به لیبرال ها دل نبندید
خبرآنلاین: احتمالا با استناد به سرتیتر اخبار رسانه های غربی در خصوص نتیجه رای گیری هفتم جولای گمان می کنید که لیبرال ها در این رقابت دست بالا را به خود اختصاص دادند. محمود جبرئیل از ائتلاف ملی 40 کرسی از مجموع 80 کرسی در اختیار احزاب را به دست آورد و این در حالی بود که اخوان المسلمین تنها اختیار 17 کرسی را در دست دارد. با اینهمه جبرئیل بارها و بارها با زبان بی زبانی تصریح کرد که ائتلاف او نه سکولار و نه لیبرال است بلکه اتحادی از ناسیونالیست ها و عاری از هرگونه ایدئولوژی خاص است. همزمان هرکاندیدی که مهر اخوان المسلمین را بر پیشانی دارد و یا عضو یک حزب اسلام گرا است الزاما آن ذهنیت همیشگی ما در خصوص ریش های بلند و صورت های پوشیده شده با برقع را ندارد.
با اینهمه این عبارت که سیاست در لیبی محلی است کاملا مصداق دارد. کاندیداهای متصل به جبرئیل از منظر حزبی یک وجه مشترک دارند و آن هم عقاید سکولار – لیبرال نیست بلکه ریشه داشتن در دغدغه های محلی است. به باور من در بسیاری از نقاط شهری که مردم به وابستگان به جبرئیل رای دادند گمان اولیه آنها این بود که وابستگان حزبی به او نیز درست مانند خود جبرئیل فکر می کنند، در حالی که گذشت زمان آنها را متوجه اشتباهشان خواهد کرد. بسیاری از کاندیداها نام خود را به نام جبرئیل متصل کردند تا از شهرت و محبوبیت او بهره بگیرند اما در عمل دیدگاه های سکولار یا لیبرال وی را ندارند. همین مساله در خصوص لیست های مستقل هم مصداق دارد.
اصلی ترین مساله ای که لیبی این روزها را به خود مشغول کرده این است که آیا جبرئیل می تواند ائتلاف وسیع و چندشاخه خود را حفظ کند؟ ساده ترین راه که احتمالا دموکراتیک ترین آنها هم نیست توسل به نوعی قیومیت گرایی است. این رویکرد بی شک آن لیبرال دموکراسی نیست که مردم لیبی در انقلاب به دنبال آن بودند. با اینهمه با توجه به شکاف های ایدئولوژیک و خطرهایی که در کمین ائتلاف است بی شک این آن چیزی خواهد بود که عاید مردم لیبی خواهد شد.
اسلام گراها با حضور اندک در انتخابات ناامیدی خود را از این سیستم به تصویر کشیدند و البته که این ناامیدی می تواند جرقه تحقیق و تفحص جدی را در جریان اخوان المسلمین زند. محمد سوان رهبر اخوان در لیبی از مدتی پیش هدف انتقادهای داخلی قرار گرفته است. اسلام گراها در حال حاضر تلاش را برای جذب برخی کاندیداهای مستقل را آغاز کرده اند تا بتوانند تاثیرگذاری بیشتری را از آن خود کنند.
سیاست داخلی در لیبی همچنان شکننده و سیال است و بر همین مبنا اعلام پیروزی برای لیبرال های لیبی بسیار زود است. موفقیت های سیاسی در لیبی در برخی موارد شبیه به اوضاع امنیتی است. مسئول بهبود اوضاع امنیتی در لیبی در مراحل اولیه پلیس یا ارتش لیبی نبود بلکه شبه نظامیانی بودند که با حلقه شدن دور هم امنیت را تامین کردند.
رهبران جامعه مدنی توانستند گروه های سیاسی اصلی را دور هم جمع کنند و سکویی سیاسی و مشترک و جاده راهی برای دولت انتقالی ترتیب دهند. این توافقنامه سیاسی باید جبرئیل ، محمد مجاریف رهبر جبهه نجات ملی، نخستین گروه اپوزیسیون در لیبی ، محمد سوان رهبر اخوان المسلمین ؛ عبدالکریم بالحاج رهبر حزب الوطن را شامل شود. اما درست یک روز پیش از برگزاری این گردهم آیی جبرئیل با ترک طرابلس ادعا کرد که به دلیل مشکلات خانوادگی نمی تواند در موعد مقرر در محل نشست حاضر شود. دیگر رهبران نیز این حرکت جبرئیل را توهینی به خود خوانده و از شرکت در نشست سرباز زدند.
با افزایش نمونه هایی از این دست می توان نتیجه گرفت که رقابت های شخصی نقش جدی تری در مسائل سیاسی لیبی ایفا می کنند. سیاست در لیبی با چالش های بسیاری دست و پنجه نرم می کند : تشکیل دولت، بازسازی کشور، تدوین قانون اساسی . با اینهمه دولت انتقالی همچنان درگیر این مساله است که چه کسی باید تدوین قانون اساسی را عهده دار شود. دولت جدید منتخب بی شک بازسازی لیبی پس از قذافی را بسیار سخت تر از حد تصور خود خواهد یافت.
بی شک برگزاری انتخابات اصلی ترین گامی است که لیبی باید بردارد اما مشکلات و خطرهای نیل به دموکراسی بسیار زیاد است. مردم لیبی با دور هم جمع شدن و برکنار کردن قذافی جهان را شوکه کردند اما اکنون که دشمن مشترک آنها رفته است باید کنار هم ایستاده و از عهده رسالتی برآیند که از مشئولیت شکل دادن انقلاب سخت تر است.
آتلانتیک 21 جولای
با اینهمه این عبارت که سیاست در لیبی محلی است کاملا مصداق دارد. کاندیداهای متصل به جبرئیل از منظر حزبی یک وجه مشترک دارند و آن هم عقاید سکولار – لیبرال نیست بلکه ریشه داشتن در دغدغه های محلی است. به باور من در بسیاری از نقاط شهری که مردم به وابستگان به جبرئیل رای دادند گمان اولیه آنها این بود که وابستگان حزبی به او نیز درست مانند خود جبرئیل فکر می کنند، در حالی که گذشت زمان آنها را متوجه اشتباهشان خواهد کرد. بسیاری از کاندیداها نام خود را به نام جبرئیل متصل کردند تا از شهرت و محبوبیت او بهره بگیرند اما در عمل دیدگاه های سکولار یا لیبرال وی را ندارند. همین مساله در خصوص لیست های مستقل هم مصداق دارد.
اصلی ترین مساله ای که لیبی این روزها را به خود مشغول کرده این است که آیا جبرئیل می تواند ائتلاف وسیع و چندشاخه خود را حفظ کند؟ ساده ترین راه که احتمالا دموکراتیک ترین آنها هم نیست توسل به نوعی قیومیت گرایی است. این رویکرد بی شک آن لیبرال دموکراسی نیست که مردم لیبی در انقلاب به دنبال آن بودند. با اینهمه با توجه به شکاف های ایدئولوژیک و خطرهایی که در کمین ائتلاف است بی شک این آن چیزی خواهد بود که عاید مردم لیبی خواهد شد.
اسلام گراها با حضور اندک در انتخابات ناامیدی خود را از این سیستم به تصویر کشیدند و البته که این ناامیدی می تواند جرقه تحقیق و تفحص جدی را در جریان اخوان المسلمین زند. محمد سوان رهبر اخوان در لیبی از مدتی پیش هدف انتقادهای داخلی قرار گرفته است. اسلام گراها در حال حاضر تلاش را برای جذب برخی کاندیداهای مستقل را آغاز کرده اند تا بتوانند تاثیرگذاری بیشتری را از آن خود کنند.
سیاست داخلی در لیبی همچنان شکننده و سیال است و بر همین مبنا اعلام پیروزی برای لیبرال های لیبی بسیار زود است. موفقیت های سیاسی در لیبی در برخی موارد شبیه به اوضاع امنیتی است. مسئول بهبود اوضاع امنیتی در لیبی در مراحل اولیه پلیس یا ارتش لیبی نبود بلکه شبه نظامیانی بودند که با حلقه شدن دور هم امنیت را تامین کردند.
رهبران جامعه مدنی توانستند گروه های سیاسی اصلی را دور هم جمع کنند و سکویی سیاسی و مشترک و جاده راهی برای دولت انتقالی ترتیب دهند. این توافقنامه سیاسی باید جبرئیل ، محمد مجاریف رهبر جبهه نجات ملی، نخستین گروه اپوزیسیون در لیبی ، محمد سوان رهبر اخوان المسلمین ؛ عبدالکریم بالحاج رهبر حزب الوطن را شامل شود. اما درست یک روز پیش از برگزاری این گردهم آیی جبرئیل با ترک طرابلس ادعا کرد که به دلیل مشکلات خانوادگی نمی تواند در موعد مقرر در محل نشست حاضر شود. دیگر رهبران نیز این حرکت جبرئیل را توهینی به خود خوانده و از شرکت در نشست سرباز زدند.
با افزایش نمونه هایی از این دست می توان نتیجه گرفت که رقابت های شخصی نقش جدی تری در مسائل سیاسی لیبی ایفا می کنند. سیاست در لیبی با چالش های بسیاری دست و پنجه نرم می کند : تشکیل دولت، بازسازی کشور، تدوین قانون اساسی . با اینهمه دولت انتقالی همچنان درگیر این مساله است که چه کسی باید تدوین قانون اساسی را عهده دار شود. دولت جدید منتخب بی شک بازسازی لیبی پس از قذافی را بسیار سخت تر از حد تصور خود خواهد یافت.
بی شک برگزاری انتخابات اصلی ترین گامی است که لیبی باید بردارد اما مشکلات و خطرهای نیل به دموکراسی بسیار زیاد است. مردم لیبی با دور هم جمع شدن و برکنار کردن قذافی جهان را شوکه کردند اما اکنون که دشمن مشترک آنها رفته است باید کنار هم ایستاده و از عهده رسالتی برآیند که از مشئولیت شکل دادن انقلاب سخت تر است.
آتلانتیک 21 جولای
نظر شما :