استراتژی امریکا برای حفظ موازنه جهانی
پازل سیاسی جدید واشنگتن در راه است
دیپلماسی ایرانی: بسیاری معتقدند که نقش امریکا در خاورمیانه تضعیف شده است. دیگر امریکا آن کشوری نیست که تا یک دهه پیش مدعی بود که حرف اول و آخر را در منطقه می زند و هر کسی که در برابرش می ایستد را به چالش جدی می کشد. بسیاری می گویند که بحران های اقتصادی و افزایش هزینه های سرسام آور جنگی ولی بی نتیجه به خصوص در عراق و افغانستان باعث تضعیف جایگاه امریکا در منطقه شده است. دو کشوری که با تصور این که به سکوی پرشش برای رهبری کامل جهان تبدیل خواهند شد، به آنها لشکرکشی کرد.
سعد محیو، روزنامه نگار عرب در یادداشتی که در پایگاه خبری تحلیلی الیوم غدا منتشر کرده است، در این باره می نویسد: اولا امریکا دیگر نمی تواند آن استراتژی بزرگی که به دنبال آن بوده است، دنبال کند. استراتژی استیلا بر منطقه و تسلط کامل بر آن و تلاش برای پیشبرد اندیشه اقتصادی، نظامی و سیاسی خود به سراسر جهان. ثانیا، امریکا دیگر آن نقش سابق را در تعیین پیشبرد استراتژیک سرنوشت دولت های منطقه ای ندارد و می توان گفت که نقش بین المللی اش تا اندازه بسیاری کاهش یافته است. استراتژی هیمنه لیبرالی امریکا در حال حاضر آن انضباط سابق را نه تنها در منطقه بلکه در کل جهان از دست داده است. استراتژی ای که هزینه های سنگینی را متحمل امریکا کرده و خون های بسیاری بابت آن ریخته شده است. در عین حال این سیاست در هر کشوری که مطرح شده باعث تولد نیروی مخالف خونینی علیه آن شده است. مردم کشورهای منطقه در حال حاضر تلاش مضاعفی را آغاز کرده اند تا از استیلای رویکرد امریکایی به خود جلوگیری کنند. این رویه به یک رویکرد دفاعی نزد مردم عرب تبدیل شده که نگرش های قومی نیز در آن دخالت دارد.
نویسنده این یادداشت در ادامه می نویسد: علی رغم این که قوت اقتصادی امریکا به طور نسبی طی یک دهه گذشته کاهش یافته است، پنتاگون همچنان پول های بسیاری را صرف پیشبرد اندیشه های لیبرالی امریکایی می کند، اما کاهش توان اقتصادی که روز به روز بیشتر کاهش می یابد، باعث شده است که اکنون امریکا دیگر نتواند این استراتژی را ادامه دهد. این مساله سبب شده است تا استراتژی ایالات متحده با شکست مواجه شود و آن امپراطوری سابق خود را دیگر نداشته باشد. به همین دلیل اکنون امریکایی ها استراتژی خود را از حالت تهاجمی سابق به استراتژی خویشتنداری تغییر داده اند و تلاش دارند تا منافع امریکا را از این زاویه دنبال کنند. منافعی که حلقه آن روز به روز تنگ تر می شود و تلاش می کند تا هزینه های سرسام آور خود را به گردن متحدانش بیندازد.
محیو در ادامه می نویسد: امریکا از سه جبهه تلاش می کند تا هیچ گاه به انزوای تاریخی وارد نشود و قدرتش به طور مطلق کاهش نیابد. اول، جلوگیری از بروز رقیبی قدرتمند که موازنه قدرت های جهانی موجود را تغییر دهد. امریکایی ها همه تلاش خود را به کار گرفته اند که در منطقه اوراسیا تنها یک قدرت حرف آخر را نزند، اگر قدرت روسیه با توانایی های بالایش باعث شده تا قدرت منطقه ای امریکا به چالش کشیده شود، در مقابل در منطقه اروپا از آلمان حمایت می کنند تا موازنه آن منطقه تامین شود. در منطقه آسیا نیز از ژاپن در برابر چین، که روز به روز قدرت جهانی امریکا را به چالش می کشد، حمایت می کنند. دوم، امریکا همچنان درگیر مبارزه با تروریسم است. همچنان ایالات متحده از شبکه القاعده و شاخه های وابسته به آن هراسان است. اگر چه القاعده و جریان های رادیکال در حال حاضر ضعیف شده اند اما همچنان پتانسیل شعله ور ساختن جنگی تمام عیار با امریکا و غرب را دارند. برای همین است که امریکا از افغانستان تا شمال آفریقا همه قدرت خود را بسیج کرده است تا از قدرت گرفتن آنها جلوگیری کند. سوم، از ظهور قدرت جدید هسته ای در جهان نگران است. ظهور هر قدرت هسته ای در جهان می تواند استراتژی امریکا را به طور کامل تغییر و دگرگون کند.
وی در پایان می نویسد: سه مقوله ذکر شده در حال حاضر اسراتژی منضبط امریکا را تشکیل می دهند. اکنون روشن است که امکانات اقتصادی امریکا دیگر پاسخگوی قدرت تمام عیار بودن آن در منطقه و جهان را نمی دهد. به خصوص این که شاهد ظهور قدرت های جدیدی چون چین، برزیل، هند و روسیه هستیم که به کمک اقتصاد شکوفایشان (بر عکس اقتصاد رو به افول امریکا) در حال کسب قدرت در عرصه جهانی هستند. به این قدرت ها باید قدرت های نوظهور آینده جهان یعنی مکزیک، اندونزی، نیجریه و ترکیه را نیز افزود که هنوز امریکا نتوانسته است استراتژی روشنی برای تعامل با آنها بدون این که از قدرت جهانی اش کاسته شود، بیابد، در حالی که چین و هند برای هر چهارمورد استراتژی روشن و تعریف شده ای دارند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :