تداوم تقابل در رابطه تهران - قاهره
وقت اصلاح رابطه ایران با مصر است
دیپلماسی ایرانی: رابطه قاهره تهران بر لبه تیغ است، یک روز به مرز دوستی می رود و روز دیگر نبیل فهمی وزیر خارجه مصر می گوید به رغم روابط تاریخی میان مصر و ایران، اقدامات این کشور در منطقه خلیج فارس امنیت ملی مصر را نقض می کند و این مشکل میان مصر و ایران است. اختلاف میان دو کشور در دوره رژیم سابق،ریشه در اختلاف های میان سنی و شیعه داشت و در دوره نظام مبارک این اختلافات مربوط به امنیت ملی بوده است. فهمی در ادامه به تلاش مصر برای بهبود روابط با ایران اشاره کرده و گفته است نشانه های مثبتی از مواضع دولت جدید ایران در قبال کشورهای حوزه خلیج فارس وجود دارد هرچند که این امر تاکنون ملموس نشده است.همچنین وزیر خارجه مصر تاکید کرده است که ما با ایران در مسئله ای که به ضرر منافع کشورهای حوزه خلیج فارس باشد، همکاری نخواهیم کرد. با صباح زنگنه، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی ایران در خصوص ریشه های اختلاف میان ایران و مصر و چشم انداز روابط دو کشور در سایه دولت اعتدال به گفتگو نشستیم:
نبیل فهمی وزیر خارجه مصر اخیرا در اظهارات ضد ایرانی خود مدعی شده است که اقدامات ایران در منطقه خلیج فارس امنیت ملی مصر را نقض می کند. وزیر خارجه مصر صحبت از اختلافات ریشه ای میان ایران و مصر کرده است،ریشه و سابقه این اختلاف ها را در چه می دانید؟
ماهی را هر زمان از آب بگیرید تازه است و رجوع به تاریخچه این ماهی شاید چندان به کار دیپلماسی نیاید.در سایه تحولاتی قابل توجهی که در منطقه رخ داده عناصر مستعد قابل استخراجی وجود دارد. بر مبنای این عناصر می توان برای اوضاع کنونی و آینده نیز چاره ای اندیشید.
مصر از نظر موقعیت استراتژیک خود بارها و بارها مورد حمله کشورهای بزرگ قرار گرفته است. زمانی تحت اشغال فرانسه بوده و در دوره ای عثمانی ها این کشور را یکی از ایالت های خود به حساب می آوردند. البته این وضعیت تا زمانی ادامه پیدا کرد که محمد علی پاشا رابطه خود را با عثمانی متوقف کرد و شاید هم کمک کرد، بدین معنا که مصر به کمک عثمانی رفت و نه برعکس. این وضعیت در زمان محمد علی پاشا و فرزندش در مواجهه با جریان های وهابیت در حجاز و نجد مشهود بود و همچنین در دوره های بعدی نسبت به سودان و مناطق دیگر وجود داشت. اما همچنان مصر از ورود به استعمار و اشغال کشور دیگر امتناع می کرد؛ تا دوره حکومت انگلیس ها در مصر و سپس استقلال مصر و نوشته شدن قانون اساسی در این کشور و در نهایت حرکت افسران آزاد و اعلام استقلال کامل از انگلستان.
در این دوران آنچه که در ایران اتفاق می افتاد اشغالگری ایران نبود اما تعرض به ایران از سوی نیروهای اروپایی وجود داشت، اما ایران هیچ گاه به صورت اشغال کامل در نیامد. روابط میان ایران و مصر حتی در دوران خدیو ها و پاشاها روابط معمولی بود و رفت و آمدها وجود داشت و شخصیت های بزرگی همانند سید جمال الدین به عنوان عامل آگاه کننده هر دو ملت عمل می کردند. در دوران تاسیس اسرائیل هم مصری ها یعنی دولت و مردم و احزاب مصری مخالفت کردند هم مردم ایران و دولت ایران که در قالب یک بیانیه مخالفت خود را اعلام کردند. از دورانی که امریکا قدرت را در منطقه مدیترانه و خلیج فارس از انگلستان تحویل گرفت و مصر و ایران تحت نفوذ امریکا قرار گرفتند شاهد نزدیکی روابط دو کشور بودیم. همین وضعیت نسبت به عربستان نیز وجود داشت و اغلب کشورهای خلیج فارس که به تدریج از انگلستان استقلال پیدا کرده و حاکمیتی برای خود پیدا کردند همچنان زیر چتر نفوذ کشورهای اروپایی و امریکا قرار داشتند. بنابراین سیاست های این منطقه و این سه کشور یعنی مصر، ایران و عربستان به دلیل ارتباط آنها با نقطه مشترک یعنی امریکا با یکدیگر هماهنگ بود و بهترین روابط را داشتند. در دوران مصدق و ملی شدن صنعت نفت اتفاقات مشابهی در مصر پس از ایران نیز رخ داد و آن ملی شدن کانال سوئز و ساختن سد اسوان بود. اما با ورود مصر به دوره سادات و سپس مبارک و خروج از دوران عبدالناصر انقلاب اسلامی ایران نیز ظهور پیدا کرد و از زیر پرچم امریکا خارج و در نتیجه جهت گیری سیاست های دو کشور متفاوت شد. همین وضعیت نسبت به کشورهای منطقه همانند عربستان نیز اتفاق افتاد. اگر سه کشور ایران، مصر و عربستان را به عنوان سه پایه نفوذ امریکا در منطقه قلمداد کنیم، تبدیل به دو پایه شد. اما حمله ارتش مصر به یمن در کنار عربستان حادثه فراموش نشدنی است، زمانی که عربستان از حکومت امامان در یمن حمایت می کرد، مصر عبدالناصر حامی حکومت جمهوری خواهان بود. در نتیجه ارتش مصر هم به سوی یمن و به کمک جمهوری خواهان وارد معرکه شد که پس از تثبیت جمهوری از یمن خارج شدند.
بنابراین اینگونه نیست که گذشته از رنگ واحدی برخوردار باشد، این نوسانات همواره بوده، به عنوان مثال گاهی مصر با عربستان درگیر شد و در دوره ای عبدالناصر حامی ناسیونالیسم عرب می شود، در حالیکه فیصل و شاه ایران حامیان همگرایی اسلامی در مقابل این ناسیونالیسم می شوند. در نتیجه گوناگونی مواضع و همگرایی ها و واگرایی ها همگی از یک جنس و رنگ نبودند و عامل مشترک این واگرایی ها ناشی از دخالت قدرت های خارجی در منطقه بوده است.
با توجه به اینکه دولت روحانی قصد بهبود روابط ایران با کشورهای عربی را دارد و در زمان پیروزی حسن روحانی هم پیام تبریکی از سوی دولت موقت مصر برای ایران فرستاده شد. پیش بینی شما از چشم انداز روابط ایران و مصر چیست؟
دولت جدید از موضع علاقه مندی و آماده توسعه روابط با کشورهای اسلامی و پیرامونی صحبت می کند و مهم آن است که کشورهای دیگر چگونه از فرصت پیش آمده برای برقراری روابط طولانی مدت استفاده صحیحی کنند.
در حال حاضر ایران مستقل با مصر پس از آنکه استقلال خود را از نفوذ خارجی ها به دست آورد همکاری های دوجانبه را آغاز کنند. دو کشور باید بتوانند به منافع ملت های خود بیندیشند و برای رشد و بهروزی و توسعه ملت ها و منطقه خود تلاش کنند. هیچ مانعی هم وجود ندارد که مصر با ایران که سیاست مستقلی را در خلیج فارس دنبال می کند همکاری داشته و اگر اختلاف نظری هم وجود داشته باشد این اختلاف نظر قابل مذاکره است و با حضور نیروهای علاقه مند و مستقل راه حلی برای این اختلاف ها پیدا خواهد شد.
آیا بهبود روابط با کشورهای عربی بر برقراری روابط با مصر تاثیرگذار خواهد بود؟ چرا که در گذشته هر زمان که روابط ایران ومصر به سمت بهبودی پیش می رفت عربستان در این راه سنگ اندازی می کرد، آیا بازهم شاهد همین رویکرد خواهیم بود؟
در حال حاضر شرایط حکومتی در مصر با آنچه که عربستان صحیح می پندارد نزدیک تر شده است بنابراین احتمال انطباق و نزدیکی در مواضع دو کشور بیشتر مشاهده می شود. اگر ایران رابطه خود را با کشوری اصلاح کند سعی نمی کند این اصلاح به ضرر کشور دیگری باشد، بلکه اصلاح رابطه را به عنوان الگویی برای روابط با سایر کشورها تلقی می کند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
انتشار اولیه: سه شنبه 26 شهریور 1392/ باز انتشار: شنبه 30 شهریور 1392
نظر شما :