چرا سرزمین های اشغالی ناآرام است؟
اعتراض به جنجال سازی های نظامی و رکود اقتصادی
دولت در بحث بودجه منابع مالی خاصی در نظر نگرفته است و درنهایت مردم احساس میکنند که کابینه نتانیاهو جدیتی در ادای وعدههایش ندارد. به همین دلیل مردم بار دیگر به خیابانها آمده و اعتراض خود را علنی کردند. تظاهرات در این زمان معانی دیگری هم میتواند داشته باشد و تنها برای برآورده شدن این خواستهها نیست. از دلایل دیگر این اعتراضها گسترده شدن ائتلاف در دولت است. ائتلاف حکومتی از 69 کرسی به 94 کرسی افزایش پیدا کرده و حزب کادیما وارد این ائتلاف شده است. برخی از مطبوعات اسرائیل این ائتلاف را اجماع برای جنگ میدانند.
همچنین بخشی از اعتراضهای مردم به سیاستهای دولت و به ویژه سیاست خارجی آن برمیگردد. مردم نسبت به این مساله هم معترضند که اسرائیل به جای اینکه مشکلات داخلی را حل کند دنبال ماجراجوییهای نظامی خارجی میرود. به همین دلیل تظاهرات اخیر مردم پیام مشخص دیگری هم میتواند داشته باشد و آن هم انتقاد از سیاستهای خارجی رژیم صهیونیستی است.
در توضیح باید گفت تعدادی از روزنامههای رژیم صهیونیستی اعلام کردند که چرا نتانیاهو امروز ائتلاف را گسترش داده، چراکه اکثریت را داشت و به چه علت بازهم به دنبال گسترش این اکثریت بوده است. برخی این احتمال را مطرح کردند که ایهود باراک، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی، در بحث حمله به ایران نقشههایی در سر دارد و گسترش اجماع برای این است که دست دولت به نوعی در تصمیمگیریهای نظامی بدون اعتراض جدی باز شود.
برخی تحلیل دیگری را در مقابل مطرح کردند که عمدتا آن را مربوط به مسائل داخلی دانستند، بدین معنا که اساسا ائتلاف در گذشته شکننده بوده و حزب اسرائیل بیتنا 13 یا 14 کرسی در اختیار داشت که همواره ابزار فشاری علیه ائتلاف بود و نتانیاهو با ورود حزب کادیما قصد داشته است که فرایند باجگیری حزب اسرائیل بیتنا را تا اندازهای متوقف کند. در نتیجه برداشتهای متفاوتی ازگسترش کابینه مطرح شده است. اما نگرانی عمومی از این است که دولت با احساس اطمینان بیشتر دست به ماجراجویی نزند.
بحث دیگری نیز در اعتراضهای مردمی مطرح بوده این است که چرا دولتمردان رژیم صهیونیستی از یک سو به درخواستهای مردم به دلیل کسری بودجه رسیدگی نمیکنند، اما از سوی دیگر در خریداری تسلیحات نظامی صحبتی از کسری بودجه نیست. بنابراین یکی از موارد اعتراض در مطالبات گذشته مردم کاهش بودجه نظامی و افزایش بودجه خدمات بوده است. در مقابل آنچه که اتفاق افتاده این است که نظامیان با مطرح کردن این بهانه که وضعیت مصر تغییر پیدا کرده و مرزاین کشور از یک مرز امن تبدیل به مرزی ناامن شده است، در نتیجه اسرائیل باید امکانات نظامی تامین کرده و واحدهای نظامی در آن محل مستقر کند. به همین دلیل نباید از میزان بودجه نظامی کاسته شود. اما این بهانه برای مردم قابل قبول نیست.
موضوعات مهم دیگری هم وجود دارد که در جامعه اسرائیلی شدیدا مورد اختلاف است، یکی از این موارد استخدام خاخامها در واحدهای نظامی است که سکولارها به شدت به آن اعتراض کردند. چراکه امروزه در اسرائیل دهها مدل مدرسه دینی وجود دارد، خاخامهای کدام مدرسه باید در ارتش استخدام شوند و از اساس حضور خاخامها در ارتش، آیا ارتش را در اختیار طبقه دینی قرار نمیدهد؟! مسائلی از این قبیل امروزه در جامعه رژیم صهیونیستی مورد بحث و انتقاد قرار گرفته است.
طرحی در اسرائیل وجود دارد با عنوان طرح طال که این طرح بحث اختصاص بودجه برای حل مشکلات اجتماعی است که آن هم متاسفانه تامین نشده و در نهایت مورد اعتراض مردم قرار گرفته است. به اضافه اینکه بحث قدیم وجدیدی وجود دارد و آن این است که بسیاری از افراد متدین از امتیازاتی برخورداند،خدمت نمیروند،وامهایی دریافت میکنند و میتوانند خانههایی با قسطبندی 50 ساله خریداری کنند،در حالیکه افراد مولد جامعه که مالیات داده و بودجه دولت را تامین میکنند از چنین امکاناتی برخوردار نیستند. این مساله که عناصر مولد از امکانات برخوردار نیستند،مشکل جدی است که در بزرگترین تظاهرات تاریخ اسرائیل که در سال گذشته در تلاویو اتفاق افتاد، نشان میدهد مسائل اجتماعی بسیار جدی است و پایگاه اجتماعی گستردهای دارد که رژیم صهیونیستی با مطرح کردن تهدید خارجی ازطریق فرافکنی و یا بحث ایران و مصر و یا کارشکنی در اجرای طرح لیختنبرگ نمیتواند از انجام خواستههای مردمی سرباززند.
درنتیجه من تصور میکنم حضور مجدد مردم به شکلی یادآوری به کابینه نتانیاهو بود که اگر به خواستههای مردم تن ندهد،مردم باردیگر برمیگردند، همانطور که در گذشته نیزحدود سه ماه برگشتند و میدان روچیلد را اشغال کرده و در آنجا اقامت دائمی داشتند. احتمال چنین رویدادی در این شرایط بسیار بالاست. /14
نظر شما :