بمباران غزه نشان داد حمله اسرائیل به ایران بعید است

تحلیلگر معروف روزنامه «ایندیپندنت» بر خلاف ادعاهای مقامات اسرائیلی و آمریکایی، بر این باور است حمله به نوار غزه نشان داد احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران بسیار بعید است.

به گزارش خبرگزاری فارس، روزنامه ایندیپندنت در مطلبی به قلم «پاتریک کاکبرن»، تحلیلگر مشهور خود نوشت: به محض اینکه بمباران غزه تمام شد، مقامات اسرائیلی و آمریکایی از دورنمای حمله هوایی به ایران در چند ماه آینده سخن به میان آوردند. این موضوع تعجب‌آور است. این تهدید در گذشته به نفع تل‌آویو و واشنگتن بود چراکه آنها را قادر می‌ساخت به عنوان جایگزین جنگ، سایر کشورها را به اعمال تحریم علیه ایران ترغیب کند. بنابراین، این ادعا که تا رویارویی نهایی با ایران چند ماه بیشتر فاصله نیست، موضوعی کهنه و نخ‌نماست. 

کاکبرن در ادامه مطلب خود آورده؛ چند ساعت پس از اعلام آتش‌بس، منابع آمریکایی و اسرائیلی، که نامی از آنها نیامده، مدعی شدند،‌ حملات هوایی به غزه پیش‌زمینه‌ای برای حمله به ایران بوده است. «مایکل اورن»،‌ سفیر آمریکا در واشنگتن آنچه این ماه در غزه رخ داد را با بحران موشکی کوبا در سال 1962 قیاس کرد و گفت، «در بحران موشکی کوبا، ‌آمریکا با کوبا نمی‌جنگید بلکه با اتحاد جماهیر شوروی مبارزه می‌کرد. در عملیات ستون ابرها نیز اسرائیل با ایران می‌جنگید نه با غزه»!

وی افزود: غزه منطقه‌ای بی‌دفاع با یک میلیون 700 هزار نفر جمعیت است که در محدوده‌ای به طول 25 مایل در عرض 6 مایل زندگی می‌کنند. با وجود همه سخنان درباره زرادخانه موشکی مرگبار حماس، توانایی حماس برای حمله موشکی بسیار محدود است. اما ماجرای ایران بسیار متفاوت است. این کشور یک هزار مایل از تل‌آویو فاصله دارد. اگر اسرائیلی‌ها بخواهند تاسیسات هسته‌ای ایران را تخریب کنند، دیگر دیر شده است چراکه ایرانی‌ها مدتهاست هر آنچه را می‌خواستند در اعماق زمین پنهان کرده‌اند.

این تحلیلگر ایرلندی ادامه داد:‌ اگر نیروی هوایی آمریکا به اسرائیلی‌ها بپیوندند، آنها صرفا می‌توانند آسیب‌های جدی به ایران وارد کنند. اما همین امر نیز بعید است چراکه یکی از چیزهایی که رای‌دهندگان آمریکایی خواستار آن نیستند، جنگی دیگر در خاورمیانه است. این امر حیاتی است چراکه حمایت آمریکا برای امنیت اسرائیل بسیار مهم است. با وجود همه سخنانی که درباره حمله یکجانبه اسرائیل علیه ایران مطرح می‌شود، این اتفاق رخ نمی‌دهد زیرا منابع اسرائیل بسیار اندک و وابستگی آن به آمریکا بسیار زیاد است.

پاتریک کاکبرن با بیان مطالب فوق نوشت: رای‌دهندگان اسرائیلی خواهان نخست وزیرهایی نیستند که روابط بدی با واشنگتن دارند. به همین دلیل بود که نتانیاهو در انتخابات 1999، بازنده شد. در واقع، درس‌های حمله اخیر غزه خلاف آن چیزی است که آمریکا و اسرائیل مدعی آن هستند.

طبق تحلیل وی، مشکلات سیاسی که اسرائیل در انجام عملیات کوچکی نظیر «ستون ابرها» علیه دشمنی ضعیف با آنها روبرو شد، موید مشکلاتی است که تل‌آویو در صورت حمله به ایران با آنها روبرو خواهد شد.

کاکبرن نوشت: از آنچه در غزه رخ داد باید یک درس دیگر نیز گرفت و آن اینکه به رغم همه لفاظی‌های نتانیاهو، او سیاستمداری محتاط است. او بحران اخیر را خیلی سریعتر از همه پیشینیان خود نظیر «ایهود اولمرت» در سال 2006 و 2008 یا «شیمون پرز» در سال 1996 پایان داد. او قمارباز نیست و همین امر احتمال ریسکی نظیر حمله به ایران را بعید می‌سازد.

وی در ادامه مطلب خود آورده است: به علاوه، نتانیاهو با اشاره به اینکه آماده استفاده از گزینه نظامی محدود در غزه است، عقب‌نشینی از تهدید حمله به ایران را بدون اینکه متهم به ضعف شود، آسان‌تر ساخت. یکی دیگر از نشانه‌های امیدوارکننده از بمباران غزه این است که اسرائیل درباره اینکه به چه کسی و چه چیزی ضربه می‌زند، محتاط‌تر عمل می‌کند.

کاکبرن نوشت: به گفته، خبرنگاران اسرائیلی، هر چند ارتش اسرائیل ادعا می‌کند عملیات سرب داغ در سال 2008، موفقیت آمیز بوده است، اما فرماندهان ارتش به طور خصوصی اعلام کرد‌ه‌اند، این درگیری فاجعه بوده است. اسرائیل در آن جنگ همانند یک آدم خونریز به تصویر کشیده شد و حماس قوی‌تر جلوه کرد. اگر نتانیاهو و ایهود باراک، وزیر جنگ او عملیات زمینی را در پیش می‌گرفتند و باعث صدمات جانی سنگین‌تر می‌شدند، تبلیغات منفی این بار شدیدتر از قبل می‌شد.