مرسی دامنه اختیارات ارتش را محدود خواهد کرد
به نام تعامل سیاسی به کام تعدیل قدرت
گفتکوی دیپلماسی ایرانی با دکتر زامل سعیدی، کارشناس مسائل خاورمیانه در خصوص چالشهای پیش روی محمد مرسی رئیس جمهوری تازه نفس مصر
دیپلماسی ایرانی: نخستین رئیس جمهور منتخب. نخستین رئیس جمهور اسلام گرا و عضو جریان اخوان المسلمین. تمامی این عبارات و هزاران تمثیل دیگری که در یک هفته گذشته در رسانه های غربی و عربی خوانده و شنیده ایم به یک نفر ختم می شود: محمد مرسی. مردی که از دیروز و با حضور در دادگاه عالی مصر رسما بر کرسی حسنی مبارک تکیه زد.اما و اگرها در خصوص به قدرت رسیدن نامزد جریان اخوان بسیار است. عده ای از تعامل اخوان و شورای نظامی در پشت پرده خبر می دهند. برخی مرسی را سیاستمداری زیرک می دانند که اندک اندک راه خود را از میان رژه های گاه و بیگاه نظامیان مصری باز خواهد کرد. دیپلماسی ایرانی با دکتر زامل سعیدی، کارشناس مسائل خاورمیانه، در خصوص چالشهای پیش روی آقای رئیس جمهور و نحوه تعامل آن با ارتش به گفتگو نشست که متن آن را در زیر می خوانید:
با توجه به اینکه محمد مرسی رئیس جمهور جدید مصر پس از انقلاب، مراسم سوگند خود را با حضور در دادگاه عالی به جای آورده است، آیا میتوان آن را تسلیم در برابر ارتش دانست؟
به این قاطعیت نمیتوان گفت،به دلیل آنکه این تحلیف انجام نگیرد، محمد مرسی روز جمعه با حضور در میدان التحریر و ادای سوگند سمبلیک در حضور تجمع میلیونی مردم قاهره با احساسات بسیار قوی سوگند یاد کرد و در حقیقت پیشدستی بسیار ماهرانهای بود تا به نظامیان نشان دهد علیرغم آنکه از او خواستهاند در برابر دادگاه عالی مصر سوگند یاد کند، اما وی پیش از آن در محضر مردم سوگند خود را ادا کرده است. محمد مرسی خطاب به مردم گفت: شما منبع اصلی قدرت هستید و هیچ قدرتی مافوق قدرت شما وجود ندارد،به دلیل آنکه تمام مشروعیت از قدرت مردم گرفته میشود و من نیز قدرت خود را از شما گرفته و با کمک شما به تمامی وظایف خود طبق قانون عمل خواهم کرد. بنابراین او با این پیشدستی توانست تا پیام خود را از این طریق به نظامیان ابلاغ کند.
بعددیگری که وجود دارد این است که طبق قانون مصر باید سوگند به ریاست جمهوری در مقابل پارلمان صورت میگرفت که این پارلمان با رای همان دادگاهی که محمد مرسی در مقابل آن سوگند یاد کرد، منحل شده است و مردم مصر نیز نسبت به انحلال پارلمان و نتیجه دادگاه معترض بودند. نظامیان که همچنان سرنخهای قدرت را در دست دارند، مرسی را وادار به سوگند یاد کردن در دادگاه کردند تا در عین حال به طور ضمنی اعتراف او را نیز دریافت کرده باشند که نسبت به اینکه دادگاه عالی مصر، پارلمان را منحل کرده اعتراضی ندارد. در حالیکه طرفداران مرسی موافق انحلال پارلمان و تعدیل قانون اساسی به نحوی که نظامیان پیشنهاد کردند، نیستند.
سخنرانی محمد مرسی در دانشگاه قاهره را از چه زاویهای میتوان تحلیل کرد؟
محمد مرسی در سخنرانی روز شنبه خود پس از ادای سوگند در مقابل دادگاه به دانشگاه قاهره رفت. دانشگاه قاهره مرکز نمادینی است و حتی زمانیکه اوباما در اولین سفر خارجی خود به مصر رفته بود، در دانشگاه قاهره سخنرانی کرد که از این دانشگاه تمام دنیای اسلام را مخاطب قرار دهد. در نتیجه مرسی نیز در این دانشگاه حضور پیدا کرد و همان سخنان را در حضور نظامیان و در حالیکه شعار و نمودار ریاست جمهوری را از مارشال طنطاوی تحویل میگرفت، در عین حال ضمن قدردانی از نقش نظامیان در اداره امور کشور تا این مرحله، تاکید نمود که وظیفه نظامیان مشخص است و آن تامین امنیت کشور و دفاع از مرزهای آن است.
اما نظامیان مصر با توجه به سرنخهای قدرتی که در دست دارند و به عنوان نمونه مارشال طنطاوی، به عنوان وزیر دفاع از سوی معاون خود قبل از تشکیل حکومت محمد مرسی اعلام گردید و همین وضعیت در مورد وزارتخانه های حساس که اعمال کننده حاکمیت در مصر هستند، مانند وزارت خارجه، وزارت کشور و وزارت دادگستری، نیز جاری خواهد بود.
اخوانالمسلین چه تمهیداتی در مقابل قدرت ارتش اندیشیده است؟
ارتش از سال 1952 که افسران آزاد کودتا کرده و ملک فاروق را برکنار کردند،نظامیان همیشه در مصر حاکم بودند. همچنین روسای جمهور مصر نیز همیشه نظامی بودند: ژنرال نجیب،عبدالناصر،انور سادات و حسنی مبارک همه فرماندهان ارتش مصر بودند که به ریاست جمهوری رسیدند.
از زمان سقوط دولت حسنی مبارک، تمامی نگرانی مردم مصر و به ویژه اخوانیها از این بوده است که مبادا تاریخ دوباره تکرار شود و نظامیان مجددا از طریق کودتا و یا شبه کودتا قدرت را بدست گیرند و به اعتراضهای مردمی هم اهمیتی ندهند.
به باور من اخوانالمسلین پس از آنکه موقعیت خود را مستحکم کنند، با کمک مردم به شکل تدریجی بر اوضاع مسلط شده و در نتیجه میتوانند نظامیان را به پادگانها بازگردانند و امتیازهایی که به آنها داده شده است را نیز پس بگیرند.هیچ تردیدی نیست که نظامیان در مصر فعلی بالاترین حرف را میزنند و از سوی دیگر اخوانالمسلیمن نیز قدرت برخورد با ارتش را ندارند. اما این وضعیت گذاراست و نمیتواند ادامه داشته باشد. بنابراین به تدریج باید منتظر بروز قدرت حقیقی و اعمال حاکمیت مردم و کم شدن قدرت نظامیان باشیم.
به سخنرانی مرسی در میدان التحریر اشاره کردید،به نظر شما تا چه اندازه این رئیس جمهور به دنبال تحول جدی در مصر است و آیا توانسته بر هواداران خود بیفزاید؟
به طور نسبی میتوان این احتمال را داد،اما در مصر حداقل باید سه جناح درمیان مردم در نظر گرفته شوند:
طیف اول مردم مسلمانی هستند که از گذشته تا به امروز و در آینده طرفدار تفکرات اسلامی هستند. بنابراین مردمان متدینی هستند که علاقه دارند تا حکومت اسلامی در مصر برقرار شده و شریعت اسلامی در این کشور پیاده شود.
طیف دیگر قبطیهای مصری هستند که مسیحیند. آنها هیچ تمایلی به حکومت دینی و اسلامی ندارند. به عبارت دیگر آنها بیشتر به دنبال آن هستند که حکومت غیردینی و لائیک درمصر تشکیل شود. بدین معنا که دین و سیاست را نباید با هم مربوط دانست. شعار قبطیهای مصر هم این است که: "الدین لله و الوطن للجمیع" به معنای آنکه دین از آن خداست و رابطهای میان انسان و خدا میباشد،اما وطن مصر برای همه است. یعنی قبطی،مسلمان، یهودی و بی دین باید در مصر احساس کند که حق شهروندی وی همانند بقیه است.
طیف سوم نیز لیبرالها هستند که در آنها هم کمونیست وجود دارد و هم کاپیتالیست. این طیف نیز اصولا باهرگونه تفکر دینی و یا حکومت دینی اعم مسیحی یا اسلامی مخالفند. از جمعیت مصر در انتخابات حدود 51 درصد شرکت کردند و 49 درصد مصری که شرکت نکردند،اکثرا جماعت لیبرالها هستند. زمانیکه مرسی و احمد شفیق به دور دوم رسیدند بسیاری از مصریهای لیبرال بر این باور بودند که در مقابل دو گزینه قرار گرفتهاند که شیرینترین آنها تلخ است، یعنی شیرینی در میان آنها وجود ندارد. در نتیجه این طیف نه حکومت به اصطلاح دینی مرسی را میپسندیدند و نه حکومت احمد شفیقی که بازمانده و یادگار حکومت حسنی مبارک بوده است.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
با توجه به اینکه محمد مرسی رئیس جمهور جدید مصر پس از انقلاب، مراسم سوگند خود را با حضور در دادگاه عالی به جای آورده است، آیا میتوان آن را تسلیم در برابر ارتش دانست؟
به این قاطعیت نمیتوان گفت،به دلیل آنکه این تحلیف انجام نگیرد، محمد مرسی روز جمعه با حضور در میدان التحریر و ادای سوگند سمبلیک در حضور تجمع میلیونی مردم قاهره با احساسات بسیار قوی سوگند یاد کرد و در حقیقت پیشدستی بسیار ماهرانهای بود تا به نظامیان نشان دهد علیرغم آنکه از او خواستهاند در برابر دادگاه عالی مصر سوگند یاد کند، اما وی پیش از آن در محضر مردم سوگند خود را ادا کرده است. محمد مرسی خطاب به مردم گفت: شما منبع اصلی قدرت هستید و هیچ قدرتی مافوق قدرت شما وجود ندارد،به دلیل آنکه تمام مشروعیت از قدرت مردم گرفته میشود و من نیز قدرت خود را از شما گرفته و با کمک شما به تمامی وظایف خود طبق قانون عمل خواهم کرد. بنابراین او با این پیشدستی توانست تا پیام خود را از این طریق به نظامیان ابلاغ کند.
بعددیگری که وجود دارد این است که طبق قانون مصر باید سوگند به ریاست جمهوری در مقابل پارلمان صورت میگرفت که این پارلمان با رای همان دادگاهی که محمد مرسی در مقابل آن سوگند یاد کرد، منحل شده است و مردم مصر نیز نسبت به انحلال پارلمان و نتیجه دادگاه معترض بودند. نظامیان که همچنان سرنخهای قدرت را در دست دارند، مرسی را وادار به سوگند یاد کردن در دادگاه کردند تا در عین حال به طور ضمنی اعتراف او را نیز دریافت کرده باشند که نسبت به اینکه دادگاه عالی مصر، پارلمان را منحل کرده اعتراضی ندارد. در حالیکه طرفداران مرسی موافق انحلال پارلمان و تعدیل قانون اساسی به نحوی که نظامیان پیشنهاد کردند، نیستند.
سخنرانی محمد مرسی در دانشگاه قاهره را از چه زاویهای میتوان تحلیل کرد؟
محمد مرسی در سخنرانی روز شنبه خود پس از ادای سوگند در مقابل دادگاه به دانشگاه قاهره رفت. دانشگاه قاهره مرکز نمادینی است و حتی زمانیکه اوباما در اولین سفر خارجی خود به مصر رفته بود، در دانشگاه قاهره سخنرانی کرد که از این دانشگاه تمام دنیای اسلام را مخاطب قرار دهد. در نتیجه مرسی نیز در این دانشگاه حضور پیدا کرد و همان سخنان را در حضور نظامیان و در حالیکه شعار و نمودار ریاست جمهوری را از مارشال طنطاوی تحویل میگرفت، در عین حال ضمن قدردانی از نقش نظامیان در اداره امور کشور تا این مرحله، تاکید نمود که وظیفه نظامیان مشخص است و آن تامین امنیت کشور و دفاع از مرزهای آن است.
اما نظامیان مصر با توجه به سرنخهای قدرتی که در دست دارند و به عنوان نمونه مارشال طنطاوی، به عنوان وزیر دفاع از سوی معاون خود قبل از تشکیل حکومت محمد مرسی اعلام گردید و همین وضعیت در مورد وزارتخانه های حساس که اعمال کننده حاکمیت در مصر هستند، مانند وزارت خارجه، وزارت کشور و وزارت دادگستری، نیز جاری خواهد بود.
اخوانالمسلین چه تمهیداتی در مقابل قدرت ارتش اندیشیده است؟
ارتش از سال 1952 که افسران آزاد کودتا کرده و ملک فاروق را برکنار کردند،نظامیان همیشه در مصر حاکم بودند. همچنین روسای جمهور مصر نیز همیشه نظامی بودند: ژنرال نجیب،عبدالناصر،انور سادات و حسنی مبارک همه فرماندهان ارتش مصر بودند که به ریاست جمهوری رسیدند.
از زمان سقوط دولت حسنی مبارک، تمامی نگرانی مردم مصر و به ویژه اخوانیها از این بوده است که مبادا تاریخ دوباره تکرار شود و نظامیان مجددا از طریق کودتا و یا شبه کودتا قدرت را بدست گیرند و به اعتراضهای مردمی هم اهمیتی ندهند.
به باور من اخوانالمسلین پس از آنکه موقعیت خود را مستحکم کنند، با کمک مردم به شکل تدریجی بر اوضاع مسلط شده و در نتیجه میتوانند نظامیان را به پادگانها بازگردانند و امتیازهایی که به آنها داده شده است را نیز پس بگیرند.هیچ تردیدی نیست که نظامیان در مصر فعلی بالاترین حرف را میزنند و از سوی دیگر اخوانالمسلیمن نیز قدرت برخورد با ارتش را ندارند. اما این وضعیت گذاراست و نمیتواند ادامه داشته باشد. بنابراین به تدریج باید منتظر بروز قدرت حقیقی و اعمال حاکمیت مردم و کم شدن قدرت نظامیان باشیم.
به سخنرانی مرسی در میدان التحریر اشاره کردید،به نظر شما تا چه اندازه این رئیس جمهور به دنبال تحول جدی در مصر است و آیا توانسته بر هواداران خود بیفزاید؟
به طور نسبی میتوان این احتمال را داد،اما در مصر حداقل باید سه جناح درمیان مردم در نظر گرفته شوند:
طیف اول مردم مسلمانی هستند که از گذشته تا به امروز و در آینده طرفدار تفکرات اسلامی هستند. بنابراین مردمان متدینی هستند که علاقه دارند تا حکومت اسلامی در مصر برقرار شده و شریعت اسلامی در این کشور پیاده شود.
طیف دیگر قبطیهای مصری هستند که مسیحیند. آنها هیچ تمایلی به حکومت دینی و اسلامی ندارند. به عبارت دیگر آنها بیشتر به دنبال آن هستند که حکومت غیردینی و لائیک درمصر تشکیل شود. بدین معنا که دین و سیاست را نباید با هم مربوط دانست. شعار قبطیهای مصر هم این است که: "الدین لله و الوطن للجمیع" به معنای آنکه دین از آن خداست و رابطهای میان انسان و خدا میباشد،اما وطن مصر برای همه است. یعنی قبطی،مسلمان، یهودی و بی دین باید در مصر احساس کند که حق شهروندی وی همانند بقیه است.
طیف سوم نیز لیبرالها هستند که در آنها هم کمونیست وجود دارد و هم کاپیتالیست. این طیف نیز اصولا باهرگونه تفکر دینی و یا حکومت دینی اعم مسیحی یا اسلامی مخالفند. از جمعیت مصر در انتخابات حدود 51 درصد شرکت کردند و 49 درصد مصری که شرکت نکردند،اکثرا جماعت لیبرالها هستند. زمانیکه مرسی و احمد شفیق به دور دوم رسیدند بسیاری از مصریهای لیبرال بر این باور بودند که در مقابل دو گزینه قرار گرفتهاند که شیرینترین آنها تلخ است، یعنی شیرینی در میان آنها وجود ندارد. در نتیجه این طیف نه حکومت به اصطلاح دینی مرسی را میپسندیدند و نه حکومت احمد شفیقی که بازمانده و یادگار حکومت حسنی مبارک بوده است.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
نظر شما :