نه غربی ها می خواهند به این کشمکش ادامه دهند، نه ایران
نارضایتی تندروها از روند نزدیکی ایران و غرب
دیپلماسی ایرانی: آن چه در مذاکرات استانبول و بعد از آن از طرف مقامات مسئول ایرانی و غربی پیگیری شد، دوری دو طرف از ایجاد حاشیه و اظهار نظر های غیر ضروری بود. دو طرف تمام تلاش خود را به کار بسته اند تا فضای مساعدی که در مذاکرات استانبول ایجاد شده به هیچ قیمتی به هم نخورد. اما طی روزهای اخیر حرکت جدیدی آغاز شده است. کشورهای اروپایی عضو آژانس و امریکا طی بیانیه ای از ایران خواسته اند که غنی سازی را تعلیق کند؛ چیزی که به نظر می رسید در مذاکرات استانبول برای ایران به رسمیت شناخته شده است. دیپلماسی ایرانی آخرین تحولات در زمینه مذاکرات هسته ای را با دکتر صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل بین المللی بررسی کرده است:
در حالی که به نظر می رسید حق غنی سازی اورانیوم ایران در مذاکرات بغداد به رسمیت شناخته شده است، شاهد بیانیه کشورهای اروپایی عضو آژانس و امریکا در مورد درخواست از ایران برای تعلیق غنی سازی هستیم. این بیانیه را چگونه ارزیابی می کنید؟
نه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، نه کشورهای اروپایی، نه امریکا و نه 1+5 نگفته اند که ایران نمی تواند و نباید دست به غنی سازی زند. طی ده سال گذشته که این مشکل ایجاد شده، هیچ گاه غربی ها یا امریکایی ها نگفته اند که ایران حق غنی سازی ندارد. مشکل اساسی این بوده است که شیوه ای برای اعتماد سازی پیدا نشده است. غنی سازی تا سقف سه درصد کاری است که مطابق نرم و قاعده و ضوابط آژانس است و هیچ کس نمی تواند به ایران بگوید که نباید غنی سازی در سطح سه درصد داشته باشد. چنین خواسته ای هیچ گاه از ایران مطرح نشده است.
بحث این است آژانس همواره خواسته است که راهکارهایی وجود داشته باشد تا آژانس مطمئن شود که ایران به دنبال ساخت سلاح هسته ای نیست. اما در عین حال از این نکته هم نباید غافل شد که به دلیل سیاست های جمهوری اسلامی ایران و به دلیل این که مسئولین جمهوری اسلامی ایران ظرف سه دهه گذشته همواره گفته اند که می خواهند اسرائیل را نابود کنند و مسائلی از این دست، طبیعی است که غربی ها ترجیح می دهند که ایران اساسا دست به غنی سازی اورانیوم نزند و غنی سازی را تعلیق کند. بله؛ ترجیح غربی ها این است که ایران غنی سازی انجام ندهد اما نمی توانند بگویند که اگر ایران غنی سازی را ادامه دهد عمل خلافی را انجام داده است. بنابراین سعی خواهند کرد که از ایران بخواهند که غنی سازی را متوقف کند. اما نمی توانند این را به صورت یک خواسته در بیاورند.
حاصل این وضعیت این است که غربی ها تلاش خواهند کرد که کنترل و حضور و بازرسی خود را در تاسیسات هسته ای ایران افزایش دهند و کاملا بدانند که در ایران چه می گذرد.
نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده بود که 25 و 26 اردیبهشت میان ایران و آژانس مذاکراتی انجام خواهد شد. به نظر شما به طور مشخص گفت و گو روی چه مسائلی است و تاثیر آن در مذاکرات بغداد چه خواهد بود؟
من جزئیات را نمی دانم که پیشنهاد ایران به آژانس که روز 25 و 26 اردیبهشت مذاکراتی مقدم بر کنفرانس بغداد صورت گیرد، دقیقا متوجه چه اختلافاتی میان طرفین است که قرار است پیش از سوم خرداد برطرف شود. اما آن چه احساس می کنم این است که نه غربی ها می خواهند بر حجم تحریم های ایران بیفزایند و نه ایران می خواهد که مشکلات و ستیز خود با غرب بر سر مسئله هسته از این گسترده شود. هم ایران می خواهد که تحریم های بیشتری صورت نگیرد و هم غربی ها و امریکایی ها می خواهند که مجبور نشوند تحریم های بیشتری را علیه ایران اعمال کنند. نقطه عطف مذاکرات استانبول دقیقا نشان داد که نه ایران می خواهد تحریم های بیشتری متحمل شود و نه غربی ها می خواهند که تحریم های بیشتری را بر ایران تحمیل کنند. بنابراین هر دو طرف می خواهند به سمت نوعی توافق و مصالحه حرکت کنند.
هم زمان به این که می بینیم برخی از تحریم ها کمتر شده، شاهد تغییرات در کابینه دولت رژیم صهیونیستی هستیم و کابینه ای تشکیل می شود که به کابینه جنگ تعبیر می شود. این دو روند متفاوت را چگونه ارزیابی می کنید؟
من این را قبول ندارم که در اسرائیل کابینه جنگ تشکیل شده است. بر عکس اتفاقا من معتقدم آن چه در اسرائیل در حال وقوع است این است که برخی از چهره های نظامی، امنیتی و سیاسی اسرائیل علیه سیاست های رادیکال و تندی که آقای ایهود باراک می خواست علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دهد موضع گیری کردند و برخی از مقامات آن ها گفتند که واقعا خطر بالقوه و بالفعلی از طرف ایران، اسرائیل را تهدید نمی کند. بنابراین بر عکس من فکر می کنم کار برای ایهود باراک و دیگرانی که می خواستند علیه ایران عملیات نظامی انجام دهند، سخت تر شده است. به این دلیل که هم اکنون بسیاری در خود اسرائیل با انجام عملیات نظامی علیه ایران مخالفت می کنند.
در مذاکرات استانبول ایران به طور ضمنی قبول کرده بود که اجازه بازدید از پارچین را بدهد. اما حالا دوباره حرف و حدیث هایی در مورد پارچین مطرح شده است. آیا این مسئله نقش مخربی در اجازه ای که ایران می خواست بدهد و مذاکرات آتی نخواهد داشت؟
من فکر می کنم در غرب، در اروپا، در امریکا، در اسرائیل جریاناتی هستند که نمی خواهند راه مصالحه با ایران در پیش گرفته شود و همه تلاششان این است که ابعاد بحران غرب با ایران روز به روز گسترده تر و گسترده تر شود. من معتقدم که این فقط در غرب نیست که کسانی هستند که می خواهند ابعاد بحران گسترده تر شود. در داخل ایران نیز جریانات رادیکال و تندرویی هستند که نفع سیاسی خود را در بحران می بینند و هر قدر که بحران ایران و امریکا و اروپا بر سر مسئله هسته ای بیشتر شود، مورد استقبال آن ها خواهد بود. چون فکر می کنند که فرصت برای این افراد در یک شرایط بحرانی بیشتر فراهم است. لذا ممکن است که بگویند که پارچین را تحت هیچ شرایطی نباید مورد بازدید قرار گیرد و از این که راه مصالحه پیموده شود استقبال نکنند. اما من فکر می کنم این جریانات و افراد و شخصیت ها اقلیت هستند و اکثریت حاکمیت سیاسی در ایران با کسانی است که نمی خواهند ابعاد تحریم ها و تنش های ایران با غربی ها بیشتر از این که هست شود.
هنوز نزدیک دو هفته تا مذاکرات بغداد باقی مانده است. لازمه مساعد نگه داشتن جوی که از مذاکرات استانبول به وجود آمده بود چیست؟
آن چه مسلم است هم در طرف غربی ها جریانات رادیکال و تندرویی که به چیزی کمتر از نظام جمهوری اسلامی ایران رضایت نمی دهند تلاش خواهند کرد که فضا به سمت و سوی مصالحه نرود و هم چنان ابرهای تهدید به حمله نظامی و تحریم بیشتر بر سر ایران سنگینی کند. در داخل هم من معتقدم جریانات تندرو و رادیکال همین کار را خواهند کرد تا شانس مصالحه با غرب از بین برود. اما همان طور که عرض کردم نباید این تحرکات را جدی بگیریم. من به مذاکرات سوم خرداد بسیار خوش بین هستم.
تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/12
نظر شما :