آینده سوریه و رئالیسم روسی
مهدی مطهرنیا*
آرمان : آنچه به نظر میرسد در آینده نزدیک در سوریه رخ خواهد داد، اعمال فشار بیشتر داخلی و منطقهای با مدیریت فرامنطقهای درباره بشار اسد خواهد بود. به بیان دیگر ما از یک سو شاهد تهدیدهای درونی علیه بشار اسد خواهیم بود که در قالب تحرکات ارتش آزاد سوریه و به شکل معارضه با رژیم بشار اسد صورت خواهد پذیرفت. پشتوانه سیاسی آن را میتوانیم همگرایی بیشتر اپوزیسیون و تلاش مدیریت بینالمللی در همسو ساختن اپوزیسیون داخلی و خارجی برای مدیریت دوران بعد از اسد عنوان کنیم. بیشک این موضوع به عنوان یک چالش در آینده نزدیک فراروی کشورهای فرامنطقهای در خاورمیانه قرار خواهد داشت. در بعد منطقهای هم در آینده نه چندان دور با توجه به سوگیریهای مرسی در مصر، پیوند قاهره، آنکارا، ریاض و قطر، زمینه ایجاد همگرایی اتحادیه عرب و معارضان داخلی بر ضد سوریه بشار فراهم میشود. با پیوند محور عربی ضدبشار اسد و محور داخلی ضدبشار، مدیریت اعمال فشار بیشتر برای سرنگونی بشار اسد اعمال میشود تا شاید در آینده میانمدت با گذار از بازیهای المپیک، زمینههای اقدامات عینیتر علیه بشار اسد فراهم شود. بحث دیگر امکان تغییر رویکرد در بازی کشورهای تاثیرگذاری چون روسیه و چین است. روسها در سیاست خارجی خود از مکتب «رئالیسم روسی» تبعیت میکنند. واقعگرایی روسی به این معناست که روسیه تلاش میکند تا آخرین مراحل ممکن از محیطهای هدف خود مثل سوریه برای گرفتن امتیازهای مورد وثوق جهت افزایش قدرت بازیگری خود استفاده کند. به عبارت دیگر نگاه پوتین به شرق، مقدمهای ضروری برای معامله با غرب است. بنابراین نگاه به شرق در رئالیسم روسی، ابزاری در راستای دستیابی به یک هدف استراتژیک و آن هم معامله با غرب است. برای روسها موضوع سوریه بسیار مهم است. آنها به خوبی واقفند که از دست دادن سوریه میتواند به معنای ضربه زدن به محیط هدف ایران و در نهایت ایجاد یک محدودیت عملیاتی برای روسها باشد. اما این پرسش کلیدی مطرح است که روسها تا چه حد میتوانند در سوریه در برابر معارضان و مخالفان و افکار عمومیای که پرورش یافته یک عملیات رسانهای بسیار پیچیده است مقاومت کنند؟ از طرف دیگر اگر بتوانند در این نبرد هوشمندانه حداقل پیروزی را به دست آورند، آیا توان رودررویی با ایالات متحده آمریکا و متحدانش در منطقه را خواهند داشت یا نه؟ از سوی دیگر اگر حداکثر توان در جهت رویارویی با این جبهه متفق را دارند، تا چه اندازه حاضرند آن را در برابر جبهه آمریکایی به کار بگیرند؟ پاسخ به این پرسشهای کلیدی تا حد زیادی میتواند محیط رفتاری و کنشهای روسیه را شکل و محتوا ببخشد. آیا روسها در لحظه حساس تصمیمگیری، معامله با غرب را بر حمایت از رژیم بشار اسد ترجیح خواهند داد؟
* کارشناس مسائل سوریه
آرمان : آنچه به نظر میرسد در آینده نزدیک در سوریه رخ خواهد داد، اعمال فشار بیشتر داخلی و منطقهای با مدیریت فرامنطقهای درباره بشار اسد خواهد بود. به بیان دیگر ما از یک سو شاهد تهدیدهای درونی علیه بشار اسد خواهیم بود که در قالب تحرکات ارتش آزاد سوریه و به شکل معارضه با رژیم بشار اسد صورت خواهد پذیرفت. پشتوانه سیاسی آن را میتوانیم همگرایی بیشتر اپوزیسیون و تلاش مدیریت بینالمللی در همسو ساختن اپوزیسیون داخلی و خارجی برای مدیریت دوران بعد از اسد عنوان کنیم. بیشک این موضوع به عنوان یک چالش در آینده نزدیک فراروی کشورهای فرامنطقهای در خاورمیانه قرار خواهد داشت. در بعد منطقهای هم در آینده نه چندان دور با توجه به سوگیریهای مرسی در مصر، پیوند قاهره، آنکارا، ریاض و قطر، زمینه ایجاد همگرایی اتحادیه عرب و معارضان داخلی بر ضد سوریه بشار فراهم میشود. با پیوند محور عربی ضدبشار اسد و محور داخلی ضدبشار، مدیریت اعمال فشار بیشتر برای سرنگونی بشار اسد اعمال میشود تا شاید در آینده میانمدت با گذار از بازیهای المپیک، زمینههای اقدامات عینیتر علیه بشار اسد فراهم شود. بحث دیگر امکان تغییر رویکرد در بازی کشورهای تاثیرگذاری چون روسیه و چین است. روسها در سیاست خارجی خود از مکتب «رئالیسم روسی» تبعیت میکنند. واقعگرایی روسی به این معناست که روسیه تلاش میکند تا آخرین مراحل ممکن از محیطهای هدف خود مثل سوریه برای گرفتن امتیازهای مورد وثوق جهت افزایش قدرت بازیگری خود استفاده کند. به عبارت دیگر نگاه پوتین به شرق، مقدمهای ضروری برای معامله با غرب است. بنابراین نگاه به شرق در رئالیسم روسی، ابزاری در راستای دستیابی به یک هدف استراتژیک و آن هم معامله با غرب است. برای روسها موضوع سوریه بسیار مهم است. آنها به خوبی واقفند که از دست دادن سوریه میتواند به معنای ضربه زدن به محیط هدف ایران و در نهایت ایجاد یک محدودیت عملیاتی برای روسها باشد. اما این پرسش کلیدی مطرح است که روسها تا چه حد میتوانند در سوریه در برابر معارضان و مخالفان و افکار عمومیای که پرورش یافته یک عملیات رسانهای بسیار پیچیده است مقاومت کنند؟ از طرف دیگر اگر بتوانند در این نبرد هوشمندانه حداقل پیروزی را به دست آورند، آیا توان رودررویی با ایالات متحده آمریکا و متحدانش در منطقه را خواهند داشت یا نه؟ از سوی دیگر اگر حداکثر توان در جهت رویارویی با این جبهه متفق را دارند، تا چه اندازه حاضرند آن را در برابر جبهه آمریکایی به کار بگیرند؟ پاسخ به این پرسشهای کلیدی تا حد زیادی میتواند محیط رفتاری و کنشهای روسیه را شکل و محتوا ببخشد. آیا روسها در لحظه حساس تصمیمگیری، معامله با غرب را بر حمایت از رژیم بشار اسد ترجیح خواهند داد؟
* کارشناس مسائل سوریه
نظر شما :