با دور شدن امریکا از عربستان و نزدیک شدن به ایران
تهران ریاض را به تلاویو نزدیک کرد
دیپلماسی ایرانی: گفت وگوی تلفنی دکتر حسن روحانی، رئیس جمهوری کشورمان با باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا همچنان مورد توجه رسانه های عربی است. تماسی که گفته شده به عاملی برای نزدیکی روابط ایران و امریکا تبدیل شده است. در این میان کشورهای عربی گمان می کنند که بیش از همه از این تماس متضرر شده اند. به گمان آنها نزدیکی امریکا به ایران به معنای دور شدن این کشور از آنها است. مساله ای که از آن طرف سبب شده است تا عربستان به اسرائیل نزدیک شود.
خانم دکتر مضاوی الرشید، نویسنده و استاد دانشگاه عربستانی در یادداشتی که در روزنامه القدس العربی، چاپ لندن منتشر کرده به این موضوع پرداخته است و می نویسد: برای نخستین بار کاخ سفید گفت وگوهای مستقیمی را با ایران در ژنو انجام داد. گفت وگوهایی که گفته شد بسیار صریح به ویژه در مورد برنامه هسته ای ایران که همچنان مورد توجه ایران است و تلاش دارد به واسطه آن تحریم های اقتصادی را از خود دور کند و مجددا به عرصه بین المللی به عنوان یک قدرت فعال و قدرتمند بازگردد، انجام شد. ایران قدرتی است که قدرت های بزرگ توانایی های بالقوه آن را در عراق و لبنان و سوریه به روشنی دیده اند و اکنون مجبور هستند که این قدرت را به رسمیت بشناسند. این مذاکرات از آن جهت نیز اهمیت دارد که جامعه جهانی به این نتیجه رسیده است که قدرت ایران نمی تواند فقط محدود به کشورهای ذی نفوذ آن مثل عراق و سوریه و لبنان باشد بلکه باید از قدرت آن در جاهای دیگر نیز استفاده شود. برای همین است که ایرانی ها معتقدند مذاکراتشان با ایالات متحده و هم پیمانانش در غرب نه تنها پیشرفت داشته است بلکه پیروزی ای دیپلماتیکی محسوب می شود که به طور مستقیم با قدرت و مانورهای میدانی اش به روی زمین ارتباط مستقیم دارد. این پیروزی برای هم پیمانان ایالات متحده به ویژه عربستانی ها و کشورهای همسایه اش در خلیج فارس به علاوه اسرائیل خوش نیامده است. اسرائیلی که بیش از همه بر پیشبرد فرایند رویارویی نظامی با ایران اصرار دارد.
در ادامه این یادداشت آمده است: ظاهرا اسرائیل به هیچ وجه در جریان این گفت وگوها قرار نگرفته و این مساله سبب شده است تا نتانیاهو بیش از همه در محافل رسانه ای از خطر ایران و حسن روحانی صحبت کند و او را روباه سیاسی بنامد. مشابه همین رفتار را روزنامه های عربستانی نیز دارند، به ویژه که این احساس قوی نزد آنها به وجود آمده است که مذاکرات امریکا – ایران به حساب مصالح منطقه عربی نوشته خواهد شد و مقابل عربستان و خواسته اش برای تسلط بر منطقه خواهد ایستاد. البته از جایگاه عربستان در حل معضلات مختلف عربی به ویژه در سایه انقلاب های عربی مدتی است که کاسته شده است. بعد از وزیدن بهار عربی عربستان به طور مستقیم یا غیر مستقیم تلاش می کرده تا رویکرد ضد انقلابی در پیش بگیرد و دستورالعمل هایی مغایر با جریان انقلابی منطقه عربی پیش ببرد.
نویسنده این یادداشت در ادامه به گزارشی از یک نظرسنجی اشاره می کند و می نویسد: بنا به گزارش مرکز آمار "جهانی پو" از تعداد طرفداران سیاست های عربستان در کشورهای منطقه طی سال های 2007 تا 2013 به شدت کاسته شده و این مساله باعث کاهش نفوذ عربستان در منطقه شده است که از جمله می توان به کم شدن نفوذ عربستان در تونس، مصر، ترکیه، لبنان و همچنین اردن، مالزی و اندونزی اشاره کرد. در این گزارش همچنین آمده است که میزان انتقادها از دولت عربستان به دلیل ایجاد محدودیت در آزادی ها و حقوق شهروندی به شدت افزایش یافته که این مساله سبب شده است تا جایگاه منطقه ای و جهانی این کشور بسیار تضعیف شود. به ویژه که بسیاری از این کشورها به ویژه کشورهای آسیایی از رشد اقتصادی بسیار بالایی برخوردار شده اند و این مساله سبب شده تا عربستان دیگر الگویی برای هیچ کدام از این کشورها نباشد. این مساله سبب کاهش چشمگیر مقبولیت داخلی حکومت عربستان نیز شده است.
در ادامه این یادداشت آمده است: اما در عرصه دیپلماسی جهانی شاید چنین معیارهایی چندان هم تاثیرگذار نباشند و کشورها بر اساس این معیارها با کشورهای دیگر تعامل نکنند. می توان گفت منزوی شدن عربستان به رغم ثقل اقتصادی و اهمیت استراتژیک و نفتی اش ماحصل گفت وگوهای مسقیم ایران با ایالات متحده است. به عبارت دیگر عربستانی که همیشه تلاش می کرد ایران را در جامعه جهانی برای کوتاه مدت و طولانی مدت منزوی کند اکنون خود قربانی چنین سیاستی شده است. شگفت آن که این بار دیپلماسی عربستان همان راهی را می پیماید که اسرائیل می پیماید. هر دوی آنها با طرف غربی و امریکایی مذاکره می کنند بدون این که دستاوردی در پی داشته باشند.
نویسنده سپس می نویسد: دور شدن مواضع امریکا و عربستان به ویژه در مورد مصر به مصلحت ایران تمام شد. مواضع امریکا در برابر مصر در چند ماه اخیر به هیچ وجه یکسان نبوده است، با این حال در طول این مدت مواضع دو طرف به رغم نرمش متزلزلی که امریکایی ها در تعامل با مصر داشتند به هیچ وجه به یکدیگر نزدیک نبوده است. در مقابل در روندی عکس مواضع عربستان به اسرائیل در مورد مصر نزدیک شد و در عین حال دو طرف بر سر ایران نیز به یکدیگر نزدیک شدند. هر دوی آنها تلاش دارند تا ایران در جامعه جهانی منزوی باشد. هر چه مواضع عربستان و اسرائیل به یکدیگر نزدیک می شود، تاثیر سلبی بر عربستان و ایجابی بر اسرائیل خواهد گذاشت.
نویسنده در پایان می نویسد: عربستان با نزدیک شدن به اسرائیل بسیاری از فرصت ها را در بعد منطقه ای و بین المللی و حتی داخلی از دست خواهد داد در حالی که اسرائیل با نزدیک شدن به عربستان از وجود کشوری عربی با اقتصادی شکوفا و سیاستی روشن بهره خواهد برد. این مساله سبب خواهد شد تا اسرائیل به عادی سازی روابط نه تنها با عربستان بلکه با کشورهای همسایه آن در منطقه خلیج فارس نیز مبادرت ورزد. در حال حاضر عربستان از گفت وگوهای امریکا و ایران غایب است و سیاستش در یک جهت با اسرائیل قرار گرفته که می تواند بیش از همه خطری برای عربستان محسوب شود. این مساله در نهایت به ضرر عربستان در عرصه سیاسی عربی و همچنین داخلی تمام خواهد شد و باز هم به ایران فرصت پر کردن جای خالی عربستان را در تمامی پرونده های عربی ای که از آن دور خواهد شد، خواهد داد. به ویژه که ایران رویکرد تازه و آشتی جویانه ای را در سیاست خارجی خود در پیش گرفته که باز هم می تواند به سود آن تمام شود. در این میان اگر عربستان بخواهد با ایران از در دوستی در آید نمی تواند از رویکرد طایفه ای وارد شود و در عین حال نمی تواند تصور کند که درگیری اش با ایران ابدی خواهد ماند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :