آیا دولت سوریه بحران را پشت سر گذاشت؟

بشار و بازگشت اعتماد به نفس

۲۴ دی ۱۳۹۰ | ۱۶:۳۵ کد : ۱۸۹۷۰۴۲ اخبار اصلی
گفتاری از دکتر مسعود اسداللهی، کارشناس مسایل خاورمیانه در خصوص سخنرانی بشار اسد، برای دیپلماسی ایرانی:
بشار و بازگشت اعتماد به نفس

دیپلماسی ایرانی :در خصوص سخنرانی آقای بشار اسد نکته ای که کاملا مشخص بود، این بود که آقای اسد در این سخنرانی نشان داد از اعتماد بنفس کاملی برخوردار است. تحلیلی که نظام سوریه از حوادث این کشور دارد این است که بحران از نقطه اوج آن گذر کرده و رو به کاهش است. در واقع تحولات فعلی را به عنوان پس لرزه‌های این بحران تلقی می‌کنند که در حال آرام شدن است. چنین امری در سخنان آقای بشاراسد کاملا مشهود بود که با اعتمادبنفس قوی از مواضعش دفاع می‌کرد و حتی برخلاف سخنرانی قبلی، حمله شدیدی به اتحادیه عرب و دو کشور عربی که محوریت تحرک علیه سوریه را در ماه‌های اخیر برعهده داشتند، کرد. در حالیکه ما در گذشته شاهد بودیم که شخص آقای بشاراسد و دولت سوریه تلاش می‌کردند تا پل‌های ارتباطی خود را با برخی از کشورهای عربی خراب نکنند. این تغییر رویکرد نشان می‌دهد تا اندازه‌ای اطمینان از آینده سوریه پیدا کردند که ضرورتی نمی بینند تا با نقشی که قطر و عربستان ایفا می‌کنند، مماشات کند.در نتیجه به صراحت و نه با نام بردن مستقیم بلکه با اشاره به خصوصیات آنها نشان دادند که تصمیم به مقابله دارند

یلی که میتوان از نظام سوریه در این دوره ده ماهه داشت این است که میتوان این بحران را از دید نظام سوریه به دو قسمت تقسیم کرد:

1.     بحرانی که از ابتدا شروع شد تا پایان ماه رمضان

2.     از ماه رمضان تا به امروز

در بخش اول نظام سوریه بر این باور بود که این بحران در حال تشدید است و روزبروز دامنه آن گستردهتر میشود. تلقی هم بر این بود که در ماه رمضان به اوج خود خواهد رسید، به ویژه با توجه به احساسات مذهبی که در کشورهای عربی در این ماه وجود دارد. چراکه اینگونه گمان می کردند که گروههای مخالف از این نوع مسایل مذهبی به نفع خود استفاده خواهند کرد و حجم زیادی از مردم را به خیابانها خواهند کشید. بنابراین نگرانی از سیر حوادث بسیار زیاد بود. اما در ماه رمضان مشخص شد مخالفان آنچنان که تصور میشد پایگاه مردمی قوی ندارند و حتی قادر نبودند از ماه رمضان به نفع خود بهرهبرداری کنند. زمانیکه به پایان ماه رمضان نزدیک شدند، کاملا مشخص شد که گروههای مخالف ضعیفتر از آن هستند تا بتوانند نظام را سرنگون کنند.

بنابراین پس از ماه رمضان شاهد بودیم که پروژه فشار خارجی کلید خورد. به عبارت دیگر بحث اتحادیه عرب توسط قطریها بسیار جدی و علنی مطرح و تحریمهای عربی علیه سوریه آغاز شد.  اتحادیه عرب تهدید کردند که این پرونده را به شورای امنیت خواهند فرستاد تا در آنجا زمینه برخورد بینالمللی با سوریه آغاز شود.

 در بخش دوم و پس از ماه رمضان شاهد بودیم که نوع تظاهرات داخلی بسیار کاهش پیدا کرد و تظاهرات به بخشهای حاشیهای و شهرهای بسیار کوچک و چند نقطه مرزی خلاصه شده بود. چراکه مخالفان به رغم فشاری که غربیها به آنها وارد میکردند، موفق نشدند در شهرهای بزرگ به ویژه حلب و دمشق تظاهراتی برپا کنند. برخلاف کشورهای مصر، تونس و یمن که تظاهرات میلیونی را شاهد بوده و هستیم، اما هیچگاه در سوریه نیروهای مخالف به رغم ادعایی که داشتند موفق نشدند که چنین جمعیتی را به خیابان ها بکشانند.

بنابراین پس از ماه رمضان فشار خارجی محور کار قرار گرفت و قطریها محور شدند و طرح اتحادیه عرب را مطرح کردند و پس از آن هم بحث اعزام ناظران عرب به سوریه به عنوان مقدمه اجرای طرح این اتحادیه انجام شد.

دولت سوریه از این نکته نگران بود که ورود ناظران به این کشور زمینهای برای گسترش تظاهرات گروههای مخالف و بهرهبرداری از حضور ناظران به نفع خودشان خواهد شد.

برهمین اساس نظام سوریه در ابتدا با ورود این ناظران مخالف بوده و با دیده شک به ورود آنها نگاه میکرد مذاکرت بسیار فشردهای هم میان دولتمردان سوریه با اتحادیه عرب در جریان بود بر روی پروتکلی که قرار بود این ناظران بر اساس آن وارد سوریه شوند. بحثهای مفصل و جزیی درگرفت تا در نهایت به یک توافقی رسیدند. در این مساله نقش روسیه نیز تعیین کننده بود، روسیه نیز به نظام سوریه توصیه کرد که برای جلوگیری از فرستادن پرونده سوریه به شورای امنیت با ورود ناظران موافقت کند. بالاخره این ناظران در هفتههای اخیر وارد سوریه شدند. اما برخلاف تصور همگان، یعنی برخلاف تصور نظام سوریه و مخالفان، گزارشهایی که ناظران تا به امروز دادهاند، گزارشهای یکجانبه نبوده است. گروههای مخالف و اتحادیه عرب و به ویژه قطریها همراه فرانسه وکشورهای غربی و امریکا امید این را داشتند که این ناظران با گزارشهایی که ارائه میدهند، نظام سوریه را به شدت محکوم کنند. اما گزارشهایی که تا به امروز دادند، نشان داده است که اینگونه نیست و ادعایی که مخالفان سوریه میکردند که ارتش این کشور با تانک و توپ مردم را نابود میکند و میکشد، ثابت نشد. ناظران در این گزارشها اعلام کردند در شهرهایی که حضور داشتند و جدیدترین درگیریها در این شهرها اتفاق افتاده است،تخریب ناشی از بمباران مشاهده نکردند. این امر نشان می دهد که اگر درگیری هم وجود داشته درگیری مسلحانه میان دو طرف با سلاح سبک بوده است.

در حقیقت در گزارش ناظران این موضوع تایید شد که درمقابل نظام مسلحی هم وجود دارد که در حال مبارزه است. به عبارت دیگر اعتراضهای مردمی نیست و بیشتر شکل مبارزه مسلحانه دارد. این گزارشها اصلا به مذاق قطریها، غربیها، فرانسویها و امریکایی ها خوش نیامد و بحث خروج زودهنگام ناظران از سوریه را مطرح کردند. به این معنا که ناظران کل نظرها را نمیتوانند تامین کنند، حتی قطریها بهانه آوردند که ناظران تجربه کافی ندارند و بهتر است که ما از ناظران غربی استفاده کنیم. لازم است یادآوری کنیم که در ترکیب ناظران عرب همه گونه تخصصی وجود دارد، یعنی این ناظران از کارشنان امور نظامی، حقوقی و سیاسی و افرادی که در سازمانهای مردمی نهاد حقوق بشری در اتحادیه عرب فعالیت میکنند، تشکیل شدهاند. بنابراین نمیتوان چنین تهمتی زد که این افراد با نظام همکاری میکنند و یا مهارت و تجربه ندارند. حتی رییس این هیات سرلشکری سودانی است که تجربه زیادی در بحثهای سیاسی و نظامی دارد. در نتیجه طرحی که قطریها به دنبال آن بودند تا به امروز موفق نبوده است و حتی در جلسه اخیر کمیته وزارتی اتحادیه عرب قطریها تلاش کردند که به سرعت بحث فرستادن پرونده سوریه به شورای امنیت را مطرح کرده و در عملکرد ناظران تشکیک کردند که بقیه اعضا با آن موافقت نکردند. قطریها بازهم موفق نشدند و به همین دلیل پس از جلسه آقای شیخ حمد نخست وزیر قطر که در عین حال وزیر خارجه هم هست، بلافاصله قاهره را به سمت نیویورک ترک کرد تا در آنجا با غربیها هماهنگ کنند.

نظام احساس میکند از نگرانی که داشته، عبور کرده است و گزارش ناظران تا به امروز بیطرفانه بوده و نظام را یکطرفه محکوم نکردند، بلکه دو طرف را مقصر دانستند. بنابراین چنین مسایلی در سخنان آقای بشاراسد کاملا واضح بود، البته بشاراسد در ادامه از اتحادیه عرب انتقاد کرد و اعلام کرد که این اتحادیه تبدیل به ابزاری در دست غربیها شده و هدفی که از تشکیل اتحادیه بوده نقض شده است. بشاراسد حتی با بحث اخراج سوریه از این اتحادیه بسیار معمولی برخورد کرد، به گونهای که برای ما اهمیتی ندارد.

از سوی دیگر روسها نیز بسیار قاطع در حمایت از نظام سوریه ایستادهاند و ما شاهد بودیم که ناو هواپیمابر روسی در ساحل سوریه پهلو گرفته است. این مساله نشان دهنده آن است که روسها اجازه نخواهند داد که سناریوی لیبی تکرار شود و دخالت خارجی در مسایل سوریه انجام شود. این مساله هم باعث اطمینان سوریه است که روسها از نظام سوریه حمایت میکنند.

همچنین بشار اسد در سخنرانی خود به اصلاحات هم اشاره کرد و قول داد قانون اساسی جدید تا ماه مارس به رفراندوم گذاشته شود و دو ماه بعد هم انتخابات پارلمانی انجام شود.

اگر نظام دید روشنی نسبت جریان داشته باشد و از این نوع مسایل احساس غرور نکند و سعی کند با اصلاحات واقعی رضایت مردم معترض را برآورده کند، از بحران نظامی و سرنگونی و دخالت خارجی عبور کرده است.

باید منتظر بود و دید تا چه رویکردی را اتخاذ خواهد کرد.اما آنچه که مسلم است این است که مخالفان به هیچ وجه نتوانستند پایگاه مردمی و یا حمایت مردمی که مخالفان در کشورهای دیگر بدست آوردند، بدست آورده و اختلاف میان آنها بسیار زیاد است. مجلس ملی سوریه که متشکل از مخالفان نظام در خارج از سوریه است با مخالفانی که در داخل هستند اختلاف نظر شدیدی دارد. در داخل کشور تشکیلاتی وجود دارد به نام هیات هماهنگی که متشکل از کسانی است که سالهای زیادی در زندان بودند و در حقیقت مشروعیت ملی دارند. اما افرادی که خارج از سوریه هستند این هیاتهای هماهنگی را به مزدوری نظام محکوم میکنند. دلیل آن هم این است که هیاتهای داخلی مخالف دخالت نظامی خارجی هستند و بر این باورند که حرکت اعتراضی مردم سوریه باید با روشهای مسالمتآمیز و بدون توسل به خشونت انجام شود، که این رویکرد مورد پسند خارجنشینها نیست. همین امر هم سبب شده که یکپارچگی لازم میان مخالفان ایجاد نشود و به همین دلیل مخالفان نظام تا به امروز از طرف دو کشور به رسمیت شناخته نشدهاند. اما در جریان لیبی شاهد بودیم که در زمان کوتاهی شورای انتقالی از جانب بسیاری از کشورهای غربی به رسمیت شناخته شد. اما این اختلافها میان مخالفان نظام سوریه بسیار عمیق است که یکی از نقاط ضعف آنها و نقطه قوت نظام است. همچنین یکی از مباحث مطرح در سوریه بحث اقلیتهاست که اقلیتها به طور کامل در کنار نظام هستند. یعنی کردها،دروزی ها،مسیحیان و علویها حامی نظام سوریه هستند چراکه به شدت از به قدرت سلفیها در این کشور نگران هستند. سلفیها گروههای تندرویی هستند که درقالب گروههای اسلامی فعالیت میکنند. همین امر سبب شده است که مشکلی برای جهان غرب به وجود آورده است که شاهدند اقلیتها در کنار نظام هستند. خانم کلینتون در پاریس به صراحت اعلام کرد که ما باید به مسیحیان سوریه اطمینان خاطر دهیم که در نظام آینده سوریه حقوق آنها محفوظ خواهد ماند، همچنین خانم کلینتون معاون خودش را به لبنان فرستاد که در گفتگو با مسیحیان لبنانی آنها را تشویق کرد که با مسیحیان سوری صحبت کرده تا از نظام دور شوند.

آقای ولید جنبلاط در لبنان هم  تلاش میکند تا دروزیهای سوریه را تحریک کند، اما تابه امروز موفق نبوده است. همچنین شخصیتهای تندرویی که در تلویزیونها سخنرانی کرده  و تهدید میکنند اگردر سوریه به قدرت برسند اقلیتها را از بین خواهند برد، به عنوان مثال یکی از روحانیون سلفی به نام شیخ عدنان عرعور که به صراحت اعلام کرده اگر ما به قدرت برسیم ما اولین کاری که خواهیم کرد این است که حرم حضرت زینب و رقیه را با خاک یکسان خواهیم کرد و یک سوم کشورمان اقلیت هستند که این یک سوم را از بین خواهیم برد تا اکثریت به راحتی زندگی کنند.

بنابراین چنین اظهارنظرهای وحشیانهای سبب شده که اقلیتها به شدت نگران وضعیت خود باشند که در کنار نظام قرار گرفتند.این مسایل مجموعه مواردی بود که ذکر شد و به عنوان نقاط قوت نظام و نقاط ضعف مخالفان میتوان به آن اشاره کرد که در حقیقت نظام سوریه از نقطه اوج بحران عبور کرده و میتواند اوضاع را مدیریت کند

 


نظر شما :