نتایج نشست اسلام آباد؛

دستاورد اقتصادی آری، دستاورد سیاسی خیر

۳۰ بهمن ۱۳۹۰ | ۱۵:۴۷ کد : ۱۸۹۸۰۹۰ آسیا و آفریقا
سفر محمود احمدی نژاد به اسلام آباد برای شرکت در اجلاس سه جانبه ایران، پاکستان و افغانستان بیش از آنکه حاوی و حامل دستاوردهای سیاسی برای تهران باشد، واجد ارزش های اقتصادی و تجاری بود.
دستاورد اقتصادی آری، دستاورد سیاسی خیر
دیپلماسی ایرانی: از لحن روسای جمهور افغانستان و پاکستان و نیز بیانیه ای که در پایان اجلاس دو روزه اسلام آباد قرائت شد، می توان اینگونه برداشت کرد که این همسایگان که روابط چندان عمیق و استراتژیکی با یکدیگر ندارند و حتی افغانستان و پاکستان اتهاماتی را هم به یکدیگر وارد می دانند، می توانند امیدوار به این مسئله باشند که طرف سوم یا چهارمی نخواهد نتوانست از خاک آنها علیه کشورشان اقدام نظامی یا دخالت خارجی کند.
این موضوع که در آیین همسایگی امری رایج و بی گفتگو به حساب می آید، برای تهران حکم یکی از مهم ترین تصمیمات و موافقت های این اجلاس را دارد. شاید عمده ترین دستاورد سیاسی این نشست سه جانبه برای تهران همین بوده که سه کشور در بیانیه مشترکشان بر عدم اجازه برای بروز هر گونه تهدید از خاک کشورها علیه یکدیگر تاکید کردند.
البته افغانستان طی یکی دو سال گذشته بارها از همسایه جنوبی اش گله داشته که از خاک خود برای حمایت مادی و معنوی از طالبان استفاده می کند و سیاست دوگانه یا دوپهلویی در قبال افغانستان دارد و این مسئله به یک دغدغه مهم امنیتی برای کابل تبدیل شده است. اساسا نشست سه جانبه ایران و افغانستان و پاکستان در فضایی برگزار شده است که دغدغه ها و تمایلات آنها نزدیکی چندانی به هم ندارد و بعضا حتی روی آن حساب جدی هم باز نمی کنند. روی همین اصل می توان گفت بزرگ ترین و مهم ترین تصمیمات این اجلاس حول مسائل اقتصادی و تزانزیتی دور می زند و سه دولت می توانند از این جنبه ها همکاری های خود را گسترش دهند.
بیشتر مفاد بیانیه نهایی اجلاس و نیز محور گفتگوهای انجام شده میان سه طرف بر مسائل مبتلابه افغانستان استوار بود. بازسازی افغانستان، تعهدات مربوط به این کشور، مهاجران افغان، گفتگوهای صلح، مبارزه با تروریسم و مسیر تزانزیتی افغانستان و پاکستان موضوعات عمده ای بودند که در این اجلاس مورد بحث و بررسی قرار گرفت و قرار بر اجرا و تثبیت آنها گذاشته شد.
آنچه از جانب محمود احمدی نژاد در این سفر، برجسته و مهم تلقی شد، ضدیت با سیاست های امریکا در منطقه و قدرت گیری آن با بهره گیری از خاک افغانستان و پاکستان بود. احمدی نژاد به نکته ای معترض بود و آن را درد اصلی منطقه می پنداشت که هم افغانستان و هم پاکستان، به آن به چشم مسئله ای منفعت آور و بلندمدت می نگرند. حتی اسلام آباد که اخیرا روابطش با واشنگتن به تیرگی گراییده، همچنان خود را یکی از متحدان امریکا قلمداد می کند.
درواقع احمدی نژاد در سخنرانی و مصاحبه های خود در جریان این اجلاس روی موضوعی تاکید کرد که نقطه مشترک یا دغدغه مشترک میان سه کشور نبود و هر یک از آنها سیاست و مشی خاص خود را در قبال آن دارند. از یک طرف افغانستان خواهان تقویت روابط با امریکا – با در نظر گرفتن ملاحظات همسایگان – است و به امضای یک قرارداد استراتژیک و بلندمدت با واشنگتن می اندیشد، از طرف دیگر اسلام آباد روابط قوی و مستحکم خود را با امریکا خدشه دار شده می بیند و با توجه به نزدیکی امریکا و افغانستان مترصد بازگشت به گذشته و بهبود روابط است و از طرف دیگر، ایران نه تنها رابطه ای با امریکا ندارد بلکه مایل به خروج نیروهای امریکایی از منطقه و درواقع بازگشت موازنه قدرت به منطقه بدون نقش آفرینی امریکاست.
به همین دلیل می توان گفت اصرار محمود احمدی نژاد در این اجلاس بر رویکرد ضد امریکایی، نه تنها سبب پیوندهای عمیق تر این سه کشور نشد بلکه با انگشت گذاشتن بر نقاط افتراق فیمابین، فرصت را برای تقویت نقاط مشترک سیاسی از دست داد و دستاوردهای این اجلاس مهم منطقه ای را به مسائل اقتصادی و تجاری تقلیل داد.
گل سخنان احمدی نژاد که در رسانه ها بازتاب یافت همان موضع کلان جمهوری اسلامی بود که مشکلات و مسائل منطقه ای را دارای علت بیرونی (امریکا) می داند و معتقد است کشورهای منطقه باید با گسترش روابط و هماهنگی بیشتر به مدیریت مسائل منطقه بپردازند و فرصت و بهانه را از دست قدرت های بزرگ برای حضور در منطقه بگیرند.
به بیان دیگر، مواضع مشترک سه طرف در این اجلاس بر موضوعاتی متمرکز شد که بیشتر جنبه افغانی و پاکستانی داشت و جز همان مبحث "عدم اجازه برای دخالت خارجی از طریق خاک این کشورها" کمتر سمت و سوی ایرانی داشت. عمده توافقات صورت گرفته حول و حوش مبارزه با تروریسم، گفتگوهای صلح افغانستان، بازسازی افغانستان، خطوط ترانزیتی و صادرات انرژی بود. خود محمود احمدی نژاد هم در بازگشت از اسلام‌آباد در نشستی خبری گفت که "در این اجلاس گام های بلندی برای همکاری های سه‌جانبه برداشته شد و امیدوارم توافقات انجام شده در نشست های بعدی کامل شوند و کدورت ها و موانعی که در راه روابط سه‌جانبه وجود دارد، هرچه بیشتر از میان برداشته شود."
مراد او از "موانع و کدروت ها" البته به بحران در روابط کابل – اسلام آباد برمی گردد اما بحرانی نبودن روابط تهران با کابل و اسلام آباد نیز موجب نشد تا این نشست از هماهنگی و دستاوردهای سیاسی قابل توجهی برخوردار باشد و سه کشور بیش از آنکه بر نقاط و منافع مشترک سیاسی تاکید کنند، روی نقاط اختلاف و تفاوت ها انگشت گذاشتند.
محسن پاک آیین رئیس ستاد افغانستان وزارت خارجه ایران نیز پس از برگزاری این اجلاس به خبرگزاری های داخلی گفته است که با وجود روابط دوستانه تهران – کابل و منافع مشترک فیمابین، ایران مخالف تفاهم نامه استراتژیک این کشور با امریکاست چرا که این موضوع به حضور طولانی مدت این قدرت خارجی و تهدید منطقه منجر می شود.
در آن سو حامد کرزی در دیدار با محمود احمدی نژاد گفته بود: "در موضوع انعقاد پیمان استراتژیک بین افغانستان و امریکا ما دو محور اساسی حاکمیت ملی افغانستان و روابط خلل ناپذیر با همسایگان را به عنوان اصول تغییرناپذیر مدنظر قرار داده ایم." این سخن به معنی آن است که رابطه کابل – واشنکگتن برای افغانستان اجتناب ناپذیر و مهم است ولی می کوشند ملاحظه همسایگان را بکنند و آن را به عامل ایجاد اختلاف در منطقه تبدیل نکنند.
با این وصف می توان گفت اجلاس اسلام آباد می تواند امتیازهای اقتصادی مناسبی عاید سه طرف و به خصوص تهران و اسلام آباد کند ولی فاقد ظرفیت و زمینه های کافی برای همسویی، پیوند سیاسی و شکل گیری تصمیمات مشترک منطقه ای از سوی سه کشور است.

 

نظر شما :