گزینه مناسب در سوریه چیست؟
روزنامه گاردین در سرمقاله خود آورده است که رئیس جمهوری آمریکا حق دارد دربرابر فشارهای انگلیس و فرانسه برای مسلح کردن مخالفان دولت سوریه مقاومت کند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در سرمقاله این روزنامه انگلیسی آمده است: «جنگ داخلی در سوریه طی روزهای اخیر نشان داده که تا چه حد می تواند به صورت بالقوه کل منطقه خاورمیانه را بی ثبات کند. پس از حملات هوایی اسرائیل به سوریه، حزب الله اذعان کرده که نیروهایش در کنار نیروهای بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه با تهدیدهای خارجی و اقدامات مخالفان مقابله می کنند و به سوریه پیشنهاد داد تا با رزمندگان کاملا مسلح حزب الله به این حملات پاسخ دهد.
با دخیل بودن حزب الله در تضمین امنیت مجرای ارتباطی اسد با دریا و در حالی که تنش ها میان دولت نوری المالکی، نخست وزیر شیعه عراق با تظاهرکنندگان در استان های سنی نشین این کشور بالا گرفته، پیش بینی این امر سخت نیست که درگیری در منطقه در عراق، سوریه و لبنان به راحتی ادامه یابد؛ جنگی که تاکنون در سوریه باعث کشته شدن 70 هزار تن، بی خانمانی 4 میلیون نفر از ساکنان این کشور و فرار یک میلیون نفر به کشورهای همجوار شده و می تواند بدتر هم شود.
و به همین دلیل است که باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا حق دارد در برابر فشارهای دولت های انگلیس و فرانسه برای مسلح کردن مخالفان دولت سوریه مقاومت کند و به جای آن اقداماتی را برای سازش بین المللی با روسیه انجام دهد.
در حالی که "ارتش آزاد سوریه" در حال از دست دادن موقعیت و احتمالا اتحاد خود در کشور است - تمام یگانهای این ارتش در حال مغلوب شدن از نیروهای حرفه ای تر جبهه النصرة هستند که با القاعده در ارتباط است- مشخص شده تسلیح برنامه ریزی شده مخالفان با استفاده از سلاح های پیشرفته راه حل تغییر در توازن قوا نیست.
اسد ممکن است کنترل خود را بر بسیاری از مناطق سوریه از دست دهد اما ارتش وی پیوستگی و اتحاد خود را هیچ گاه از دست نمی دهد چرا که از قدرتی عظیم و کوبنده برخوردار است و هیچ نشانی هم از اینکه اسد در آینده نزدیک سقوط کند، وجود ندارد.
حقیقت امر این است که تمامی کشورهایی که از گروه های مخالف دولت اسد حمایت می کنند دو گزینه پیش رو دارند که هیچ یک از آنها آسان نیست. همانطور که در گزارش منتشر شده روابط خارجی شورای اروپا آمده، ناکامی کنونی درخصوص جنگ سوریه ناشی از ناتوانی در انتخاب میان دو گزینه است که آنها راه حل های نظامی و دیپلماتیک هستند.
در مورد گزینه نظامی باید گفت که خود غرب به ویژه فرانسه به دنبال این است که جبهه النصرة را که یکی از مخالفان افراطی اسد است، به عنوان یک سازمان تروریستی اعلام کند و برای این منظور سازمان ملل را تحت فشار قرار می دهد. دومین مورد گزینه دیپلماسی است که در آن اسد سرانجام موافقت کند تا از سمت خود کناره گیری کند.
اما حقیقت این است که جامعه بین الملل با دو گزینه نگران کننده تر و ناخوشایند تر مواجه است. یکی از آنها نظامی گری کامل با استفاده از ایجاد مناطق پرواز ممنوع و تسلیح مخالفان با استفاده از سلاح های سنگین است و دیگری همانطور که در گزارش شورای روابط خارجی اروپا آمده، کاستن از تنش هاست.
هم زمان با کشتارهای گسترده و روزانه در سوریه، پیدا کردن یک بدیل برای اقدامات حکومت اسد، چندان غیراخلاقی به نظر نخواهد رسید. این روند می تواند باعث شود تا به این نتیجه برسیم که آیا بوسنی دیگری مقابل چشمان ما در حال شکل گیری نیست؟
با این حال در یک دوره زمانی طولانی تر، تداوم درگیری ها با استفاده از مسلح کردن مخالفان به نظر کمتر جذاب می رسد و شاید تکرار جنگ عراق باشد. شاید این روند به وسیله ای برای کشتار روزانه شهروندان سوری بدل شود و باعث شود تا کشورهای حامی دولت سوریه چون روسیه و ایران به ارسال سلاح و تجهیزات جنگی پیشرفته تر به نیروهای حامی اسد بپردازند.
چرا باید فکر کنیم که اسد، حزب الله و ایران بایستی از جنگی که به موجودیت شان بستگی دارد، دست بکشند؟ و پیروزی آنها در حال حاضر دقیقا به چه چیزی شبیه خواهد بود؟ سوریه رها از اسد نیز هم چنان اقلیت مسلح علوی این کشور را در بیم جانشان قرار خواهد داد. جنگ داخلی سوریه در نهایت باعث می شود تا سقوط اسد در بازه زمانی طولانی تری صورت گیرد. علاوه براین، پیروزی در کشمکش های سوریه تضادها میان گروه های رقیب سوری را آشکار خواهد کرد. کاملا معلوم است که سوریه پس از اسد، لیبی دیگری خواهد بود.
تمامی این موارد باعث مطرح شدن یک مورد جایگزین درخصوص جنگ سوریه می شود که همان کاهش تنش هاست؛ موردی که به صورت زنجیره ای طولانی از تعهدات است که حتی می تواند در داخل سوریه به عنوان یک وطن فروشی مطرح شود. این روش با فشار بر کشورهای حوزه خلیج فارس امکان پذیر خواهد بود تا به مخالفان دولت سلاح ندهند. اگر این اتفاق رخ ندهد، هیچ راه حل سیاسی ای امکان پذیر نخواهد بود.
همچنین این روند بدان معناست که مخالفانی که خانواده هایشان با استفاده از تسلیحات دولت اسد قتل عام می شوند، قبول کنند که وی همچنان بخشی از روند گذار در سوریه باشد. توافق بر سر این کار برای جان کری و سرگئی لاوروف تنها 24 ساعت وقت می گیرد. برای کشورهای حامی دولت اسد چون روسیه قطع حمایت نظامی از حکومت دمشق باید به این شرط باشد که اسد برای دولت انتقالی یک برآیند باشد نه یک پیش شرط.
تنها با نرساندن اکسیژن به آتش این جنگ است که می توان طرفین را به پشت میز کشاند؛ اقدامی که نیازمند اعمال فشار پیوسته تمامی گروه ها و طرف های درگیر است.»
نظر شما :