پرونده هسته ای از بن بست خارج می شود

لزوم بازی با توپ چین و روسیه در زمین ایران

۰۳ اسفند ۱۳۹۰ | ۱۹:۰۲ کد : ۱۸۹۸۱۴۲ گفتگو
دکتر حسن بهشتی پور، تحلیل گر مسائل بین المللی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است ایران نباید روسیه و چین را به سمت همکاری بیشتر با غرب هل دهد.
لزوم بازی با توپ چین و روسیه در زمین ایران

دیپلماسی ایرانی: پرونده هسته ای ایران از بن بست خارج خواهد شد؟ در فضایی که غرب شدید ترین تحریم های اقتصادی خود را به بهانه برنامه هسته ای ایران بر این کشور تحمیل کرده است ، دولتمردان ایرانی هر روز از موفقیتی تازه در تکنولوژی صلح آمیز هسته ای خود پرده برمی دارند. بسیاری از احلیل گران مسائل ایران پیش از آغاز تحریم های سازمان ملل و تحریم های یکجانبه اروپا و آمریکا هشدار داده بودند که پرونده هسته ای تهران با تحریم متوقف نخواهد شد. اکنون نیز بازی بر اساس همین هشدارها پیش می رود. نامه ای که اخیرا از سوی مقام های مذاکره کننده ایرانی به اتحادیه اروپا نوشته شده و مخاطب آن خانم کاترین آشتون است نشان دهنده عزم ایرانی ها برای مذاکره است. البته این پیشنهاد با توجه به پیشرفت های هسته ای ایران در تولید میله های سوخت برای راکتور اتمی تهران، ابعاد جدید تری نیز به خود گرفته است. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با دکتر حسن بهشتی پور، تحلیل گر مسائل بین المللی بررسی کرده است:


 با توجه به نامه ای که آقای جلیلی نوشته اند و اتحادیه اروپا و امریکا نیز نسبت به آغاز دوباره مذاکرات ابراز امیدواری کرده اند، به نظر شما در حال حاضر تا چه اندازه فضا برای دور جدید مذاکرات فراهم است و نسبت به آغاز مذاکرات امیدواری وجود دارد؟

به نظر من اگر بخواهیم یک ارزیابی منطقی داشته باشیم، اعلام پیشرفت های هسته ای ایران نشانه شکست سیاست فشار و مذاکره است. امریکا و کشورهای عضو گروه 1+5 به خصوص آلمان و انگلیس و فرانسه، سیاست افزایش شدید تحریم ها علیه ایران را بعد از مذاکرات استانبول در پیش گرفتند و تصور می کردند ایران با توجه به افزایش تحریم ها کوتاه می آید و زیر بار مذاکرات تحت فشار می رود. این استراتژی عملا شکست خورد و غربی ها از این مسئله نتیجه ای نگرفته اند. ایران طی هفته گذشته توانسته است با موفقیت میله های سوخت تولیدی ایران را در راکتور تهران جاسازی کرده است. این چیزی بود که آن ها معتقد بودند اصلا امکان پذیر نیست که ایران بتواند خود این میله های سوخت را تولید نماید. غربی ها از اردیبهشت ماه سال 89  ایران را منتظر گذاشتند تا طبق مناقصه ای که در آن روسیه و فرانسه برنده شده بودند، روسیه سوخت را تامین کند و میله های سوخت را فرانسوی ها تهیه کنند و در اختیار ایران بگذارند. این مسئله عملی نشد و به بهانه های مختلف به تعویق افتاد. بنابراین عملا نتیجه سیاست تحریم این بود که ایران باز هم به فعالیت های خود ادامه داد و توانست با موفقیت میله های سوخت برای راکتور هسته ای تهران را بسازد و جاگذاری نماید.

 

به نظر می رسد همان طور که شما فرمودید از نظر توان داخلی پیشرفت های چشم گیری صورت گرفته و احتمالا این پیشرفت ها باعث خواهد شد که ما بر سر میز مذاکره دست بالاتری داشته باشیم. اما هم زمان با این مسئله برخی پرونده سازی ها علیه ایران در صحنه بین المللی صورت می گیرد. اساسا این پرونده سازی ها را تا چه حد در فرایند مذاکره موثر می دانید؟

این پرونده سازی ها در راستای همان سیاست فشار و مذاکره است. آن ها می خواهند هم فشار را ادامه دهند و هم ایران تحت فشار پای میز مذاکره حاضر شود. در حالی که ایران روی استراتژی همکاری و مذاکره تاکید دارد. در نامه آقای جلیلی هم به صراحت آمده که ایران در پی مذاکره است اما در یک بسته کلی که سیاست های کلی را در نظر بگیرد و گام به گام پیش رود. به نظر می رسد این سخنان به طور تلویحی به طرح روسیه اشاره دارد. یعنی در هر مرحله ای که ایران اقداماتی در راستای اعتماد سازی انجام می دهد، غربی ها نیز اقدامات مثبتی انجام دهند. نه این که کما فی السابق انتظار داشته باشند ایران در جهت اعتمادسازی اقدام کند اما خود آن ها هیچ اقدامی انجام ندهند.

 

شما به طرح گام به گام روسیه اشاره کردید. همین چند روز گذشته رئیس ستاد مشترک روسیه همزمان با استقرار موشک های اس چهارصد در مرزهای جنوبی روسیه و در دریای خزر گفته بود ایران زخم کهنه ای است که در تابستان آینده ناگزیر از ترمیم آن هستیم. اساسا طرح آقای لاوروف و موضع روسیه تا چه حد برای ایران قابل اعتماد است؟

اصلا بحث اطمینان نیست. در سیاست معنای اطمینان تحت تاثیر رفتارهای کشورها در زمان ها و مکان های مختلف است. در سیاست کشورها بر اساس منافع ملی خود عمل می کنند و اگر منافع ملی آن ها اقتضا کند، هر کاری انجام می دهند. یعنی ما باید در نظر بگیریم که همان طور که ایران بر اساس منافع ملی خود عمل می کند، روسیه نیز بر اساس منافع ملی خود رفتار می کند. بنابراین به نظر می رسد ایران باید با روسیه منافع مشترکی تعریف کرد که بتوان متناسب با آن منافع مشترک پیش رفت.

مثلا نگاه کنید چرا روسیه در قضیه سوریه حمایت همه جانبه ای نشان داده است؟ به این دلیل که منافع روسیه در خاورمیانه اقتضا می کند که سنگر سوریه را از دست ندهد. وگرنه دلش به حال اسد و دولت او نسوخته است؛‌ دلش برای منافع خود سوخته است و به دنبال تامین منافع خود است.

 

به نظر شما چنین منافعی درباره ایران هم مطرح است؟

بله؛ ایران باید همکاری مشترک دوجانبه ای با روسیه داشته باشد و طوری منافع خود را تعریف کند که بتواند نوعی همکاری مشترک میان ایران و روسیه ایجاد کند که در بلند مدت ادامه پیدا کند و این شدنی است. ایران باید در بحث هسته ای هماهنگی هایی با روسیه و چین داشته باشد که آن ها را به سمت همکاری بیشتر با غرب هل ندهد بلکه به سمت همراهی با ایران ترغیب شوند. بنابراین باید به راهی فکر کرد که از طریق آن یک همکاری سه جانبه میان ایران، چین و روسیه ایجاد شود. به واسطه صحبت های خانم کلینتون و خانم اشتون، فضای بسیار مثبتی ایجاد شده که نشان می دهد واقعیت ها را پذیرفته اند و به این نتیجه رسیده اند که ادامه سیاست فشار و مذاکره راه به جایی نمی برد. از طرفی هم  هیئتی از طرف آژانس به ایران آمده  و با مقامات ایرانی دیدار و گفت و گو خواهد داشت. این دیدار هم بسیار مهم است. اگر این دیدار هم به خوبی و خوشی پیش رود و فضای مثبتی را فراهم کند که در آن گزارش آژانس مثبت باشد، قطعا فضا برای تفاهم بیش از پیش آماده خواهد شد. بنابراین من با دید خوش بینانه خود فکر می کنم اگر مذاکرات آژانس در تهران ثمربخش باشد، با توجه به موفقیت های هسته ای ایران، فضا را برای مذاکرات ثمربخش آماده می کند که طی مدل گام به گام، به صورت مرحله ای اعتمادسازی میان دو طرف شکل گیرد.
 

منبع: تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 12 

نظر شما :