گزارش تخمین اطلاعات ملی چه می گوید؟
گزارش هایی برای مقابله با جهان پرچالش
دیپلماسی ایرانی: اخیرا شورای اطلاعاتی امریکا (National Intelligence Council)، گزارش جدید موسوم به تخمین اطلاعاتی ملی (National Intelligence Estimate) با عنوان گرایش های جهانی 2030 منتشر کرده است. این گزارش موضوع بحث و گفت و گو در محافل دنبال کننده تحولات ایالات متحده شده است. این شورا که خود هماهنگ کننده بین بیش از شانزده نهاد اطلاعاتی است هر پنج سال یک بار گزارشی درباره جهان پیش رو ارائه می دهد و این پنجمین گزارشی است که برای تصمیم گیرندگان سیاست خارجی امریکا تدوین می شود. این گزارش چگونه قابل تجزیه و تحلیل است و در مورد آن چه مطالب حائز اهمیتی قابل ذکر است؟ برای پاسخ به این سوال باید اول به کارکردهای این نوع گزارش ها باید پرداخت. سپس باید به محتوای این گزارش ها و سرانجام به معانی و مفاهیمی که از این گزارش ها می توان استنباط کرد پرداخت.
کارکردها
به طور کلی یکی از موضوعات مهم برای همه دست اندرکاران امور بین المللی، وضعیت آینده و گرایش های آتی جهان است و این موضوع تحلیلی یک مبحث استراتژیک و راهبردی قلمداد شده و کشورهای بزرگ من جمله ایالات متحده برای این کار هزینه های شگفت انگیزی را متقبل می شوند و میلیون ها و بلکه میلیاردها دلار برای پاسخ به این که جهان به کدام سمت می رود، هزینه می شود. البته این اختصاص به امریکا ندارد. علاوه بر گزارشی که شورای اطلاعاتی امریکا هر پنج سال یک بار ارائه می دهد، ده ها گزارش در مورد موضوعات مشخص بین المللی تدوین می شود و جالب است که در اروپا نیز این اقدام صورت می گیرد. به فاصله چند ماه قبل از انتشار گزارش گرایش های جهان در سال 2030، اتحادیه اروپا هم گزارشی با همین عنوان تدوین و منشر کرد. گزارش اروپایی توسط انستیتوی مطالعات استراتژیک (European Union Institute for Security Studies) با عنوان شهروندان در جهانی به هم پیوسته و چند مرکزی: گرایش های جهانی 2030 تهیه شده است. این گزارش در بسیاری از موارد با گزارش تخمین اطلاعات ملی N. I. E هم پوشانی دارد. این نشان می دهد که نگرش های دو بازیگر عمده بین المللی یعنی ایالات متحده و اتحادیه اروپایی در مورد آینده چگونه است.
با توجه به این نکته شاید بتوان این استعاره را در مورد این گزارش ها استفاده کرد که آن ها پهپادهای فکری و تحلیلی هستند که قدرت های بزرگ تلاش دارند با استفاده از آن ها از آینده تصویر برداری کنند. حداقل سه کارکرد در این نوع گزارش ها وجود دارد:
- کارکرد اجماع سازی؛ انتشار این گزارش ها دیدگاه نخبگان و دست اندرکاران امور سیاست خارجی را در کشورهای غربی به هم نزدیک می کند و در پاسخ به این سوال که جهان به کدام سمت می رود، جواب های کم و بیش شبیهی را خواهند داد و نوعی اجماع و شناخت منسجم و نزدیک به هم ایجاد خواهد شد.
- کارکرد هنجاری؛ فی الواقع در ورای این گزارش ها نه فقط آینده ای که قابل تصویر است بلکه آینده ای که غرب انتظار دارد و به آن علاقه دارد، منعکس می شود. این بعد هنجاری بسیار حائز اهمیت است و در این زمینه یک چارچوب هنجاری تولید می شود.
- کارکرد عملیاتی؛ این گزارش ها زمینه اقدامات عملی غرب در حوزه مناسبات بین المللی را فراهم می کند و از بین متون و نوشتارهای این گزارش ها می توان چارچوب های عملیاتی غرب در حوزه مناسبات امنیتی بین المللی را تشخیص دارد.
باید در نظر گرفته شود که این گزارش ها به صورت بین رشته ای تدوین می شود و صرفا از یک زاویه به آینده و گرایش های جهانی نگریسته نمی شود. بلکه تلاش می شود گرایش های مختلف مد نظر قرار گیرد. علاوه بر این البته باید در نظر داشت که این گزارش ها حالت پیش گویی و حتی پیش بینی ندارد. بلکه نوعی گرایش خوانی است. با این حال نباید از کارکردهای ذکر شده غفلت کرد و باید دید که محتوای این گزارش ها چیست؟
محتوا
همان طور که عنوان این گزارش ها مشخص می کند اصلی ترین بحث در این گزارش ها، گرایش های بین المللی است. به این معنی که جامعه بین المللی و مباحث مربوط به تحولات بین المللی چه گرایش هایی را نشان می دهد. در گزارش تخمین اطلاعاتی ملی N. I. E. چهار گرایش کلان (Meta-Trends) شناسایی شده که تدوین کنندگان این گزارش بر این باروند که این گرایش ها بر جهان غالب خواهند بود.
- توانمندی افراد (Individual Empowerment)؛ این پدیده غالب ترین پدیده در دنیا خواهد بود. به این معنی که در اثر افزایش آموزش و بالا رفتن سطح بهداشت و نیز تکنولوژی های گوناگون، افراد بازیگران جدی تر و عمده تری خواهند شد و ظرفیت آن ها برای اثرگذاری در همه سطوح محلی، ملی و بین المللی افزایش خواهد یافت. رشد طبقه متوسط نیز یکی از پدیده های بسیار گسترده در سطح جهان خواهد بود.
- پخش قدرت (Diffusion of Power)؛ بر اساس این گرایش، در آینده قدرت هژمونیکی که همه جهان را تحت کنترل خود در آورد وجود ندارد و قدرت به سمت شبکه ها و ائتلاف ها در یک دنیای چند قطبی حرکت خواهد کرد و فی الواقع قدرت توزیع خواهد شد.
- الگو های جمعیت شناسی (Demographic Patterns)؛ در دنیای آینده کمان جمعیتی دگرگون خواهد شد و افزایش سن مردمان جهان حائز اهمیت خواهد بود. شهرنشینی الگوی عمده جهان آینده خواهند بود. مهاجرت افزایش خواهد کرد و مجموعه این ها الگوهای جمعیتی را در دنیا تغییر خواهد داد.
- افزایش تقاضا برای منابع حیاتی (Food, Water, Energy Nexus)؛ با توجه به ویژگی های جمعیتی و توانمندی افراد، تقاضا برای مصرف غذا، دسترسی به آب و منابع انرژی افزایش پیدا خواهد کرد و این موارد به طرز شگفت انگیزی به هم پیوسته اند.
باید اشاره کرد در گزارش موسسه تحقیقاتی اتحادیه اروپا هم شبیه همین نکات وجود دارد اما به طور مشخص تر روی گرایش اول یعنی افزایش ظرفیت افراد و توانمندی فردی، بحث زیادی شده است. علاوه بر این گرایش های کلان، در گزارش تخمین اطلاعاتی ملی N. I. E. به یک مفهوم دیگر تحت عنوان تغییر دهندگان بازی (Game Changers) نیز اشاره شده است. به این معنا که چند پدیده وجود دارد که ما دقیقا نمی دانیم چه اتفاقی در مورد این پدیده ها رخ خواهد داد اما این پدیده ها می توانند بازی های جهانی را دگرگون کنند. اولین پدیده خود اقتصاد مستعد بحران جهانی است. یعنی آیا اقتصاد کشورهای غربی می تواند به عدم تعادل ها پاسخ دهد؟ دومین پدیده شکاف حکمرانی (Governance Gap) است. یعنی آیا دولت ها می توانند تمام تغییرات ایجاد شده در جهان را در حوزه خود حل و مدیریت کنند؟ مسئله سوم ظرفیت قابل ملاحظه برای افزایش تنش در درون دولت ها و بین دولت ها است. نکته چهارم مسئله افزایش مناطق نا امن مخصوصا در خاورمیانه و اطراف آن است. تغییردهنده بازی پنجم تاثیر تکنولوژی های جدید است که همراه با شهر نشینی و تغییر آب و هوا باعث تغییر زندگی مردم می شوند. سرانجام نقش جهانی امریکا است که نشان می دهد امریکا چگونه سیستم بین المللی را تنظیم می کند و یا به گفته تدوین کنندگان گزارش، چگونه امریکا می تواند سیستم بین المللی را بازتولید کند.
این پدیده ها می توانند تغییرات قابل ملاحظه ای را ایجاد کنند اما سه خروجی در این گزارش برای دنیای آینده قابل حدس معرفی شده است:
- ماشین های از کار افتاده (Stalled Engines)؛ این بدترین سناریویی است که ممکن است اتفاق افتد. ممکن است گرایش هایی که ذکر شد جلو بروند اما امریکا به درون نگاه کند و کسی نباشد که موتور حرکت جهانی باشد.
- غول چراغ جادو (Jinni out of Bottle)؛ نابرابری ها در دنیا افزایش پیدا کند و برندگان و بازندگان در درون و بین کشورها افزایش پیدا کنند. در این میان امریکا هم نقش پلیس را در دنیا ایفا نکند.
- دنیای غیر دولتی (Non-State World)؛ تکنولوژی های جدید، شبکه های گوناگونی ایجاد کنند و ارتباطات در دنیا گسترده شود به گونه ای که دولت ها نقش کمتری بگیرند و این ائتلاف ها و شبکه ها دنیا را اداره کنند.
البته در مورد هر کدام از این ها جزئیات زیادتری هم وجود دارد اما به طور کلی در این گزارش بر نقش عامل انسانی در مدیریت و پر نوسان آینده تاکید شده است. اما معنای این گزارش ها چیست؟
معنا
عمده ترین معنای این گزارش ها ـ چه گزارش امریکا و چه گزارش اروپا ـ این است که غرب خود را برای دنیای مبهم و در حال آشفتگی آماده می کند. از مجموعه این گزارش ها می توان این استنباط را کرد برای مدیریت دنیایی که در پیش است چگونه باید آماده بود و حداقل آمادگی ذهنی اصلی ترین معنای این گزارش ها است. با در نظر گرفتن این که دنیای گذشته روشنی بیشتری داشت و دنیای فعلی و دنیای آینده مشحون از ابهامات و تعدد بازیگران، دگرگونی مفهوم قدرت، به وجود آمدن مراکز جدید قدرت، جا به جایی و کانون و شبه کانون های جدید قدرت و ده ها پدیده دیگر، مدیریت جهانی برای غرب که در گذشته راحت تر به نظر می رسید را به گونه ای سخت تر کرده است. درک این سختی و چگونگی این مدیریت اصلی ترین مبانی این گزارش ها است. این گزارش ها نشان دهنده تمایل غرب به حفظ موقعیت پر چالش خود است.
در همین رابطه باید اشاره کرد که در این گزارش به دفعات مکرر به ایران ـ چه از بعد جمعیت شناسی و چه از بعد منابع انرژی ـ اشاره شده است. مسئله هسته ای ایران نیز در این گزارش مورد توجه قرار گرفته و این نشان دهنده دغدغه خاص غرب در خصوص چگونگی وضعیت ایران و رابطه آن با غرب در دنیای در حال شکل گیری آینده است./12
نظر شما :