سولانا: ایران کلید حل مشکلات خاورمیانه است
دبیر کل پیشین ناتو و وزیر پیشین امور خارجه اسپانیا، در یادداشتی تأکید کرده است که حل مسئله ایران و برقراری تعامل با این کشور، کلید حل همه مشکلات کنونی خاورمیانه خواهد بود.
تسنیم به نقل از گروه مطالعاتی پروژه سندیکا نوشت: خاویر سولانا، دبیر کل پیشین ناتو در یادداشتی برای این گروه تصریح می کند که باید با استفاده از موقعیت حاصل از انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور مسائل و مشکلات کنونی با ایران حل شود، چرا که ایران، چنانچه به عنوان یک بازیگر مهم در منطقه وارد ماجرا شود، بحران های کنونی خاورمیانه برطرف خواهد شد.
خاورمیانه در گردابی به نظر بی پایان از بی ثباتی فرو رفته است. احتمال مداخله نظامی در سوریه، به علاوه اوضاع رو به وخامت در مصر پس از کودتای ارتش، منطقه را بر لبه تیغ قرار داده است. علاوه بر این به رغم برخی تغییرات در ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری در ماه ژوئن، مذاکرات بین المللی بر سر مسئله هپته ای همچنان مسکوت باقی مانده است.
تناقضات بسیار زیاد است، زیرا متحدین سنتی آمریکا در خاورمیانه (عربستان سعودی، اسرائیل، ترکیه، مصر و کشورهای حاشیه خلیج فارس) مواضع متفاوتی در قبال مهمترین منازعات منطقه اتخاذ کرده اند ـ و گاهی اوقات مواضعی متضاد. همچنین در همه نقاط حساس، تأکید کشورهای همسایه یا نزدیک بر منافع خود، امور را پیچیده تر کرده است.
عربستان سعودی، که نگران پیامد های منفی به قدرت رسیدن اخوان المسلمین مصر در داخل کشور خود است، نمی خواهد شاهد آن باشد که یک جنبش اسلام گرا از طریق دموکراتیک مشروعیت پیدا کرده است. لذا موضعی به شدت مخالف نسبت به اخوان المسلمین گرفته است، در حالی که خط مشی اسلامی اخوانی ها به مراتب میانه روتر از اسلام گرایی خود سعودی ها است.
اسرائیل به نوبه خود، به دو طریق فشار وارد می کند. اول اینکه از کودتای مصر و به رسمیت شناخته شدن بین المللی رژیم نظامی حمایت می کند و از این طریق، با امید بسیار، سعی می کند ثبات بیشتری را در مرزهای سینا برقرار سازد. دوم اینکه در مذاکرات خود با حکومت خودگردان فلسطین در مورد حوادث مصر و دیگر نقاط منطقه از جمله ایران، پیشرفت حاصل کرده است. جان کری وزیر امور خارجه آمریکا سرمایه گذاری سیاسی کلانی برای احیای مذاکرات صلح کرد و اسرائیل می تواند از این سرمایه گذاری به نفع خود بهره ببرد.
همزمان جنگ داخلی در سوریه باعث شده است خط ممیز شیعه و سنی که در سراسر منطقه ترسیم شده است شعله ور شود و همین امر است که برای مثال رقابت میان عربستان سعودی و ایران را توضیح می دهد. در واقع در حالی که عربستان سعودی مخالف اسلام گراهای منتخب در مصر است، از اسلام گراهای شورشی در سوریه حمایت می کند، که این ناشی از حمایت ایران از حکومت رئیس جمهور بشار اسد در سوریه است.
بدون تردید کودتا در مصر یک اشتباه بوده است. به نظر می رسد ارتش به سمت روش های حکومتی حکومت سی ساله حسنی مبارک ـ و حتی نهاد های امنیتی هولناک او ـ رجوع کرده است. حتی مبارک نیز از زندان آزاد شده است.
سرکوب اخوان المسلمین به دست نیروهای ارتش بیشتر مربوط به رقابت برای دست یافتن به قدرت است تا مسئله مذهب. اخوان المسلمین به عنوان تنها نیروی سازماندهی شده ای که در این کشور می تواند به طور جد ارتش را به چالش بکشد، بزرگ ترین چالشی است که ارتش با آن مواجه است؛ همانطور که پیروزی محمد مرسی در انتخابات نشان داد. انتخاباتی که یک سال پیش از سرنگونی او، اسباب ریاست جمهوری اش را فراهم کرد.
جدای از همه این ها مشکلی که برنامه هسته ای ایران به وجود آورده، هنوز حل نشده است. این شاید جای تعجب نداشته باشد، با توجه به خشونت و ناآرامی که در سرتاسر منطقه دیده می شود. اما از زمانی که حسن روحانی، رئیس جمهور جدید ایران، کار را از اوایل ماه آگوست در دست گرفته است، به صراحت می گویم که غرب تمایل جدی برای بررسی راه های ممکن به سمت ایران، از خود نشان نداده است.
این یک اشتباه بسیار بزرگ است، چرا که پیشرفت در مذاکرات با ایران بر سر برنامه هسته ای آن، فضای مساعدی را برای حل دیگر مشکلات منطقه فراهم می کند. علاوه بر این، مذاکرات اکنون تحت اختیارات کابینه رئیس جمهور ایران است که این اجازه مانور بیشتری را به حسن روحانی می دهد. محمد جواد ظریف، وزیر جدید امور خارجه، بسیار شناخته شده است و مورد احترام رهبران همه کشورهای شرکت کننده در مذاکرات بوده و بدون شک مسئولیت های مهمی را در هر گونه مذاکراتی که صورد می گیرد، عهده دار خواهد شد.
در حالی که باید بسیار محتاط بود، اهمیت انتخاب روحانی باید شناخته شود. اگر پنجره فرصتی باز شده است، غرب باید هر آنچه که می تواند برای بهره برداری از آن به کار گیرد.
باید تأکید کنم که روحانی پیروزی غیرمنتظره ای در انتخابات داشت و 75 درصد از آرا را به خود اختصاص داد، به رغم انتظاراتی که بر خلاف چنین نتیجه ای بود. روحانی با مطرح کردن یک برنامه شفاف احیای اقتصادی، مردم ایران را بسیج کرد؛ برنامه ای که بنیان آن بر ارتباط ایران با جامعه بین الملل می گردد ـ و در نتیجه پیشرفت مذاکرات هسته ای را رقم می زند.
روحانی از زمان رسیدن به قدرت، به سرعت به مطالبات عمومی مردم ایران پاسخ داده است. کابینه او، از نظر افرادی که عهده دار اصلاح اقتصادی و امور بین الملل شدند، به عقیده شماری از کارشناسان، کابینه ای نبود که وی بتواند ایشان را گرد هم آورد.
بنابراین دو گام بسیار مهم برداشته شده است: یک گام توسط مردم ایران، که نشان دادن به خوبی چالش هایی را که پیش روی ایشان است درک کرده اند و دوم گامی که رئیس جمهور جدید ایشان برداشت، که بهترین تیم ممکن را برای عهده دار شدن یک برنامه بسیار مشکل، گرد هم آورد.
یک گفته بسیار معروف در ایران هست که در مورد جامعه بین الملل قابل ذکر است: «شما می توانید کسی را که خواب است بیدار کنید، اما کسی را که خود را به خواب زده، هرگز نمی توانید بیدار کنید.» اینکه اطراف بین المللی ایران در مذاکرات صلح، بنا بر اهمیت انتخاب شدن روحانی وارد عمل شوند یا خیر، امری است که باید انتخاب کنند و چیزی نیست که ممکن باشد از ذهن دور بماند و مورد اغفال قرار گیرد.
در خاورمیانه ای که مملو از ابهام و تردید است، یک ایران قابل پیش بینی تر ـ ایرانی که به عنوان یک بازیگر منطقه ای مهم ایفای نقش می کند نه یک جنبش شیعی بی ثبات کننده که خواسته های آن فراتر از چیزی است که قوانین بین المللی اجازه می دهد ـ به نفع همه خواهد بود. در صورت عدم همکاری، التزام و قاطعیت همه اطراف درگیر در این منطقه، هیچ راه خروجی از اوضاع وخیم خاورمیانه وجود ندارد.
نظر شما :