ایران و روسیه برنده بزرگ بازی سوریه
عصر ایران - این روزها مصادف است با دومین سالگرد آغاز ناآرامی های داخلی در سوریه که بنا به اعتراف سازمان ملل در دو سال گذشته بیش از 70 هزار کشته و دهها هزار زخمی و بیش از یک میلیون آواره به جا گذاشته است.
با وجود گذشت دو سال از شروع حرکت های اعتراضی ضد دولتی در سوریه که در مراحل نخست به صورت تظاهرات مسالمت آمیز بود و بعدها با مداخله برخی قدرت های غربی و عربی به حرکات تروریستی و جنگ داخلی سوق داده شد ، سوریه امروز در گیر یک جنگ داخلی ویرانگر شده است که در گام نخست مردم سوریه و در مراحل بعدی مردم منطقه و جهان و وجدان بشری بازنده بزرگ و خسارت دیده اصلی این جنگ ویرانگر خانمان سوز شده است که شعله های آن در شهرهای مختلف سوریه قابل مشاهده است.
برنده کیست و بازنده کدام است؟
ناآرامی های سوریه و در واقع "بن بست" سوریه امروز هیچ برنده ای ندارد. می توان به صورت مقطعی و موردی برندگان تاکتیکی آن را بر شمرد اما در نگاهی کلان به سیر وقایع سوریه در دو سال گذشته و خسارات و تلفات انسانی گسترده ای که از دستور کار " بیرون کردن بشار اسد از کاخ ریاست جمهوری در دمشق" بر جا مانده است، "بازی با حاصل جمع جبری صفر" را می بینیم که "حاصل جمع صفر" آن عاید مردم سوریه و دو طرف جمع جبری دو محور قدرتمند منطقه ای است که در سویی ایران و روسیه و حامیان شان (حزب الله و دولت عراق) و در سوی دیگر عربستان و ترکیه و قطر و حامیان غربی آنها (آمریکا و اتحادیه اروپا) ایستاده اند.
این دو محور در دو سال گذشته در صحنه سوریه صف آرایی کردند و تا کنون می توان برنده این بازی دهشتناک را محوز مقاومت حامی بشار اسد دانست ، چرا که نه تنها بشار اسد در دو سال گذشته از قدرت کنار گذاشته نشد، بلکه هیچ انشقاق و شکاف عمده ای نیز درون حکومت و دستگاه نظامی و اطلاعاتی حامی او صورت نگرفت و هیچ دستاورد پایداری نیز برای شورشیان مسلح تحت حمایت محوز عربی – غربی در صحنه جنگ داخلی سوریه حاصل نشده است.
نتیجه این جنگ داخلی نه تنها سقوط بشار اسد نشد بلکه هم اکنون هیچ دورنمایی نیز برای برکناری او از قدرت متصور نیست و این در حالی است که امکان مداخله نظامی کشورهای غربی به ویژه ناتو نیز در جنگ داخلی سوریه نزدیک به صفر است و آمریکا و برخی کشورهای غربی نیز در ادامه حمایت های نظامی (در حد سلاح های سنگین)از شورشیان مسلح مخالف حکومت سوریه تردید های اساسی دارند و همچنان این تردید ها سبب شده تا مخالفان مسلح حکومت سوریه بدون سلاح های سنگین با ارتش مجهز و مسلح سوریه رودررو باشند.
از سوی دیگر در بین مخالفان حکومت سوریه نیز چند دستگی است و هیچ گروهی عملا نتوانسته است نقش محوری را در بین معارضان و مخالفان مسلح و غیر مسلح حکومت بشار اسد ایفا کند و دیگر گروه ها را به پیروی از یک مشی و روش واحد در قبال حکومت بشار اسد ترغیب کند ؛
وانگهی آینده حکومت سوریه در فردای سقوط نه چندان محتمل بشار اسد نیز به هیچ وجه روشن نیست و معلوم نیست آنهایی که امروز در مرکز خیابان های حلب و دیرالزور و دمشق تفنگ به دست با نیروهای ارتش سوریه می جنگند، آیا به فرمول " هر نفر یک رای" باور دارند، یا اینکه فقط می خواهند یک حاکم " علوی مذهب" را کنار زده و یک فرد متشرع اهل تسنن را به جای او بگمارند!
این تردید ها، وضعیت سوریه را روز به روز بد تر می کند و ادامه روند جنگ فرسایشی بیش از حکومت بشار اسد مخالفان مسلح را از دادن هزینه انسانی بیشتر خسته می کند و در نهایت به مرور از آتش و داغی ناشی از حس "انقلابی گری" آنها کاسته و آنها را از تفنگ به دوشی و تعقیب و گریز در خیابان خسته می کند.
در نهایت تنها نتیجه ای که از واقعیت جاری امروز در سوریه می توان گرفت این است که بحران امروز سوریه، پایان کابوس واری بر رویای شیرین "بهار عربی " است.
نظر شما :