چرا پاریس بر انقلاب در دمشق تاکید دارد؟

تسویه حساب فرانسه با دولت بشار اسد

۰۶ آذر ۱۳۹۱ | ۱۹:۳۴ کد : ۱۹۰۹۵۸۳ اخبار اصلی اروپا خاورمیانه
دکتر پیروز ایزدی،‌کارشناس مسائل فرانسه در گفتگویی با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که پاریس از فرصت بوجود آمده در دمشق برای تسویه حساب های قدیمی با دولت اسد استفاده می کند
تسویه حساب فرانسه با دولت بشار اسد

ديپلماسي ايراني: انقلاب فرانسه در سال 1789 دگرگوني‌هاي اجتماعي و سياسي در تاريخ اين كشور را در بر داشت. این انقلاب، یکی از چند انقلاب مادر در طول تاریخ جهان است که پس از فراز و نشیب‌های بسیار، منجر به تغییر نظام سلطنتی به جمهوری لائیک در فرانسه و ایجاد پیامدهای عمیقی در کل اروپا شد.امروز نیز اين كشور انقلابي سياست خارجي را دنبال مي‌كند كه شايد تا اندازه‌اي با ديگر كشورهاي همسايه اروپايي‌اش متفاوت باشد. خاورميانه هميشه يكي از مناطق استراتژيكي بوده كه اروپایی ها  توجه خاصي به آن داشته‌اند و حتي در بسياري از تحولات اخير در كشورهاي عربي نيز فرانسه به عنوان اولين كشور اروپايي مواضع خود را اعلام کرده است. امروز يكي از مسائل اصلي در خاورميانه موضوع سوريه است كه براي فرانسه از دو جهت قابل تامل است،‌ از يك سو كشور لبنان كه در زير چتر فرانسه بوده و این روزها از تحولات در سوریه بسیار تاثیر می گیرد  و از سوي ديگر موقعيت استراتژيك سوریه در منطقه. بر همين اساس از ابتداي  آغاز بحران در سوریه شاهد پویایی بیش از اندازه فرانسوی ها در این پرونده و اخیرا به رسمیت شناخته شدن ائتلاف مخالفان سوری توسط الیزه بودیم.  روسیه که سابقه دوستی سیاسی چندانی با فرانسه ندارد از اصلی ترین معترضان به رویه پاریس در قبال تحولات سوریه بود.دلایل پویایی فرانسه در سوریه ، تاثیر عکس العمل تند روس ها در قبال فرانسه و پرسش هایی از این دست را با دکتر پیروز ایزدی در میان گذاشتیم که متن این گفتگو به شرح زیر است:

دليل اصلي كه امروزه فرانسه به يكي از كشورهاي اروپايي تبديل شده كه سرسختانه با دولت بشاراسد مخالف است و اين مخالفت را با به رسميت شناختن شوراي مخالفان سوري نشان داد، در چه مي‌دانيد؟

فرانسه در فاصله ميان دو جنگ قيمومت سوريه و لبنان را برعهده داشته است. به ويژه در لبنان حامي مسحيان اين كشور محسوب مي‌شده است. همچنين در منازعات داخلي لبنان كه دو جبهه 8 و 14 مارس روياروي هم قرار گرفته بودند، فرانسه به طرفداري از جبهه 14 مارس يعني سعد حريري و حزب الكتائب برخاست و به عبارت ديگر در جبهه مقابل سوريه و متحدينش همانند ميشل اون و حزب الله لبنان قرار گرفت. بر اساس چنين رفتارهايي اين كشور اروپايي در مقابل سوريه قرار گرفت و هرچند كه در اوايل دوره رياست جمهوري ساركوزي و پس از آنكه بشاراسد جانشين پدرش شد، فرانسه تلاش كرد تا به سوريه در جهت دور كردن از حزب الله  و ايران نزديك شود.اما اين كوشش‌ها نيز به نتيجه نرسيد و  امروزه با توجه به بحران داخلي اين كشور، فرانسه از فرصت استفاده مي‌كند تا با رقيبش كه مانع افزايش نفوذ فرانسه در منطقه مي‌شود و جاي پاي فرانسه را در آن منطقه مورد تهديد قرار داده،‌به مقابله بپردازد.

به نظر مي‌رسد فرانسه نسبت به دوره‌هاي پيشين در منطقه فعال تر عمل مي‌كند،‌دليل آن را چه مي‌دانيد؟

دولت‌ها تغيير مي‌كنند،اما منافعشان به دليل آنكه در سياست خارجي تعريف شده‌اند، ثابت هستند. امروزه شرايط نيز به گونه‌اي است که با توجه به اتفاقاتي كه در سوريه مي‌افتد، اگر دولت هاي اروپايي قصد داشته باشند تا تحركي در جهت حفظ نفوذ و منافع سياسي و نهايتا اقتصادي خود در منطقه انجام دهند،فرانسه هم سعي مي‌‌كند از اين فرصت‌ها استفاده كند.

نخست وزیر روسیه موضع فرانسه در قبال بحران سوریه و به رسمیت شناختن گروههای مخالف سوری از سوی پاریس را غيرقابل قبول خواند،‌ اين اعتراض را چگونه تفسير مي‌كنيد؟تاثیر این موضع گیری بر روابط دوجانبه چه خواهد بود؟

سوريه تنها متحد روسيه در خاورميانه است. روسيه قصد دارد تا بر روند خاورميانه تاثيرگذار باشد كه ‌تا به امروز از طريق پيوندهاي تسليحاتي و سياسي نزديكي كه با سوريه داشته،‌نقش خود را ايفا كرده است، در نتيجه علاقه‌اي ندارد تا جاي پاي خود را در خاورميانه از دست بدهد. بنابراين حفظ دولت سوريه بسيار براي اين كشور اهميت دارد و با هر كشور ديگري كه با اين مواضع مخالف باشد، موافق نخواهد بود.
این اختلاف نمی تواند تاثیر آنچنانی بر ماهیت روابط دو طرف داشته باشد ‌چراكه مسائل مهم‌تري همچون نقض حقوق بشر در كشور روسيه مطرح بوده كه سبب تيرگي روابط دو كشور فرانسه و روسيه شده است. اما در اين مورد نمي‌توان تاثير زيادي را شاهد بود.

برخي بر اين باورند كه در دولت فرانسوا اولاند، فابيوس وزير خارجه وي تصميم‌گيرنده اصلي در حوزه سیاست خارجی است،‌آيا به نظر شما اين تحليل صحيح است؟

با توجه به اينكه اولاند در زمينه سياست خارجي هيچ تجربه‌اي نداشته و فابيوس در گذشته نخست وزير فرانسه بوده، بله مي‌توان اين بر چنين اظهار نظري صحه گذاشت.اين فرد با داشتن پست‌هاي دولتي تجربه بيشتري در مسائل سياسي دارد و از ابتدا نيز پيش‌بيني مي‌شد كه با توجه مسائل اقتصادي و اجتماعي داخل فرانسه تمركز رئيس جهمور جديد بر مسائل داخلي باشد و در مسائل خارجي نيز بيشتر وزيرامور خارجه فعاليت ‌كند.

واکنش افکار عمومی فرانسه به موضع گیری های تند و تیز دولت در قبال تحولات سوریه چیست؟

اگر از نظر افكارعمومي به اين مساله نگاه كنيم،‌ مسائلي كه در سوريه و يا اين منطقه مي‌گذرد،‌دغدغه اصلي مردم نيست. اما دولت‌ها براي اينكه نقش فعالي در صحنه بين‌المللي داشته باشند و نفوذ خود را درمناطق مختلف حفظ كنند،‌به دنبال اين سياست خارجي هستند تا تامين كننده منافع آنها باشد. در حاليكه افكارعمومي طرفدار چنين رويكردي نيست، به ويژه آنكه اگر چنين فرايندي با تلفات انساني همراه باشد، از اين تحركات استقبال نمي‌كنند.

آیا فرانسه با نیل به تجربه انقلابی که در کارنامه خود دارد می تواند از لنز دیگری از سوی کشورهای منطقه مورد بررسی قرار گیرد؟

انقلابي كه در فرانسه در سال 1789 اتفاق افتاد، اولين اعلاميه حقوق بشر در اين كشور منتشر شد و شعار انقلاب فرانسه آزادي،برابري و برادري بوده است. بنابراين فرانسه كشوري محسوب مي‌شود كه مي‌تواند الهام بخش بسياري از جنبش‌هاي دموكراتيك باشد. از اين منظر شايد برخي ملت‌ها چشم به فرانسه دارند. هرچند كه بايد سابقه اجتماعي فرانسه در افريقا را نيز مد نظر قرارداد كه توام با خشونت بوده است.

میزان فعالیت فرانسه در پرونده هسته ای ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

به باور من در دوران ساركوزي شايد فعالیت و تحرک فرانسه در این پرونده  بيشتر بود و در زمان رياست جمهوري اولاند اين فعاليت كمتر شده است.همانطور كه در گذشته هم به آن اشاره شده بود منافع كشوري همانند فرانسه در رابطه با ايران تغيير نمي‌كند، بلكه ممكن است تنها در سياست خارجي آنها تغييرات اندكي شاهد باشيم.
تحريريه ديپلماسي ايراني/14

 

کلید واژه ها: فرانسه سوریه لبنان دكتر پيروز ايزدي


نظر شما :