تحولات جدید اردن؛ آرامش یا سکون؟
ماهها بود که مردم اردن خواهان استعفای نخست وزیر بودند. استعفای نخست وزیر اردن در شرایط کنونی این کشور چه تاثیری خواهد داشت؟
در اردن، نظام سعی میکند تغییراتی را که مردم خواهان آن هستند تحت سقف نخست وزیر تعریف کند. به عبارت دیگر نظام اردن تلاش دارد تضاد را با خاندان حاکم تعریف نکرده، بلکه آن را تضاد با نخست وزیر معرفی کند و با تغییر نخست وزیر، رضایتمندی جامعه را جلب کند. در حالی که در نظام حکومتی اردن نخست وزیر اساسا از اختیارات زیادی برخوردار نیست. تعیین کننده نخست وزیر، پادشاه است و نخست وزیر در مقابل پادشاه اردن مسئولیت دارد. اساسا مشکلی که در حال حاضر وجود دارد این است که اگر ناکارآمدی ای در دولت اردن وجود دارد، به همه نظام اردن از جمله شاه بر میگردد.
در حالی که در حال حاضر اختیارات در دست شاه است ولی تغییرات تا سقف نخست وزیر در حال انجام است. این نوعی مدیریت بحران است که از سوی مقامات اردن به کار گرفته شده و سعی میکند به نوعی شرایط فعلی را با جلب رضایتمندی حفظ کند.
این که شرایط در اردن به این گونه در آمده است، دلایل متفاوتی دارد. یکی از مهم ترین این دلایل شرایط امنیتی این کشور است. علاوه بر این خاندان حاکم در اردن یک خاندانهاشمیاست و تا کنون سعی کرده به نوعی مردم را با استفاده از این که خاندان حاکم ذریه پیامبر هستند،حفظ کند.
اگر بخواهیم موضوع اردن را هم در چارچوب بیداری اسلامیبررسی کنیم، خواهیم دید که اردن با کشورهای دیگر متفاوت است. در کشورهای دیگر، مردم به دنبال تغییرات بنیادین هستند، در حالی که در اردن اصلاحات آخرین سقف مطرح در این کشور است.
دلیل این که مردم میخواستند معروف البخیت از نخست وزیری برکنار شود این بود که او قائل به گفت و گو با مخالفین نیست. آیا برکناری او میتواند زمینه ساز گفت و گو میان دولت و مخالفان شود؟
معروف البخیت قبلا رئیس سازمان امنیت بوده است. سازمان امنیت اردن سازمانی تحت کنترل نظام نیست. بلکه یک سازمان امنیتی است که دستورات خود را از امریکا و اسرائیل دریافت میکند و خود را با کشورهای خارجی هماهنگ میکند. این یکی از اشکالاتی است که در اردن وجود دارد. اردن قبل از آن که یک کشور مستقل باشد، یک رژیم سیاسی است که کارویژه آن حفظ اسرائیل است. حفظ اسرائیل از طریق این سازمان امنیت صورت میگیرد و آقای معروف البخیت هم جزء سران این سازمان بوده است.
زمانی که معروف البخیت به قدرت رسید و نخست وزیر شد، همان رفتاری که در سازمان امنیت داشت را در این جا تسری داد. تسری این رفتارها منجر به نارضایتی مردم شد. البته همان طور که مردم اردن معتقدند ایشان فردی است که قائل به گفت و گو نیست و اساسا برای مردم احترامیقائل نیست. در نهایت این یکی از دلایل اعتراض مردم به ایشان است ولی در اصل این اعتراض به کل ساختار بر میگردد که معروف البخیتها را تولید و در این پست قرار میدهد.
شما به سازمان امنیت اردن نیز اشاره کردید. ظاهرا پس از استعفای نخست وزیر، رئیس سازمان امنیت اردن نیز از کار برکنار شده است. این برکناری به استعفای نخست وزیر مربوط است؟
این به بحث بیداری بر میگردد. به هر حال در اردن شاخصههای بیداری در حال نمایان شدن است. الان تقریبا هر جمعه تظاهرات گسترده ای صورت میگیرد. تا کنون این بحث در چارچوب احزاب اسلامیمطرح بدود، الان عنصر جدیدی وارد این فرایند شده است. احزاب اسلامیبرای نظام شناخته شده اند و تحت سقف نظام کنترل شده اند. در اردن جریان اسلامیبه طور کلی و به ویژه اخوان المسلمین دارای سقف خواستههایی است. این جریانات تقریبا در آغوش نظام پرورش یافته و بزرگ شده و نمیتواند اساسا با این نظام در بیفتد. اما تحول جدیدی که اتفاق افتاده در این قسمت نیست و آن ورود جوانان به صحنه است. جوانان به دنبال دگرگونیهای گسترده تری هستند.
البته نظام اردن سعی میکند با روشهای امنیتی، بحران را مدیریت کند و تغییر رئیس سازمان امنیت را نیز باید در این راستا ارزیابی کرد.
بسیاری معتقدند که تحولات در اردن به تغییر کلی ساختار حکومت در این کشور منجر نخواهد شد و مردم به یک حکومت مشروطه راضی خواهند بود. ارزیابی شما از آینده اردن چگونه است؟
هیچ ضمانتی برای هیچ حکومتی در خاورمیانه وجود ندارد. در حال حاضر، دوره، دوره حاکمیت مردم است. مردم چیزی کمتر از استقلال کامل و عزتمندی نمیپذیرند. آیا در دولت اردن این عزتمندی وجود دارد؟ رفتار دولت اردن در چارچوب وابستگی و نقش آفرینی در سایه اسرائیل قابل توضیح است. در این شرایط عزتمندی وجود ندارد و استقلال لگدمال شده است. مردم اردن این مسئله را به خوبی میدانند و طبیعی است که در آینده تضادهایی که در حال شکل گیری است، پرورش پیدا کند و در نهایت منجر به یک قیام گسترده مردمیشود.
نظر شما :