ایران و سوریه دوستانی برای تمامی فصول
روزنامه الحیات چاپ لندن در یادداشتی به این موضوع پرداخته و مینویسد: رجب طیب اردوغان بارها نسبت به آنچه در سوریه گذشته هشدار داده است. وی که متحد جامعه جهانی محسوب میشود چندین بار هشدار داده است که سوریه نباید بگذارد فاجعهای سیاسی اجتماعی رخ دهد و به اصلاحات هر چه سریعتر جامه عمل بپوشاند. هشدار جدی نخست اردوغان پس از اعمال تحریمهای اتحادیه اروپا علیه 13 تن از مسئولان سوری بر زبان رانده شد و هشدار جدی دوم زمانی گفته شد که ایالات متحده امریکا اعلام کرد به سمتی میرود که نظام سوری را فاقد مشروعیت بداند و کاترین اشتون، مذاکرهکننده امور خارجه اتحادیه اروپا نیز بعید ندانست که اتحادیه متبوعش دایره تحریمها را گسترش داده و بشار اسد، رئیس جمهوری این کشور را شامل شود.
در ادامه این یادداشت آمده است: هشدارهای اردوغان بیشتر از این بابت است که میترسد کشتار حماه که در دهه هشتاد و در دوران ریاست جمهوری حافظ اسد، پدر بشار اسد حادث شد تکرار شود. وی این بار به رئیس جمهوری سوریه میگوید در هزاره سوم اوضاع سیاسی بسیار با اوضاع دهه هشتاد قرن گذشته میلادی تفاوت میکند. به ویژه این که اخباری مبنی بر کشته شدن دهها نفر و بازداشت هزاران نفر ظرف یک هفته گذشته منتشر شده است. اگر چه بر خلاف اظهارات اپوزسیون سوریه که آمار کشتار و بازداشتیها را منتشر میکند و البته چندان هم قابل استناد نیست، دولت سوریه اعلام کرده است که تنها سلفیان را هدف قرار داده و تا آخرین لحظه نیز به مبارزه با آنها ادامه خواهد داد. نظام سوریه معتقد است که تظاهرکنندگان را باید به دو دسته تقسیم کرد، عدهای که به صورت مسالمتآمیز مطالبات خود را پیگیری میکنند و فقط به دنبال اصلاحات هستند و نمیخواهند نظام را سنگون کنند، عدهای دیگر که صرفا به قصد به آشوب کشیدن کشور، بیثباتی، ترور، ترس از اصلاحات حقیقی و قبول تکثر سیاسی و آزادیهای اساسی دست به اسلحه بردهاند و علیه مردم میجنگند.
در ادامه این یادداشت آمده است: در حالی که رهبران نظام سوریه چندان اهمیت نمیدهند که دوستانی مثل اردوغان که کشورش را به شریکی قدرتمند برای سوریه تبدیل کرد، نیکولا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه که پذیرفت فصلی تازه در روابط فرانسه سوریه ایجاد شود، شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر قطر و جان کری، رئیس کمیسیون روابط خارجه سنای امریکا را از دست بدهند و اهمیتی هم نمیدهند که دولتهای بریتانیا، آلمان و ایتالیا سیاست گشایش در برابر دمشق را کنار بگذراند، با این حال اصلاحات را آغاز کرده، بر خلاف آنچه گفته میشود در رابطه با ایران تجدید نظر کرده، در برابر مقاومت فاصلههایی را در نظر گرفته و آماده است که هر گونه تغییری را در درون حکومت انجام دهد.
نویسنده این یادداشت در ادامه تاکید میکند: البته این بدان معنا نیست که سوریه در روابط خود با ایران تجدید نظر اساسی کرده است. رابطه با ایران برای دمشق امری جداناپذیر و غیر قابل تجدید نظر است و آن را الصاق شده به پرونده دیپلماسی – امنیتی خود میداند. از سویی سوریه خوب میداند که از ضعفها و شکستهایش در افغانستان، عراق و فلسطین و شکست اسرائیل در لبنان چگونه استفاده کند تا دوباره جایگاه منطقهای خود را باز یابد.
نویسنده این یادداشت در پایان می نویسد: آیا واقعا تصور میکنید که در سال 2011 که ایالات متحده قصد دارد از عراق عقبنشینی کند، واقعیتها در فلسطین در حال تغییر است و فتح و حماس آشتی کردهاند، امریکا و غرب بخواهند در برابر سوریه رویکردی تند و شدید همانند آنچه در لیبی اتخاذ کردند، اتخاذ کنند؟ آیا فکر میکنید در چنین شرایطی سوریه این قدر ناتوان شده باشد که مجبور به تن دادن به خواسته غرب شود و از ایران جدا شود؟ در گذشته ترکیه به یک شریک حقیقی برای سوریه برای خروج از انزوای منطقهای تبدیل شده بود و ایران نیز برای سوریه قدرتی برای بازیهای سیاسی منطقهای بود. ولی در حال حاضر سوریه ترجیح میدهد پندهای ترکیه را حتی به قیمت از دست دادن شراکتش از دست بدهد و ایران را در تمامی زمینهها چه داخلی و چه خارجی داخل کند تا هم زمام امور را در داخل داشته باشد و هم این که همچنان نفوذ خود را در مناطق محیطی خود مثل لبنان داشته باشد.
نظر شما :