خلل در بازی غربی و بازسازی سیاست شرقی مسکو
جمهوری اسلامیایران به عنوان یکی از قدرتهای منطقه ای در حوزه خاورمیانه و خلیج فارس و هم چنین در حوزه آسیای مرکزی، خزر و قفقاز به صورت طبیعی نقش مهمیدر مسائل این حوزه دارد. این نقش را در بیست سال اخیر در موضوعات امنیتی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی دیده ایم. در حل و فصل بحرانهایی مانند بحران قره باغ، بحران تاجیکستان، و بحران طالبان در افغانستان این نقش قابل انکار نبوده است.
بعد از شکل گیری سازمان همکاری شانگهای و تحول تدریجی آن از یک سازمان محدود و یک سری نشستهای دوره ای برای حل و فصل مسائل مرزی کشورهای آسیای مرکزی و چین و تبدیل آن به یک سازمان امنیتی و نهایتا اقتصادی، جمهوری اسلامیایران هم به عنوان عضو ناظر این سازمان پذیرفته شده است. اما با توجه به نقشی که جمهوری اسلامیایران در طی بیست سال گذشته داشته است، بحث تمایل ایران برای عضویت رسمیمطرح بوده است.
عضویت رسمیایران در سازمان همکاریهای شانگهای هم میتواند به سود منافع ملی ایران باشد و هم برای تقویت این سازمان و حل و فصل مسائلی که در حوزه کشورهای عضو این سازمان است، فرصت خوبی باشد. اما متاسفانه عضویت رسمیایران محقق نشده و جمهوری اسلامیایران صرفا یک عضو ناظر است.
موانع عضویت رسمیایران چیست؟ آیا موانعی از طرف ایران وجود دارد یا سازمان همکاریهای شانگهای مخالفتی با این مسئله دارد؟
در مورد موانع عضویت ایران نکته اصلی این بوده است که سازمان تا به حال در مورد اعضای ناظر که شامل ایران، پاکستان، هند و مغولستان هستند، تصمیم خاصی نگرفته است و یک سری شروط هم در سازمان گذاشته اند که این شرایط به گونه ای است که مانع عضویت ایران میشود. از جمله این که کشوری که عضو رسمیسازمان شود نباید موضوع تحریمهای بین المللی سازمان ملل متحد قرار گرفته باشد. این خود یک مانع عمده است.
اما موانع موجود فراتر از این مانع سیاسی اعلام شده است. به نظر من روسیه قبل از هر چیز تمایلی ندارد که به نقش ایران در حوزه آسیای مرکزی رسمیت ببخشد. از طرفی چینیها هم چندان مایل نیستند که این سازمان رنگ و بوی سیاسی و امنیتی بگیرد. هم چنین روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی از مواضع سیاسی ضد امریکایی ایران و سایه انداختن این مواضع بر این سازمان تا حدی نگران هستند و چندان مایل نیستند که سازمان همکاریهای شانگهای که بیشتر جنبههای منطقه ای یعنی حل و فصل اختلافات میان کشورها، کنترل افراط گرایی، مهار تروریسم و تقویت همکاریهای اقتصادی را در دستور کار دارد، به سمت رقابت جدی با غرب حرکت کند.
اگر چه در دورههایی که روسیه با غرب مشکل داشته مانند سالهای 2008-2006 روسیه کوشیده است که این سازمان را به عنوان یک سازمان امنیتی بین المللی در مقابل ناتو قرار دهد و حتی مفهوم ناتوی شرقی هم بر سر زبانها افتاده است، اما حتی روسیه قبل از سال 2006 و بعد از سال 2008 هم چندان مایل نیست که این سازمان به عنوان یک سازمان امنیتی بین المللی به سمت یک جبهه گیری و جبهه بندی بین المللی و ایجاد یک سیستم رقابتی پیش رود.
موضع چین در این خصوص حائز اهمیت است و دولت چین به دلیل مجموعه فعالیتهای اقتصادی و منافعی که در ارتباط با کشورهای غربی دارد، چندان مایل نیست که وارد یک بلوک امنیتی بین المللی شود. از نگاه چین، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی مانند قزاقستان و ازبکستان، عضویت رسمیایران جدا از منافع و فرصتهایی که برای ثبات و امنیت در منطقه و همکاری اقتصادی در منطقه و گسترش فضای ارتباطاتی منطقه میتواند داشته باشد، اما با توجه به آن نقش پررنگ غرب ستیزی و امریکا ستیزی در ایران، این کشورها مایل نیستند که این دعوای بین المللی ایران و غرب در چارچوب سازمان همکاری شانگهای هم مطرح شود.
در کنار اینها میتوانیم به مخالفتهای محدودتری اشاره کنیم. کشوری مانند ازبکستان به دلیل مسائل فرهنگی و سیاسی خاصی که با تاجیکستان و ایران دارد، نگران عضویت ایران در این سازمان است. قزاقستان هم بعضا به نوعی نگرانیهایی را مطرح کرده است. لذا موانع بر سر راه عضویت ایران کم نیستند.
به نظر من شاید ایران قدری در این خصوص عجله کرده است. ایران باید صبر می کرد تا تکلیف کشورهایی مانند پاکستان و هند روشن شود. اگر آنها به عضویت پذیرفته شوند، راه برای عضویت ایران باز خواهد شد. اما این که در ابتدا مسئله عضویت ایران مطرح شود، با توجه به مجموعه مسائلی که در کشورهای منطقه و اعضای رسمیوجود دارد، تا حدی کار را دشوار کرده است.
یکی از مسائلی که در این سفر مطرح شد دیدار آقای احمدی نژاد با مدودف بود. بسیاری این دیدار را آغاز فصل جدیدی در روابط ایران و روسیه میدانند. آیا شما تغییری در روابط ایران و روسیه میبینید که بتوان از آن به عنوان فصل جدید مناسبات نام برد؟
روابط ایران و روسیه در ماههای اخیر در مسیر بهبودی قرار گرفته و خود این دیدار هم نشان دهنده این مسیر جدید است. این دیدار بر اساس آن چه گفته شده دیداری امیدوارکننده بوده و طرفین بر تقویت روابط دو کشور تاکید کرده اند. طرف روسی بر حق ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای تاکید کرده است. هم چنین بر این نکته تاکید کرده که مسئله هسته ای ایران باید به صورت دیپلماتیک حل و فصل شود. در کنار این نکات،آقای مدودیف اشاره داشته که ایران باید موضع شفاف تری در مسئله هسته ای داشته باشد و همکاری بیشتری با آژانس به عمل آورد.
اما در مجموع میتوان دو جنبه از این دیدار را مورد توجه قرار داد. تا آن جا که مربوط به روابط دوجانبه ایران و روسیه است، بسیار مفید و امیدوار کننده بوده، اما آن جا که مربوط به مسئله هسته ای ایران بوده، خواستهای رئیس جمهور روسیه تکرار خواستههایی بوده است که روسیه در گذشته از ایران داشته و تکرار مواضعی بوده است که روسیه نسبت به مسئله هسته ایران داشته است. روسیه ضمن به رسمیت شناختن حق ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای، بر حل و فصل دیپلماتیک این موضوع و هم چنین همکاری ایران و آژانس تاکید کرده و این نکته جدیدی نیست. به نظر من نکته جدید همین تاکید دو طرف بر همکاری بیشتر است که آن هم عمدتا به خاطر سپری شدن دوره حاد "ری ست" در روابط مسکو- واشنگتن و آغاز نگرانیهای روسیه در موضوع سپر موشکی است.
نظر شما :