اوباما در مذاکره شکست خورد

۰۳ خرداد ۱۳۹۱ | ۱۳:۵۹ کد : ۱۹۰۱۶۹۶ سرخط اخبار
خبرآنلاین: کمترین انتظاری که ملتی از رئیس جمهوری دارد که با افزودن بر تعداد نیروهای حاضر در افغانستان جنگ را طولانی تر کرد، تبیین سیاستی است که در شان عبارت " استراتژی خروج " باشد. باراک اوباما با لحنی عاری از صمیمیت در نشست ناتو که محل برگزاری آن شیکاگو بود اعلام کرد که ظرف دو سال آینده، نیروهای آمریکایی به عملیات خود در افغانستان پایان می دهند.
نخستین نکته حائز اهمیت در این بحث این است که ارتش امریکا هیچ گاه به معنای تمام کلمه متوجه نشد در افغانستان مشغول چه عملیاتی است؟ هنوز هم آمریکایی ها نمی توانند به صراحت دشمن شماره یک خود در این کشور را مشخص کنند و این اعترافی است که یک سال پیش از زبان ژنرال استنلی مک کریستال شنیده شد. او هیچ گاه نتوانست میان فعالیت های ضدتروریستی و ساخت کشوری آباد و تمام عیار تمییز قایل شود. شعار کشورسازی از زمان ژنرال مک کریستال تا به امروز اندک اندک رنگ باخته و فراموش شد اما این مساله هم نمی تواند از طعم گس شکست بکاهد. دومین مساله این است که در شرایطی که ناتو در مسیر حرکت به سمت درب خروج قرار گرفته است ، واشنگتن نمی تواند ادعای پیروزی در افغانستان را در شیپور کند. ادعای پیروزی را افغان هایی باید تایید کنند که صلح را با پوست و خون خود لمس می کنند.


باراک اوباما هنگام ورود به کاخ سفید بر تعداد نیروهای حاضر در افغانستان افزود و اکنون باید بتواند استراتژی را تبیین و تعریف کند که در خور عبارت " سیاست خروج از افغانستان " باشد. اما همانگونه که هنری کسینجر اخیرا اعلام کرد استراتژی خروج از افغانستانی وجود ندارد و تنها یک سیاست در امریکا در قبال افغانستان تعقیب می شود: خروج و خروج. در بسیاری از موارد حق با کسینجر است. در حوزه مباحث تکنیکی در کنفرانس ناتو در شیکاگو این فرانسوی ها بودند که بر لزوم خارج کردن نیروهای خود از افغانستان در سال آتی تاکید ورزیدند. در پشت پرده به فرانسوی ها این اطمینان داده شد که حضور آنها در فعالیت های مسلحانه در افغانستان نیز کم و کمتر خواهد شد. فرانسوی ها اما به فعالیت های خود در حوزه تعلیم سربازان افغان ادامه خواهند داد. بنابراین برای خارج کردن بیش از 3200 سرباز فرانسوی با تجهیزاتشان از افغانستان به بازه زمانی بیش از این یک سال نیاز است. با اینهمه هیچ کدام از این مسائل نمی تواند پاسخی به اصل سوالی باشد که در امریکای تحت اختیار باراک اوباما همان اندازه اهمیت دارد که در فرانسه تحت ریاست جمهوری فرانسوا اولاند: هیچ کس نمی داند ادامه حضور نیروهای خارجی در افغانستان به چه معنا است.


اما به مباحث استراتژیک که نزدیک تر می شویم ، قابی که دورنمای افغانستان را در خود جای داده تیره تر هم می شود. زمانبندی در این جدول حرف نخست را می زند: خستگی از جنگ هم در افغانستان و هم در آمریکا احساس می شود. بر اساس نظرسنجی هایی که تاریخ آن به آوریل باز می گردد، 69 درصد از آمریکایی ها خواهان پایان یافتن جنگ افغانستان با سرعت تمام هستند. فضای انتخاباتی در امریکا ، افزایش مخالفت افغان ها با حضور آمریکایی ها در این کشور و نبود اعتماد میان حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان و باراک اوباما در حوزه های متفاوت همگی مصداق هایی است که بر ضرورت خروج سریع از این کشور تاکید می کند.


اگر ارتش ایالات متحده نتوانسته است در قالب تیم های منطقه ای به ساختارسازی در افغانستان بپردازد ، ساده لوحانه خواهد بود اگر فکر کنیم که خروج نیروهای امریکایی و ایجاد فرصت برای افغان ها، این مسیر را تسهیل خواهد کرد.
هرچه به ضرب الاجل زمانی 2014 نزدیک تر می شویم ، تضاد میان اولویت های ساخته و پرداخته ذهن و وقایع موجود در زمین شفاف تر می شود . امیدواری به انتقال آرام قدرت از دست نیروهای خارجی جنگجو به دولت مدنی مستقل در افغانستان در سایه نتایج معقول محقق خواهد شد و نه تنها بیانیه های خوش آب و رنگ و خوش بینی های صرف. حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان تاکید دارد که پس از خروج نیروهای آمریکایی از کشورش ، بیش از 75 درصد از جمعیت این کشور زیر سایه نیروهای محلی قرار خواهند گرفت. با اینهمه توانایی نیروهای افغان در به ثمر رساندن این ماجرا قابل اثبات نیست.در این فضا باید اعتراف کرد که بیانیه صادر شده از سوی طالبان گویای حقیقت است: یک قدم به جلو و یک گام به عقب در نبود استراتژی واضح سیاسی. اگر اشغال افغانستان پایان یابد ، افغان ها می توانند با توجه به شرایط داخلی به توافقنامه ای دست یابند.


رهایی از دست گروه های اسلام گرای افراطی و رسیدن به طرح تقسیم قدرتی که در آن دولت مرکزی اختیار کابل و شهرهای اصلی را در دست داشته باشد، رویایی است که تاکنون عمر هیچ کدام از رهبران افغانستان کفاف به ثمر نشستن آن را نداده است. کسی طالبان را برای نشستن پای میز مذاکره تحت فشار قرار نداده است و امریکایی ها هم به جنگ با سلاح به خوبی ادامه می دهند و این در حالیست که مدت هاست این شیوه از اعتبار افتاده است.
گاردین 21 می
 

نظر شما :