ایاد سامرائی در یادداشت اختصاصی برای دیپلماسی ایرانی
نوری مالکی همه را ناامید کرد
دیپلماسی ایرانی : چند روز پیش اظهارات کارشناس برجسته اقتصادی، کمال البصری را در یکی از کانال های تلویزیونی دنبال می کردم. کمال البصری خود از دوستان من است و من به دوستی به او افتخار می کنم و احترام بسیاری برای او قائل هستم. میان ما از دوران مهاجرت و غربت دوستی عمیقی به وجود آمده بود. وی که از چهره های پاکدست عراقی است، بعد از آن که دوستان دیگرم جای او را در سرپرستی وزارت دارایی گرفتند از کار اداری صرف نظر کرد و کارشناس یکی از مراکز پژوهشی فعال در بحث اصلاحات اقتصادی در عراق شد.
این کارشناس اقتصادی بارها نسبت به سختی ها و محنت های اقتصاد عراق هشدار می داد و از این که راه اشتباه و خطرناکی را پیش گرفته که در نهایت به پرتگاه هدایت خواهد شد، اخطار می داد.
اکنون بعد از 8 سال که استقلال عراق بازیافته و دولت های منتخب اداره امور را کشور بر عهده گرفته اند، می بینیم که هیچ طرح اقتصادی ای برای کشور وجود ندارد، نه اولویتی تعریف شده و نه راه حلی برای درمان بیکاری که مولد بسیاری از مشکلات کشور از جمله تروریسم است، یافت شده است. هیچ طرحی نیز برای ایجاد تحول و پیشرفت در بخش های مختلف کشور مثل کشاورزی یا صنعت یا سیاست مالی و نقدی منسجم که بازگوکننده نیازهای اقتصاد عراق باشد تعریف و تدارک دیده نشده است.
بعد از 8 سال بازار اقتصاد چیزی را مطالبه می کند که دولت کاملا عکس آن را انجام می دهد! هیچ تلاشی برای حل نیازهای اقتصادی و تدوین قانونی برای اقتصاد بازار فراهم نمی شود و حتی گامی در این جهت برداشته نمی شود.
بعد از 8 سال همچنان دولت از نبود کارشناسان خبره شکایت می کند و در عین حال هر نظر کارشناسی را از سوی کشورهایی که مشابه همین وضعیت ما را تجربه کرده اند، رد می کند. خیلی ها مثال کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را می زنند و می گویند که آنها عاقل هستند، هنگامی که فهمیدند که از نبود کارشناسان خبره رنج می برند تلاش کردند از خبرگی کارشناسان جهانی استفاده کنند تا اقتصادشان را شکوفا سازند. و من از جانب خودم نکته ای را اضافه می کنم مبنی بر این که بسیاری از کشورها بودند که وضعیتی مثل ما داشتند اما توانستند موفق شوند و خود را از وضعیت سختشان نجات دهند، آیا ما نمی توانیم تجربیات آنها را بررسی کنیم و از آنها استفاده کنیم؟!
یکی از بزرگترین بحران هایی که با آن دست به گریبان هستیم و تا کنون کسی فکری برای درمان آن نکرده، فساد گسترده ای است که باعث ناامیدی شدید اجتماعی شده است. بسیاری احساس می کنند که دولتمردان و اعضای حکومت و کارمندان آن احساس مسئولیت نمی کنند و تنها می خواهند از موقعیت خود سوء استفاده کرده و جایگاه سیاسی خود را تقویت کنند. یعنی می خواهند فساد باشند و از اموال عمومی بدزدند اما مردم سکوت کنند و چیزی به آنها نگویند.
از عمر دولت کمتر از یک سال بیشتر باقی نمانده است و باید قبل از آن که قیمت نفت ناگهان پایین بیایید خدمتی در حق ملت کرده باشد، یعنی تیم اقتصادی کارکشته و با کفایتی را گرد هم آورد تا بتوانند استراتژی توسعه ای گسترده ای را برای سال آینده و چهار سال پیش روی کشور تعریف کنند تا شهروندان امید بیشتری به آینده کشورشان داشته باشند.
برای این کار – مثلا – می توانیم از تجربیات حکومت فدرالی جمهوری اتحادیه آلمان استفاده کنیم تا از این وضعیت اسفبار خارج شویم. همچنین می توانیم پایه گذار نهاد جدیدی مطابق با قانون اساسی باشیم که از یک سو نظارت دولت بر استان ها را افزایش دهد و از سوی دیگر استان ها آزادی عمل لازم برای تداوم کار خود را زیر سایه استقلال و تمامیت ارضی کشور داشته باشند.
وزارت خانه های ما هر روز بیشتر بی وزیر می شوند تا آن جا که اکنون می بینیم عملا 15 وزیر بیشتر در دولت وزیر نیستند و مابقی با سرپرست های وفادار به اصول و منش و روش آقای نخست وزیر اداره می شوند. در این میان نخست وزیر نیز لشکری از مشاوران برای خود ایجاد کرده که هیچ کاری جز موازی کاری با هیئت وزیران نمی کنند و بیشتر اختیارات وزرا و صلاحیت آنها گرفته شده و به نوعی به وزرای در سایه یعنی همین لشکر مشاوران داده شده است.
بر ما عیب نیست که خبرگی و تجربه ای نداریم چرا که نظام جدیدی را به وجود آوردیم که جای نظام فاسد و پوسیده ای نشسته که از خود میراثی شوم و انتظاراتی غیر واقعی به جا گذاشته است. برای همین زمان می برد تا بتوانیم جبران خسارت های به جا مانده از آن دوران ستم را بکنیم و حکومتی با کفایت و خبره و با تجربه به وجود آوریم. اما خبرگی نیازمند استفاده از تجربیات و خبرگی دیگران است که همچنان انتظار می کشد تا کسی آن را خریداری کند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :