بحران های جهانی از لنز هنری کیسینجر
از پذیرش ایران هسته ای تا ممنوعیت حمله نظامی به سوریه
دیپلماسی ایرانی: هنری کیسینجر، اخیرا در محل شورای روابط خارجی آمریکا ، کنفرانس سالیانه ای برای پاسخگویی به پرسش ها برگزار کرد که با استقبال خوبی مواجه شد.کیسینجر از جمله چهره های سرشناس در تاریخ سیاست خارجی به شمار می رود و یک سخنران خوب است. او به زودی 90 ساله خواهد شد اما با همکاران خود تفاوت فاحشی دارد. در حالی که مقامات به واسطه پر اهمیت تر شدن نقششان، کمتر دیده می شوند، کیسینجر این سنت را شکست و همواره در جمع ظاهر شد. به بیان بهتر وجه کیسینجر از زمانی که وزارت امور خارجه آمریکا را در سال 1977 ترک کرد، جذاب تر شد. بخشی از این شهرت وی به اندیشه ها و نوشته هایش در این زمینه مربوط می شود که کشورهای بزرگ به استراتژی های بزرگ نیاز دارند. کیسینجر تاکید دارد که مقامات باید بدانند که چرا و به چه سویی می روند.
در این کنفرانس کیسینجر به موضوعات مختلفی پرداخت که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:
مذاکرات بین کشورها: آمریکایی ها تمایل دارند که مذاکره را به عنوان یک مشکل روانی قلمداد کنند. اما در واقع کشورها می کوشند آنگونه عمل کنند که بهترین منافع را برای آنها به همراه خواهد داشت. بهترین آغاز برای مذاکره این است که به طرف مقابل بگوییم چه می خواهیم ، چرا که در این صورت به میزان زیادی در زمان صرفه جویی خواهد شد.
ایران: باراک اوباما در 12 ماه آینده باید یک تصمیم گیری انجام دهند. ایران به برنامه های هسته ای خود ادامه می دهد. این روند احتمالا یک فضای امن برای جمهوری اسلامی به وجود می آورد اما در عین حال پیامد های بی ثبات کننده به همراه خواهد داشت. برای اسرائیل نیز اقدام نظامی علیه ایران بسیار مورد توجه است اما تل آویو باید نه به روز حمله به ایران بلکه به 30 روز پس از آن فکر کند. البته به نظر نمی رسد که اسرائیلی ها به طور جدی در این زمینه تصمیم گیری کرده باشند. از سوی دیگر تل آویو می داند که آمریکا و روسیه نیز در این مورد دغدغه جدی دارند. همچنین این امکان وجود دارد که در صورت وارد عمل شدن اسرائیل، ایران در جهت بستن تنگه هرمز حرکت کند. از سوی دیگر ممکن است اسرائیل اقدام کند و ایران نیز دست به اقدام متقابل نزند. اما نمی توان برمبنای امیدواری ها تصمیم گیری کرد.
به گفته کیسینجر، آمریکایی ها ایران را یک کشور می خواهند نه یک دلیل. کشوری که به موقع بتواند متحد آمریکا باشد. برخی هم بر این باورند در صورتی که نظام دیگری در تهران روی کار باشد، واقعیت متفاوت خواهد بود اما کیسینجر با این موضوع موافق نیست. به اعتقاد وی ایران هسته ای ، یک واقعیت و نیروی جدید در منطقه خواهد بود و دیگران را نیز به دنبال کرده سلاح هسته ای تشویق خواهد کرد. پرسشی که دولت آمریکا در سال پیش رو با آن مواجه است این خواهد بود که چه سطحی از غنی سازی در ایران قابل پذیرش است.
سوریه: شاید مردی با رفتارهای بشار اسد نتواند حمایت تعداد قابل توجهی از کشورهای را جلب کند. البته پدر بشار هم در شرایطی تا حدودی مشابه امروز او قرار گرفت اما پدر در مقایسه با پسر در دیپلماسی بسیار ماهر تر بود. کیسینجر می گوید اینکه اسد برود، بهتر است. اما نگرانی آمریکا بدست آمدن یک نتیجه غیر رادیکال است. پرسش اینجاست که چشم انداز سوریه بدون اسد چگونه خواهد بود. پاسخ کوتاه به این پرسش قدرت گرفتن گروه های فرقه ای است. در این بین باید به روس ها توجه داشت که در مورد رشد رادیکالیسم نگرانند، چرا که رادیکالیسم ناشی از سقوز اسد، نخست روس ها را نشانه می گیرد. در صورتی که امکان توافق با روسیه وجود داشته باشد، باید آن را در اختیار جهان عرب قرار داد. این در حالی است که در زندگی من چهار جنگ اتفاق افتاد که آمریکا بدون اینکه چشم اندازی از نحوه خاتمه آن داشته باشد، وارد درگیری شد. اما ما نتیجه ای می خواهیم که مسائل بشردوستانه نیز در آن لحاظ شده باشد. ما باید هر اقدامی به جز حضور نیروی زمینی آمریکا در سوریه را انجام دهیم.
مصر: با روی کار آمدن دولت اسلامی در مصر بسیاری گفتند ما این نتیجه را پیش بینی کرده بودیم، اما من هم این نتیجه را می دانستم. زمانی که مبارک در آستانه سقوط قرار داشت، لزومی وجود نداشت که آمریکایی ها در تلویزیون اعلام کنند مبارک باید برود. این در حال یاست که یک انقلاب دمکراتیک وجود دارد و یک انقلاب تاریخی. در انقلاب تاریخی آثار تخریبی بسیار بیشتر است. مردم در سراسر جهان از انقلاب مصر آگاه شده بودند اما نمی دانستند چگونه باید پاسخ دهند. در نهایت هم رویارویی بین ارتش و اخوان المسلمین ایجاد شد و اکنون دولت اسلامی می رود تا در مصر باقی بماند. در این شرایط آمریکایی ها به دنبال این هستند که شرایط خود برای حمایتشان اعلام کنند.
کره شمالی: اگر به دنبال موضوعی باشیم که یک جنگ تمام عیار را رقم می زند، بهترین سرفصل کره شمالی است. برای چینی ها، کره شمالی از اهمیت استراتژیک و سمبولیک برخوردار است. اما این کشور را در واقع یک شرکت خانوادگی اداره می کند که می تواند 10 سال دیگر هم در راس قدرت باشد، اما این احتمال وجود دارد که اتفاقی منجر به سقوط دولت شود.
چین: در مورد تمایل آمریکا برای توجه به شخصیت رهبران چین هشدار می دهم. رهبران جدید چین همگی در دوران انقلاب فرهنگی و پس از آن زندگی کرده اند. حتی زندانیان یا زندان بانان نیز در این شرایط رشد کرده و به زخم ملی مشابهی مبتلا هستند. بنابراین در بحران ها آنها با پافشاری بیشتری بر مواضع واکنش نشان می دهند. شاید دولت جدید در چین تصمیم بگیرد که یک دهه را به از بین بردن فساد مالی داخلی و دیگر مشکلات اقتصادی اختصاص دهد. آنها برای کار کردن روی این موضوعات به زمان نیاز دارند. اما برخی اتفاق های پیش بینی نشده می تواند این روند را متحول کند. تنش بین چین و ژاپن بر سر جزایر دریای چین یکی از این موضوعات است که می تواند تشدید شود و پای آمریکا را نیز به درگیری باز کند.
ترکیه: رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه از نگاه من یک اسلام گرای معتقد است. او هیچگاه این موضوع را پنهان نکرده و می خواهد بار دیگر نفوذ ترکیه را احیا کند. او اسرائیل را سمبل آمریکا می داند و بدون اینکه به آمریکا حمله کند، سیاست های ضد آمریکایی را در سیاست خارجی خود پیش می برد. دولت به تمامی بخش های جامعه ترکیه نفوذ کرده است.
آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان: او قدرتمند است. او به طور هوشمندانه ای در جهت تحقق اهدافش گام بر می دارد.
سیاست خارجی اوباما: تیم سیاست خارجی آمریکا در مواجه تاکتیکی با شرایط ماهر هستند. اما نمی توانند آن را به نگرش استراتژیک در این مورد که به کجا می رویم، ترکیب کنند. به گمان من آنها به طور کامل مورد اطمینان نیستند و هیچ کس نمی داند آنها به کدام سو می روند.
منبع: وال استریت ژورنال / تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
انتشار اولیه: چهارشنبه 23 اسفند 1391 / باز انتشار : یکشنبه 27 اسفند 1391
نظر شما :