اوباما خواب کدام جایگزین برای بشار را می بیند؟

دوست اسرائیل،مخالف طایفه گری، متحد غرب

۰۱ اسفند ۱۳۹۱ | ۱۴:۰۴ کد : ۱۹۱۲۷۹۷ گفتگو خاورمیانه
قاسم محب علی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی به تجزیه و تحلیل مواضع مخالفان بشار اسد در خصوص مذاکره و آمال واشنگتن در دمشق پس از بشار اسد پرداخت
دوست اسرائیل،مخالف طایفه گری، متحد غرب

دیپلماسی ایرانی : بحران سیاسی در دمشق غربی ها را عاجز کرده است. امریکا و اروپا که در جریان خیزش های مردمی در کشورهای عربی به نوعی تظاهر به مردم سالاری و پیشقدمی می کردند این بار در سوریه با مخالفین و معارضین  به نقطه وحدتی دست نیافته اند. تنوع فکری و طایفه ای میان مخالفان بشار اسد نه تنها امکان دست یافتن به یک سیاست واحد را در میان مخالفان از بین برده بلکه هواداران آنها در غرب و جبهه عربی را هم سردرگم کرده است. از جبهه مخالفان هر روز پیامی تازه و البته متناقض به گوش می رسد. یک روز صدای درخواست برای مذاکره با دولت بشار اسد و روز دیگر رد هرگونه مذاکره با یا بدون پیش شرط.آغاز به کار دولت دوم باراک اوباما رئیس جمهور دموکرات آمریکا بسیاری را به تجزیه و تحلیل این امر واداشته که آیا واشنگتن در نهایت برای خلاصی از بحران طولانی در دمشق دست به دامان گزینه نظامی خواهد شد یا خیر؟ خانه تکانی سیاسی در کابینه بشار اسد ، اعلام آمادگی برخی مخالفان بشار برای مذاکره با دولت مرکزی ، سخنان وزیر آشتی ملی سوریه درباره مذاکره بدون پیش شرط با مخالفان، سیاست احتمالی اوباما در قبال سوریه در دور دوم و حرکت های تحریک آمیز کشورهای عربی بخصوص قطر در حمایت از مخالفان بشار را با  قاسم محب علی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در میان گذاشتیم. متن این گفتگو به شرح زیر است:

بشار اسد رئیس جمهوری سوریه درست در میانه ناامنی های سیاسی در این کشور اقدام به خانه تکانی در کابینه و معرفی شش وزیر جدید کرده است . این حرکت بشار را در راستای مانور سیاسی برای مخالفان می دانید یا اصلاحات؟

هدف اصلی بشار اسد از این اقدام روشن نیست اما به نظر نمی رسد که این تغییرات در جهت اصلاحات باشد، چراکه این افراد شخصیت هایی نیستند که با جابجایی آنها تاثیری در نظر نیروهای مخالف و معارض بگذارد. زمانی صحبت از اصلاحات می شود که اقدامی صورت گیرد تا سبب واکنش مثبت جریان مخالف یا معارض شود. در حالیکه تا کنون هیچ واکنشی از سوی معارضین در خصوص این مساله نشان داده نشده است. بنابراین به نظر می رسد این جابجایی در دولت سوریه است و این دولت نیز نقش چندانی درمسائل سیاسی و امنیتی ندارد و این مسائل به طور کلی در اختیار بشار اسد است و دولت باید کارهای اجرایی و اداری انجام دهد. به معنای دیگر دولت در سوریه همانند شهرداری است و نقشی بیش از این ایفا نمی کند.

چند روز پیش معاذ الخطیب از امادگی برای مذاکره با دولت سخن گفت این در حالی است که عبدالباسط سیدا" رئیس جریان موسوم به شورای ملی سوریه  امروز این طرح را رد کرده و آن را مورد توافق تمام مخالفان ندانسته است. امروز در جبهه مخالفان بشار شاهد چه گروه هایی با چه خط مشی های سیاسی هستیم؟

یکی از مشکلات مهمی که مخالفین بشار اسد دارند این است که بین آنها فاصله زیادی در مواضع شان  وجود دارد. بدین معنا که درمیان مخالفین بشار اسد از گروه های افراطی مذهبی و سلفی وجود دارد تا گروه های چپ، ملی گرا، حتی کسانی که از حزب بعث سورریه جدا شدند، نیروهای قومیتی همانند کردها و گروه هایی که به مسیحیت گرایش دارند نیز در جبهه مخالف قرار گرفته اند. طبیعتا آنها اختلاف نظرهای بسیاری با یکدیگر دارند. کشورهایی که از مخالفان حمایت می کنند نیز تلاش دارند تا اتحادی میان آنها فراهم آورند که نتیجه آن ائتلافی است که چند ماه پیش تشکیل شد و معاذ الخطیب به ریاست آن انتخاب شد. اما این روند بدین معنا  نبود که اختلاف های میان آنها حل شده است. معاذ الخطیب شخصیتی نسبتا میانه رو دارد و به معنای روشن تر نسبت به نیروهای تندروتر و نیروهایی در خارج از کشور همانند برهان غلیون، شورای ملی و ارتش آزاد دیدگاه های میانه روتری دارد. بنابراین ائتلاف او در این چارچوب ارزیابی می شود. البته نقطه نظر دیگری نیز وجود دارد و آن این است که وی این تاکتیک را به خرج داد تا بتواند به نوعی حمایت بین المللی را جلب کند، چراکه همه از وضعیتی که در سوریه حاکم است،از کشتار و جنگ و درگیری خسته شده اند. در نتیجه قصد دارند تا تصویر مثبتی نشان دهد و می داند که دولت بشار اسد نمی تواند نسبت به آن واکنش مثبت نشان دهد. بنابراین این ائتلاف مساله مذاکره  مشروط را مطرح کرد که در عمل سبب شود مخالفان دولت وجهه بهتری در افکارعمومی منطقه و جهان پیدا کنند.


 وزیر آشتی ملی دولت بشار اسد از آمادگی دولت برای مذاکره بدون پیش شرط با مخالفان سخن گفته است. آیا مخالفان بر اصول واحدی برای مذاکره با دولت توافق دارند؟ مرجع اصلی در میان مخالفان برای مذاکره کیست؟پیش شرط های مخالفان برای مذاکره را چه می دانید؟

همانطور که گفته شد مخالفین در سطح بین المللی در قطر به ائتلافی دست پیدا کردند که گروه های مختلف در  این ائتلاف جا دارند. البته این ائتلاف نقطه وحدتی دارد و آن این است که با وجود بشار اسد نمی توان مذاکره کرد و انتقادی هم که از موضع معاذ الخطیب کرده اند این بود که وی به این شرط اشاره نکرده و تنها آزادی زندانیان سیاسی، آزادی زنان و تمدید پاسپورت پناهندگان و فراری های سوری در خارج را مطرح کرده است. بنابراین می توان گفت اگر نقطه وحدتی میان مخالفین وجود داشته باشد، همان است که آنها نمی توانند با حضور بشار اسد با طرف مورد مذاکره، گفتگو کنند. برای این مساله نیز راه حلی اندیشیده شده و آن این است که فاروق الشرع که معاون رئیس جمهور بوده و وجهه نسبتا بهتری در میان مخالفین دارد به عنوان طرف مذاکره کننده معرفی شود. این امر می تواند نقطه ای باشد که دو طرف بتوانند در صورتی که هم فشار بین المللی از سوی مخالفین و از سوی دیگر فشار حامیان بشاراسد همانند روسیه، چین و ایران برای مذاکره باشد، بازهم گرد هم آیند. در غیر این صورت به نظر نمی رسد راهی برای مذاکره وجود داشته باشد.

تطویل بحران در سوریه به روندی فرسایشی در داخل و خارج بخصوص در میان تامین کنندگان نیازهای مخالفان مانند عربستان و ترکیه و قطر تبدیل شده است. آیا می توان پیش بینی کرد که اعراب مخالف اسد و جبهه غرب با بقای بشار در قدرت موافقت کند؟

در حقیقت ادامه وضعیتی که امروزه وجود دارد، شرایطی است که دو طرف سود می برند. یک طرف افرادی که از ابتدای بهار عربی و از پیشرفت دموکراسی و روی کار آمدن دولت های انتقالی نگران بودند که شامل عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس می شود. بنابراین هر چه جنگ در سوریه ادامه پیدا کند، طبیعتا کشورهای دیگر و یا به عبارتی مردم خاورمیانه از خواسته های تغییر صرف نظر می کنند. طرف دیگر اسرائیل است که از این وضعیت سود می برد، چرا که به هر میزانی که جنگ در سوریه ادامه پیدا کند نیروهای دو طرفی که ممکن است اسرائیل از آنها  نگرانی داشته باشد، همانند اسلام گراهای شیعی، سنی و یا حزب الله که نیروهای نزدیک به ایران هستند، خسارت دیده و تضعیف می شوند.
آنچه که درمورد کشورهای غربی و امریکا مطرح می شود این است که آنها نگران جایگزینی بشاراسد هستند که واهمه ای دارند تا اتفاقاتی که در لیبی و یا در مصر و تونس رخ می دهد در سوریه اتفاق نیفتد و اسلام گرایان افراطی سنی در این کشور به روی کار آیند که این روند می تواند تهدیدی برای منافع غرب و همچنین اسرائیل و سایر همسایگان خاورمیانه ای سوریه باشد. بنابراین آنها تلاش می کنند تا با این مساله گزینشی برخورد کنند و بخشی از نیروی هدفی که گرایشات میانه رو و دموکراسی خواهانه دارند را تقویت کنند. اگر سخنرانی های دیروز اوباما را شنیده باشید، وی اشاره کرد که امریکا نیروهایی را که بیشتر به روش های  صلح آمیز گرایش دارند را مورد حمایت قرار خواهد داد. پس چنین رویکردی نشان می دهد که امریکا قصد دارد تا خود را ازنیروهای افراطی و سلفی دور کند.

سیاست دولت اوباما در قبال مخالفان را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا اوباما در دور دوم به سمت تجهیز رسمی مخالفان یا گزینه نظامی علیه سوریه خواهد رفت؟

سوریه موقعیت ژئوپلتیکی خاصی دارد که در همسایگی اسرائیل، ترکیه،عراق، و لبنان است. تمامی این کشورها در شرایط ویژه ای قرار گرفته اند. سیاست امریکایی ها نیز بر آن است تا چارچوبی را برای آینده سوریه در نظر گرفته تا سوریه ای باشد که تهدیدکننده اسرائیل نباشد، سبب گسترش درگیری های طایفه ای و شیعه وسنی در عراق و ترکیه و لبنان نشود و به معنای دیگر آن درگیری هایی که در سوریه وجود دارد به این کشورها سرایت نکند همانند مساله کردها و مجادلات میان علوی ها و سنی ها وجود دارد. بنابراین وضعیت پیچیده ای در سوریه  وجود دارد و به همین دلیل امریکایی ها نگران آن هستند که چه جایگزینی برای  بشار اسد پیدا کنند تا این ویژگی ها را داشته باشد و مسبب گسترش مناقشات طایفه ای نشده و از سوی دیگر تهدیدکننده منافع اسرائیل نباشد و روابط خوبی نیز با غرب  داشته باشد. به نظر می رسد که در میان سوری های مخالف به دلیل ضعف و اختلافاتی که وجود دارد به ویژه نیروهای میانه رو جایگاه قوی در سطح داخلی ندارند و نیروهای افراطی همانند  ارتش آزاد فاصله زیادی با نقطه نظرات امریکا دارد.


بسیاری از تحلیل گران تجزیه سوریه را از بدیهی ترین تبعات ادامه نارامی ها می دانند. وضعیت داخلی سوریه از بعد احتمال تجزیه و نگاه گروه های مختلف سوری به این  سناریو را چگونه ارزیابی می کنید؟

از ابتدای بحران سوریه این مساله مطرح بود, به دلیل آنکه سوریه  کشور چند قومی، چند مذهبی است و در این کشور درصد بزرگی از جمعیت اهل سنت هستند و همچنین کرد، علوی، مسیحی و دروزی ها نیز ترکیب قومی و طایفه ای سوریه را تشکیل می دهد. هر کدام از این قومیت ها جغرافیای خاص خود را دارند. به طور مشخص هر کدام از این قومیت ها سرزمین خود را دارند و اگر دولتی نباشد که پاسخگوی منافع تمامی این گروه ها باشد، احتمال تجزیه وجود دارد. یعنی قابل پیش بینی است که اگر جنگ در این کشور ادامه داشته باشد و هر گروه زمین خود را تثبیت کند، آنها به سمت تجزیه خواهند رفت. البته این نکته نیز باید یادآوری شود که اگر جامعه بین الملل قصد نداشته باشد چنین اتفاقی رخ دهد، چنین مساله ای نیز در اقوام سوریه رخ نخواهد داد. چراکه همانطور که گفته شد تمامی  اقوام فرامرزی هستند و این بحران می تواند به کشورهای همسایه نیز گسترش پیدا کند.


قطر در اقدامی خارج از عرف دیپلماتیک اقدام به واگذاری سفارت سوریه در دوحه به مخالفان کرده است. تبعات این مساله و احتمال فراگیر شدن آن در میان دیگر کشورهای عربی و غیرعربی مخالف بشار را چه اندازه می دانید؟

موضع قطر در میان کشورهای عربی و  موضع فرانسه در میان کشورهای  اروپایی در مورد سوریه  با دیگران متفاوت است. به معنای روشن تر اولین کشوری که این عمل را انجام داد فرانسه بود که نمایندگی سوریه را به مخالفین داد. امروز قطر دست به این عمل زده است. درباره این مساله که آیا چنین رویکردی ممکن است به سایر کشورهای عربی سرایت کند نیز باید گفت که در حال حاضر شاید دو یا سه کشور دیگر چنین نگاهی داشته باشند. چراکه تاثیری در وضعیت مخالفین داخل سوریه نخواهد داشت. اگر بر شرایط آنها تاثیرگذار باشد و شرایط نظامی و میدانی بهتری پیدا کنند این احتمال وجود دارد که کشورهای دیگر  نیز به این سمت حرکت کنند که این جایگاه را به مخالفین داده و رابطه خود را با دولت بشار اسد قطع کنند. اما اگر وضعیت به همان شکل ادامه پیدا کند، آنها  نیز منتظر خواهند شد تا نتیجه معلوم شود. طبیعتا دولت های منطقه سعی می کنند تا روابط خود را با طرف پیروز تنظیم  کنند.

تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
انتشار اولیه : جمعه 27 بهمن 1391 / باز انتشار: سه شنبه 1 اسفند 1391

کلید واژه ها: قطر امریکا معاذ الخطیب سوریه قاسم محب علی


نظر شما :