطفی الفقی در پایان می نویسد: تلاش هایی که برای محاصره مصر با هدف ممانعت از رسیدن به آینده ای بهتر و روشن تر در پیش گرفته شده و می رود تا بهار عربی را در آن به چالش بکشد و قدرت منطقه ای آن را نیز متعاقب آن به تباهی بکشاند، نیازمند تدبیر تازه ای از سوی دستگاه دیپلماسی مصر برای خروج از این چالش است. اکنون مصر بیش از هر زمانی نیاز به اتخاذ سیاستی جدید در برابر ایران دارد. اکنون وقت آن است که با تهران روابط کامل دیپلماتیک برقرار کنیم و اجازه ندهیم کسی به جای ما در این زمینه تصمیم بگیرد. اگر نگران برخورد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هستیم این نکته را فراموش نکنیم که این کشورها در عین خصومت با ایران به طور مداوم روابط دیپلماتیک با ایران دارند و رابطه دیپلماتیکشان با ایران کامل است. از این رو نباید اجازه دهیم که کشورهای دیگر برای سرنوشت ما تصمیم بگیرند. در برابر ترکیه نیز ما مجبوریم که ظرف سال های آینده روابطمان را با آن بهبود ببخشیم. برای این که رویش همیشه به روی کشورهای عربی و اسلامی گشوده است و این مساله ما را بر آن می دارد که همواره از منافع نزدیکی روابط با آن استفاده کنیم.

تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

انتشار اولیه: جمعه 2 اسفند 1392/باز انتشار: سه شنبه 6 اسفند 1392

کلید واژه ها: مصر خاورمیانه اعراب ايران و مصر


نظر شما :