آیا آنکارا همچنان به اتحادیه اروپا می اندیشد؟
دلبری ترک ها با قدرت بازیگری چندوجهی
دیپلماسی ایرانی: ترکیه این روزها دیگر مانند سال های گذشته به طور علنی برای پیوستن به اتحادیه اروپا تلاش نمی کند. اگرچه روندها در این کشور به سمت حل موانع پیوستن به اتحادیه اروپا پیش می رود، اما مقامات ترک هر از چندگاهی اعلام می کنند که تمایلی برای پیوستن به اتحادیه اروپا ندارند و حتی پیوستن به پیمان های دیگری مانند پیمان شانگهای را بررسی می کنند. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با دکتر بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل ترکیه بررسی کرده است:
در حالی که آقای داود اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه، یک ماه پیش سخن از پیوستن ترکیه به شانگهای گفته بود، آقای عبدالله گل در سفر به سوئد اعلام کرده است که ترکیه برای پیوستن اتحادیه اروپا مصمم است. آیا میان داود اوغلو و عبدالله گل اختلافی در این مورد وجود دارد؟ در سیاست ترکیه کدام یک حرف آخر را می زنند؟
آقای عبدالله گل به عنوان رئیس جمهور دارای اختیارات محدودی برای اعلام مواضع رسمی دولت است. چون نظام ترکیه یک نظام پارلمانی است، مقام ریاست جمهوری تشریفاتی است. اگر آقای گل موضوعی را مطرح می کند، بیشتر به این جهت است که می خواهد در مورد کلیاتی صحبت کند. اما آن چه از طرف وزارت امور خارجه ترکیه و خود دولت اعلام شود، موضع رسمی است. از این منظر شاید آقای گل بیشتر نقطه نظرات خود و حزب خود را مطرح می کند تا این که موضع رسمی دولت را بیان کند.
اخیرا در ترکیه تحولاتی در حال وقوع است و آن این است که برای جلوگیری از تشتت در اعلام سیاست خارجی می خواهند به این سمت حرکت کنند که ترکیه از نظام پارلمانی به نظام ریاستی تغییر کند. در این صورت رئیس جمهور قدرت بیشتری خواهد داشت و این دوگانگی در اعلام نظر وزیر امور خارجه و رئیس جمهور از بین خواهد رفت. اردوغان در انتخابات سال 2011 در برنامه حزب خود اعلام کرده بود که در سال 2023 که مصادف خواهد بود با صدمین سال بنیانگذاری جمهوری ترکیه، بایستی به یک قدرت بزرگ تبدیل شویم. منظور، قدرت منطقه ای نیست بلکه قدرت بزرگ است. از همین منظر ترکیه در بسیاری از مسائل پیرامونی و منطقه ای وارد می شود و ایفای نقش کند. البته تا حدودی هم موفق بوده است.
به همین سبب وقتی آقای گل اعلام می کند که ترکیه می خواهد به اتحادیه اروپا بپیوندد و باب را باز کند باید دقت کرد که سیاست کلی دولت ترکیه بی اعتنایی به این مسئله است. اگر چه تمایل ذاتی برای پیوستن به اتحادیه اروپا وجود دارد، اما برای حفظ جایگاه، آبرو و وحدت ملی ترکیه، دولت ترکیه می خواهد در مورد این موضوع صحبت نکند. البته شاید ابراز تمایل آقای گل هم برنامه ریزی شده باشد. تا از این طریق به اتحادیه اروپا بفهمانند که هم مایل هستند و هم مایل نیستند.
یکی از بحث هایی که باعث شده فرانسه و آلمان با پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا مخالف باشند مسئله قبرس است. به نظر شما این مناقشه قابل حل است؟
ترکیه از خواسته های خود کوتاه نمی آید. خواسته ترکیه این است که در بخش شمالی قبرس یک دولت ترک وجود داشته باشد. یعنی ساختاری وجود داشته باشد که حقوق ترک های قبرس را در نظر بگیرد. این مسئله هیچ گاه در یک نظام حکومتی برای مثال قبرس متحد پذیرفته نمی شود. طبیعی است که در قسمت یونانی نسبت به ترک ها حساسیت بیشتری وجود خواهد داشت. از سال 1974 که قسمت شمالی تحت نظر ترکیه قرار گرفته و اعلام استقلال کرده است، این مسئله مطرح بوده است. ترکیه هنوز هم می خواهد به حمایت خود را از قسمت شمالی ادامه دهد. بنابراین، دست برداشتن از این مسئله جزء استراتژی ملی ترکیه نیست. علاوه بر این تنها مسئله قبرس مانع پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا نیست.ترکیه نیک می داند که اگر چراغ سبزی برای پیوستن به اتحادیه اروپا دریافت کند، پیش از همه بحث حقوق بشر مطرح خواهد شد.
یکی از موانع دیگر پیوستن به اتحادیه اروپا حقوق بشر و مسئله حقوق کرد ها است. به نظر می رسد ترکیه روند مصالحه با اوجالان را به معنای حل شدن مشکل می دانند. شاخه های دیگر کردی با این روند موافق هستند؟ آیا مصالحه با پ. ک. ک. به معنای مصالحه با همه کردها است؟
نیروی عمده کردهای ترکیه عضو و یا طرفدار پ. ک. ک. هستند. در بین جوامع کرد ترکیه در مورد لزوم رعایت حق و حقوق کردها برای داشتن یک خودگردانی و یا خودمختاری و حتی حق داشتن زبان رسمی در کنار زبان ترکی در مدارس، محاکم و یا اسناد رسمی اتفاق نظر وجود دارد. این خواسته همه کردها است. به نظر می رسد کردها فکر می کنند که تنها تشکیلاتی که به رسمیت شناخته می شود، پ. ک. ک. است، می تواند آن ها را به خواسته هایشان برساند. آقای اردوغان نیز در این شرایط بهترین کار را صحبت با خود اوجالان دانسته است. یعنی اوجابان را کلید حل مسئله می داند. البته مصالحه به این شرط پیش خواهد رفت که کردها اسلحه را زمین بگذارند. اوجالان هم قول داده است که نیروهای چریکی کرد را از ترکیه خارج کند. شاید برای دولت ترکیه هم این مناسب باشد که این نیروها به سوریه منتقل شود. البته ناآرامی های مناطق کرد نشین سوریه تاثیر منفی بر ترکیه خواهد داشت. اما حداقل این است که به زعم ترک ها دولت اسد را تضعیف خواهد کرد و مراحل سقوط او را تسریع خواهد کرد. به همین جهت در شرایطی که بحران در منطقه وجود دارد تمایل دارند که اول در داخل کردهای ترکیه آرامش ایجاد کنند تا بتوانند روابط آن ها را با حزب دموکرات کردستان عراق تضعیف کنند. طبیعی است که در صورتی که کردهای ترکیه در داخل به حدی از خودمختاری دست پیدا کنند، به آن صورت که قبلا از طرف کردهای دموکرات کردستان عراق تغذیه می شدند و برای دولت مشکل ایجاد می کردند، مزاحمتی برای دولت ایجاد نخواهند کرد.
در ثانی از این طریق به اتحادیه اروپا پیغام خواهد داد که دولت ترکیه به فکر اقلیت های قومی خود هم هست. بنابراین می تواند از این طریق مسئله دموکراسی و حقوق بشر را کمرنگ کند. به نظر می رسد در خود اروپا یک دو دستگی نسبت به پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا وجود دارد. یک دسته می خواهند اعلام کنند که با پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا موافق هستند اما دسته دیگری هم با این مسئله مخالف هستند و می گویند باید این مسئله را به رفراندوم گذاشت. چون پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا این مفهوم را دارد که درصد ترکیب مسلمانان در اتحادیه اروپا افزایش خواهد یافت. این برای جامعه مسیحیت اروپا یک چالش بزرگ محسوب می شود. بنابراین آقای اردوغان و حزبش توسط آقای داود اوغلو اعلام می کند که هیچ تمایلی برای پیوستن به اتحادیه اروپا ندارند و تهدید می کنند که به شانگهای بپیوندند. پیوستن به شانگهای به معنای مقابله با اروپا است. هرچند که خود پیمان شانگهای قدرتی نیست و مجموعه ای از تضادها در این پیمان نهفته است و کشورها با اندیشه های متفاوت به رهبری روسیه و چین دور هم جمع شده اند.
از چندی پیش موضع مقامات ترک نسبت به رژیم صهیونیستی تند تر شده است. آیا این موضع گیری ها مانع جدیدی برای پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا نیست؟
ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا به باورهای درست تری دست پیدا کرده است. این که در سیاست خارجی ترکیه گفته اند سیاست خارجی عثمانی را پیگیری می کند به این دلیل است که حل کردن مسئله با پیرامون خود را دستور کار قرار داده است. اگر یک قدرت بخواهد شکل بگیرد باید در داخل وحدت داشته باشد و از نظر اقتصادی و نظامی تقویت شود. در نهایت باید در پیرامون خود ثبات ایجاد کند. یعنی روابط دیپلماتیک خود را با همسایگان به ثبات برساند و در حقیقت بتواند بحران را مدیریت کند. بنابراین ترکیه برای این که در سوریه آرامش ایجاد شود، حاضر است سرمایه گذاری کند. در ضمن باید این مسئله را در نظر گرفت که ترکیه به ذات خود این قدرت را دارد که بتواند مسائل را با کشورهای پیرامون حل کند. خصومت هایی که ترکیه با یونان بر سر جزایر دریای اژه داشت، بر روابط ترکیه بسیار تاثیرگذار بود اما حل و فصل این اختلافات موقعیت بسیار بهتری به ترکیه بخشیده است. بنابراین هم در اتحادیه اروپا و هم در ناتو، ترکیه می خواهد نشان دهد که بازیگری چند وجهی است و می تواند در عین حال که عضو ناتو است، جایگزین های دیگری را در نظر بگیرد.
وقتی ترکیه تضاد درونی خود را با اسرائیل اعلام می کند، این هدف را دنبال می کند که در محیط پیرامونی خود کسب محبوبیت کند. برای ترکیه کشورهای مسلمان شمال افریقا و خاورمیانه مهم تر از اسرائیل است. این کشورها سهم بیشتری در موازنه تجاری و استراتژیک ترکیه دارند. به همین دلیل ترکیه هر گاه می خواهد خود را در منطقه خاورمیانه اسلامی نشان دهد، تضاد خود را با اسرائیل پررنگ می کند. ولو این تضاد صوری باشد. با این حال به نظر می رسد وزن استراتژیک اسرائیل در حال کاهش است. ترکیه هم از این مسئله برای تقویت جایگاه خود در معادله خاورمیانه استفاده می کند. /12
انتشار اولیه: یکشنبه 27 اسفند 1391 / باز انتشار: یکشنبه 4 فروردین 1392
نظر شما :