دیپلماسی اقتصادی آمریکا علیه صنعت نفت ایران

۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۷ | ۱۵:۲۹ کد : ۱۸۶۸ اقتصاد و انرژی
افزایش تحریمهای اقتصادی ایران به بهانه برنامه هسته ای این کشور مدتها است که در مجامع بین المللی به بحث گذاشته شده است. در این میان آمریکا و همراه اروپایی اش فرانسه مساله تحریم نفت و گاز ایران را عنوان کردند و از شرکتهای فعال در این حوزه ها خواستند تا از ایران خارج شوند.
دیپلماسی اقتصادی آمریکا علیه صنعت نفت ایران
افزایش تحریمهای اقتصادی ایران به بهانه برنامه هسته ای این کشور مدتها است که در مجامع بین المللی به بحث گذاشته شده است. در این میان آمریکا و همراه اروپایی اش فرانسه مساله تحریم نفت و گاز ایران را عنوان کردند و از شرکتهای فعال در این حوزه ها خواستند تا از ایران خارج شوند.
 
این مساله در شرایطی عنوان شد که ایران در حال مذاکره با شرکتهای بزرگی همچون شل و توتال بود تا توسعه حوزه های نفت و گاز جنوب کشور را آغاز کند و زمینه را برای توسعه این صنعت درآمد زا برای کشور فراهم سازد.
 
مطالعه وضعیت اقتصادی ایران درسالهای اخیر به خصوص بعد از مطرح شدن بحث هسته ای ایران در سازمان ملل متحد نشان می دهد آمریکا نقش بسزایی در تعاملات اقتصادی و صنعتی ایران دارد. این کشور با توجه به نفوذ در کشورهای دیگر و روابط گرم دیپلماتیک و روابط سودآور اقتصادی دو جانبه با آنها می تواند کشورهای مختلف را به راهی بکشاند که با اهداف و خواسته های سیاسی این کشور همسو باشد.
 
در سال گذشته این نقش آمریکا در روابط ایران بیشتر از قبل نمایان بود. امتناع شرکتهای ژاپنی از اجرای پروژه های نفتی ایران، خروج شرکتهای اروپایی با این هشدار که ادامه همکاری آنها با ایران به رابطه آمریکا با شرکتهای مذکور آسیب وارد می کند و در نهایت دادن امتیازهای اقتصادی بزرگ و انعقاد قراردادهای کلان با کشورهای آسیایی از قبیل چین، هند، عربستان، امارات و دیگر کشورهای خاورمیانه به منظور عدم همکاری با ایران همگی نشان دهنده نقش این کشور در روابط اقتصادی ایران است.  
 
به تعبیر محافل جهانی وضعیت سال گذشته ایران نشان دهنده نقش روابط دیپلماتیک در برقراری رابطه اقتصادی بود. به تعبیر دیگر این وضعیت به خصوص برای کشورهایی که به منظور همراهی با آمریکا امتیازهای اقتصادی دریافت کردند گونه ای فعال از دیپلماسی اقتصادی را به نمایش می گذارد.
 
آمریکا و قراردادهای نفتی ایران
اولتیماتوم آمریکا به شرکتهای غربی برای خروج از ایران سبب شد تا بسیاری از قراردادها به حالت تعلیق درآید. برای مثال شل و توتال که در آستانه امضای قرارداد با ایران بودند با بهانه های مختلف از قبیل نامناسب بودن قیمت و یا نیاز به زمان بیشتر برای توجیه ابعاد قرارداد و غیره از انجام کار سرباز زدند و پروژه توسعه پارس جنوبی که پروژه ای بسیار بزرگ و ارزشمند برای ایران بود پیشرفتی نکرد. هم اکنون نیز اخباری در مورد احتمال خروج آنها از ایران و جایگزین شدن آنها مطرح شده است.
 
رویترز در روز چهارم ماه می در گزارشی به نقل از مقامات ارشد نفتی ایران نوشت:" شرکتهای نفتی شل و رپسول اسپانیا در نظر دارند از پروژه 10 میلیارد دلاری توسعه بلوک 14حوزه گازی پارس جنوبی کناره گیری کنند. آنها دلیل این اقدام را فشارهای آمریکا برای خروج شرکتهای غربی از ایران ذکر کردند."
 
روزنامه اسپانیایی اکسپانسیون در بخشی از گزارش خود در این رابطه نوشت:" شرکتهای شل و رپسول از ایران می خواهند که موافقت خود را با خروج از برنامه کنونی توسعه بلوک 14حوزه پارس جنوبی اعلام کند ولی به آنها اجازه دهد تا در آینده و بعد از کاهش فشارهای بین المللی به خصوص فشارهای آمریکا دوباره وارد مناقصات نفت و گاز ایران شوند."
 
این اخبار در شرایطی منتشر شد که حجت الله غنیمی فرد، مدیر امور بین المللی شرکت ملی نفت ایران، گفت:" هیچ تقاضای رسمی از طرف دو شرکت مذکور برای خروج از ایران ارسال نشده است و در مذاکرات داخلی هم هیچ مساله ای در این مورد ذکر نشده است."
 
جایگزین اروپایی ها
رویترز به نقل از روسای دو شرکت شل و رپسول نوشت:" دو شرکت رپسول و شل به ایران کمک می کنند تا جایگزینهایی را برای توسعه حوزه های گازی خود انتخاب کند. مهمترین گزینه های مطرح شده شرک نفت و گاز هند، شرکتهای نفتی چین و شرکت گازپروم روسیه است."
 
مطالعه پیشینه همکاری این شرکتها با ایران در سالهای گذشته نشان می دهد که حتی شرکتهای مذکور نیز نخواهند توانست بدون اجازه آمریکا با ایران رابطه خوبی برقرار کنند. برای مثال روسیه به دلایل مختلف و برای دریافت امتیاز از کشورهای غربی و ایران ( هر دو طرف ) پروژه ساخت نیروگاه بوشهر که پروژه ای دو ساله بود را بعد از بیست و شش سال تحویل داد و در آخر هم ساخت این نیروگاه و تحویل اولین محموله سوخت با اطلاع و یا به تعبیر بهتر اجازه ایالات متحده آمریکا انجام شد.
 
سپس مساله پروژه چهارده ساله ساخت خط لوله انتقال گاز از ایران به پاکستان و سپس هند عنوان شد که مذاکرات زیادی در این مورد انجام شده بود ولی بعد از بالا گرفتن مشکل غرب با ایران بر سر مساله هسته ای این کشور و وضع تحریمهای اقتصادی علیه ایران، هند بهانه جویی های مختلفی را آغاز کرد و چندین سال اجرای طرح را عقب انداخت.
 
تلاش پاکستان و ایران برای متقاعد کردن هند و اجرای پروژه و تلاش آخر ایران با سفر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری این کشور، به پاکستان و هند نیز نتیجه ای در پی نداشت. زیرا در همین سفر بود که مقامات هندی سه شرط جدید برای ایران قرار دادند که بدون قبول آنها از طرف ایران هند حاضر به مشارکت در طرح نبودند.
 
در این میان کارشناسان آمریکایی عنوان کردند کشورهای مذکور توان مالی لازم برای اجرای طرح را ندارند. در این گزارش نوشته شد:" سه کشور مذکور برای ساخت این خط لوله نیازمند دریافت وام از بانک جهانی هستند. زیرا توان مالی کافی برای اجرای این طرح را ندارند. در این میان پاکستان بیشتر از هر کشور دیگری نیاز به دریافت وام از بانک جهانی دارد و با توجه به نقش و نفوذ آمریکا در این سازمان و عدم تمایل این کشور به ساخت خط لوله اجرای ان امکان پذیر نیست."
 
این اظهار نظر نیز نشانه ای دیگر در مورد نقش آمریکا به عنوان قدرت اقتصادی و سیاسی برتر جهان در مناسبات اقتصادی ایران و به خصوص پروژه های نفت و گاز کشور است. پروژه هایی که نبض اقتصاد ایران هستند و بدون آنها نمی توان آینده ای روشن در اقتصاد متصور بود.
 
چین نیز همانند دو کشور ذکر شده در بالا است. این کشور تنها حامی آسیایی ایران در عرصه بین الملل بود و قرارداد 2میلیارد دلاری ایران با ساینوپک نیز نشانه ای از این دوستی تعبیر شد. ولی مدت کوتاهی بعد از انعقاد این قرارداد، آمریکا ابراز نارضایتی کرد و سران ایالات متحده و اروپا طی سفرهایی که به این کشور داشتند قرادادهای اقتصادی بزرگی را با چین امضا کردند.
 
چندی بعد از انعقاد این قراردادهای کلان که امتیاز چین برای دوری گزیدن از ایران بوده است نه تنها رابطه اقتصای و بانکی ایران و چین از بین رفت بلکه سبب شد تا چین دیگر از ایران در مجامع بین المللی حمایت نکند. بعد از این سفرها ارائه اعتبارات اسنادی به بازرگانان ایرانی در چین متوقف شد و اجرای پروژه دو میلیارد دلاری ساینوپک با ایران برای توسعه حوزه یادآوران در هاله ای ازابهام قرار گرفت. 

نظر شما :