سعودی ها چگونه به ایران نگاه می کنند؟
کلیفورد می در نشنال اینترست آنلاین نوشت: سعودی ها منظور و مقصودی دارند. این کلمات به راحتی از قلم من جاری نمی شود. برای بیش از سه دهه، پادشاهان عربستان میلیاردها دلار پول نفت را صرف ترویج وهابیت کرده اند، فرقه ای خطرناک و ضد غربی که مهلک ترین حالت آن بن لادنیسم است.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، اما اکنون سعودی ها از دولت اوباما خشمگینند. یکی از منابع نزدیک به سیاست گذاران سعودی در مصاحبه با خبرگزاری رویترز دلایل این عصبانیت را «دست روی دست گذاشتن آمریکا در مورد جنگ داخلی سوریه و پیشنهادات اخیر این کشور به ایران» دانست. او گفت: «تغییر سیاست های آمریکا از دلایل اصلی این خشم است.» مصطفی اعلانی، تحلیلگر امور امنیتی عربستان ماه گذشته به روزنامه وال استریت ژورنال گفت: «ما اکنون از دشمنان خود می آموزیم که چطور با آمریکا رفتار کنیم.»
سعودی ها در روزنامه نیویورک تایمز خواندند که حسن روحانی، رئیس جمهور جدید ایران «سیاست های بین المللی آشتی جویانه ای» را در پیش گرفته است. در روزنامه وال استریت خواندند که «رئیس جمهور ایران و وزیر امور خارجه این کشور تمایل خود به پایان دادن به بحران هسته ای کشور و بهبود روابط با غرب را نشان داده اند.» سعودی ها می دانند که این موضوع حقیقت ندارد. آن ها می دانند که حاکمان، عمل گرایان ایران انقلابیونی هستند که می خواهند به اولین قدرت هسته ای خاورمیانه تبدیل شوند و این تهدیدی آشکار برای عربستان، اردن، امارات متحده عربی، آذربایجان و دیگر کشورهای منطقه محسوب می شود.
همچنین خواندند که آخرین دور مذاکرات «نشانگر یک شروع دیگر است: نتیجه مذاکرات مثبت بود.» آیا همه یادشان رفته است؟ سال گذشته، دیپلمات های غربی مذاکرات در استانبول را «بسیار مثبت» دانستند: «حال و هوا و امواج مثبت... وای، ایران دارد همکاری می کند.» در واقع، آیا مذاکراتی با ایران بوده است که توسط غرب مثبت خوانده نشود؟
عربستان خشمگین، از فرصت عضویت دو ساله در شورای امنیت سازمان ملل صرف نظر کرده است. آنان به خصوص از عملکرد منفعلانه این سازمان در قبال بشار اسد، که عربستان او را استاندار ایران می داند، رنجیده خاطر هستند.
اسد اکنون وعده داده است که سلاح های شیمیایی را که مدت ها داشتن آن ها را تکذیب کرده و اکنون استفاده از آن ها را انکار می کند، تحویل دهد.
اگر اسد همچنان در قدرت بماند سوریه به یکی از استان های مجازی ایران تبدیل خواهد شد. قدرت حزب الله در لبنان پایدار و غیر قابل تغییر خواهد شد. عراق که در مقابل تهران مجبور شد زانو بزند، چاره ای نخواهد داشت جز آنکه استقلال از بین رفته خود را بپذیرد. به نظر می رسد که رابطه بین ایران و حماس، اکنون مجدداً برقرار می شود.
درست است که مخالفین اسد توسط گروه های وابسته به القاعده هدایت می شوند- جنبشی خطرناک که ممکن است تحلیل های بهتری در آن پیش بینی و سیاست های بهتری در آن پیشگیری شود. اما سعودی ها و همچنین اسرائیلی ها متوجه شده اند به آن اندازه ای که باید از ایران بترسند از این گروه ها نباید واهمه ای داشته باشند. مسئله قصد و نیت نیست بلکه توانایی هاست.
آیا مذاکره کنندگان غربی این ها را می فهمند؟ برای بیش از ۳ دهه است که ایرانی ها یکی در میان با آمریکایی ها یا مذاکره می کنند.
دکستر فیلکینز، ماه گذشته در روزنامه نیویورکر مدعی شد که در سال 2004 نیروهای سپاه قدس در عراق بمب های کنار جاده ای مرگبار کار گذاشتند، آمریکایی ها این بمب ها را E.F.P (بمب های انفجاری پرتابی) می نامند. این بمب ها که حاوی ترکش هایی است که در زره نفوذ می کند باعث شد که به ارتش آمریکا صدمه زند و مسئول حدود بیست درصد از آمار مرگ سربازان آن باشد. ای. اف. پی ها تنها می تواند توسط متخصصان حرفه ای ساخته شود. این بمب ها توسط حسگر حرکتی به سمت هدف پرتاب می شود. ژنرال استنلی مک کریستال که در آن زمان فرمانده عملیات ویژه مشترک بود به من گفت: «هیچ بحثی نیست که این بمب ها از کجا می آمدند. ما می دانستیم که کارخانه های بمب سازی در ایران کجا هستند. ای. اف. پی ها جان صدها تن از آمریکایی ها را گرفت.»
این پیشینه باید باعث شود که مذاکره کنندگان آمریکایی همچنان بر ادامه تحریم های اقتصادی علیه ایران پافشاری کنند (یا حتی بر آن شدت بخشند) تا زمانی که ایرانی ها توافق کنند برنامه ساخت سلاح هسته ای خود را متوقف سازند. احتمال آن زیاد است که دیپلمات های ایرانی کمی سازش کنند و آمریکا هم به خاطر آنچه که اعتمادسازی بین طرفین خوانده می شود به ایران مشتاقانه پاداش دهد.
برای جلوگیری از این پیامد، سناتور مارک کرک طرحی را پیشنهاد داده است که می تواند ایده ای را که نخستین بار توسط مارک دوبوویتز، مدیر اجرایی بنیاد غیر دولتی دفاع از دموکراسی ها ارائه شده را عملی سازد.
طرح کرک تمام دارایی های باقیمانده ایران در خارج از کشور را مسدود می کند اما در عین حال به اوباما این انعطاف پذیری را می دهد که به ایران اجازه دسترسی به مقداری از این دارایی ها را بدهد- اما تنها به شرطی که ایران توافق کند برنامه غنی سازی اورانیوم خود را متوقف سازد. دوبوویتز توضیح می دهد: چنانچه ایران از انجام هر کدام از وظایف خود کوتاهی کند، دوباره قرنطینه می شود." او یادآوری کرد که اوایل سال جاری، بعد از آنچه که مذاکرات "سازنده" با ایران در آلماتی نامیده شد، مذاکره کنندگان آمریکایی اجازه دادند که ایران نفت را با طلا مبادله کند که به دنبال آن باعث شد "ایران بتواند در ازای هیچ گونه سازش هسته ای از این طلا میلیاردها دلار بدست آورد." عبرت گرفتن از چنین اشتباهاتی قابل تحسین است. تکرار آن، سهل انگاری دیپلماتیک خواهد بود.
از سال ها پیش سعودی ها آمریکا را تحت فشار گذاشته اند تا اقدامی جدی علیه ایران انجام دهد، تأسیسات هسته ای ایران را از بین ببرد و همانطور که سفیر عربستان گفت «سر مار را قطع» کند. سعودی ها منظور و مقصودی دارند. این کلمات به شکل تعجب آوری به راحتی از قلمم جاری می شود.
نظر شما :