گل عربستان به خودی و برد ایران

۰۱ فروردین ۱۳۹۰ | ۲۰:۴۴ کد : ۱۰۷۶۱ اخبار اصلی
شاید جهانیان زمانی که یک دکیتاتور یا رهبری خودکامه از اریکه قدرت پایین کشیده می شود هورا می کشند اما همین دولتمردان غربی زمانی که بحث تنبیه رهبرانی که مردمان خود را سرکوب می کنند پیش می آید به دقت انتخاب می کنند و نه از سر تعجیل و هیجانزدگی.

دیپلماسی ایرانی: ملک عبدالله که در راس قدرت در عربستان ایستاده است از آنچه که در چند ماه اخیر در خاورمیانه با عنوان خیزش های مردمی و انقلاب شکل گرفت یک درس بسیار مهم آموخت: شاید جهانیان زمانی که یک دکیتاتور یا رهبری خودکامه از اریکه قدرت پایین کشیده می شود هورا می کشند اما همین دولتمردان غربی زمانی که بحث تنبیه رهبرانی که مردمان خود را سرکوب می کنند پیش می آید به دقت انتخاب می کنند و نه از سر تعجیل و هیجانزدگی.

همین درک از واقعیت جاری در سیاست های غرب بود که هفته گذشته نیروهای عربستان سعودی را برای مهار جریان های مردمی به بحرین کشاند. در منامه و دیگر نقاط بحرین کوچک، سربازان عربستانی دوشادوش نیروهای امنیتی آل خلیفه ایستادند و بر مردمانی آتش گشودند که هیچ سلاحی برای دفاع از خود نداشتند. این حرکت هم معادلات جدیدی را برای دنیای سیاست در خاورمیانه تعریف کرد و هم سیاست جدید آمریکا در حساس ترین منطقه استراتژیک جهان را به تصویر کشید: بحرین تبدیل به جدید ترین محل مناقشه میان ایران و عربستان سعودی شد. هدف هر دو این کشورها نیز عیان است: تلاش برای افزایش نفوذ و قدرت خود بر منطقه.

اکنون پرسش اینجاست که بحرین می تواند کدام مدل و الگو از دولت داری را در خود جای دهد که در حقیقت کمک به برقراری ثبات در منطقه هم باشد؟ دیگر سوال مطرح در این حوزه این است که واشنگتن به خلق کدام دولت در بحرین راضی می شود: نخستین گزینه دولتی دموکرات است که بر پایه های همین دموکراسی استوار است و گزینه دیگر هم در راس قرار دادن مردی است که اوامر خود را به دیگران دیکته می کند و از سرکوب معترضان هم ابایی ندارد . همان مردی که به ظاهر به اصلاحات تن می‌دهد و البته تامین کننده منافع امریکا در منطقه نیز است . همان سیاستمداری که هم چاه های نفت خود را در اختیار ایالات متحده قرار می دهد و هم ساز مخالف با ایران را ادامه خواهد داد.

برای عربستان سعودی این نکته چندان اهمیتی ندارد که آیا بحرینی ها به دموکراسی و حکومت قانون می رسند یا خیر؟ آنچه برای خاندان سعود علامت سوال بزرگی است این است که آیا ایران بر این کشور کوچک اما از منظر استراتژیک فوق العاده مهم در حاشیه خلیج فارس تسلط پیدا می کند یا خیر؟

از همان روز تاریخی در سال 1979 میلادی که تقویم ها انقلاب اسلامی ایران را ثبت کردند، آب تهران و ریاض تا همین امروز در یک جوی نرفته است . شیعیان در ایران قدرت را در اختیار دارند و وهابیون در عربستان سعودی. هر دو این قدرت ها هم داعیه‌دار آقایی بر منطقه ای بوده اند که نفت آن جهانیان را به التماس کشانده است. هیچ کس حمایت عربستان از عراق در هشت سال جنگ تحمیلی با ایران را فراموش نمی کند. البته که حمایت ایران از حزب الله لبنان هم خاری است در چشم خاندان سعود. در یک دهه گذشته وزنه قدرت در منطقه بیشتر به سمت تهران متمایل بود. همین مساله اکنون خاندان سعود را به وحشت انداخته و دولتمردان این کشور عزم خود را برای به اثبات رساندن قدرت خویش در بحرین جزم کرده اند. برای آل سعود منامه آخرین جبهه ای است که نباید در اخیتار ایران قرار بگیرد . عربستان سعودی تحت عنوان پرطمطراق شورای همکاری خلیج فارس نیروهای خود را به بحرین اعزام کرد. ماموریت هم هویدا بود: سرکوب طرفداران دموکراسی در بحرینی که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل می دهند.

دبیر بخش خاور نزدیک مرکز تحقیقات استراتژیک و منطقه ای در قاهره در این خصوص می گوید: اگر جریان اپوزیسیون در بحرین برگ برنده را در دست بگیرد این عربستان سعودی است که قدرت خود را در منطقه از دست خواهد داد. عربستان سعودی مدتهاست که خود را سپر بلای اهل تسنن می داند. درست مانند ایران که سعی در حمایت از جریان های شیعه در منطقه دارد.

مشکلی که ایالات متحده در منطقه دارد این است که بحرین برای حل مشکلات خود به اهرم زور و فشار متوسل شده است. خاندان سلطنتی می توانستند برای پایان دادن به بحران داخلی و نارضایتی های عمومی به اصلاحات روی آورند اما دیگر راه موجود را که همان توسل به خشونت بود انتخاب کردند. واشنگتن در ملاعام همواره از اصلاحات در بحرین یاد کرد و البته که این بازی در صحنه بود.

اکنون که نیروهای عربستان سعودی در بحرین مستقر هستند می توان از تاثیر آن بر واشنگتن به صراحت سخن گفت چرا که ناوگان پنجم آمریکا هم در همین کشور کوچک حاشیه خلیج فارس لنگر دارد.

واشنگتن در مصر بلافاصله پشت سر معترضان قرار گرفت و در لیبی هم شاید دیر اما به هرحال به نفع اصلاح طلبان وارد صحنه شد اما در بحرین هیچ کدام از این حرکت ها تا کنون انجام نگرفته است و بیراهه نیست اگر معترضان بحرینی امریکا و عربستان را در این بازی هم پیاله با هم بدانند. اکنون نتیجه این بازی هر آنچه که باشد ایالات متحده در آن سهیم خواهد بود. عملکرد خاندان سعود در بحرین به گونه ای بود که گویا هیچ تصوری برای روزی که شاید هم نیروهای دولتی بحرین و هم سربازان عربستان سعودی قافیه را واگذار کنند، وجود نداشت. بازی که عربستان سعودی در بحرین آغاز کرده بسیار پرهزینه است و شاید به مسیری بینجامد که هرگز مورد درخواست واشنگتن نشین ها نبوده است.

تحلیل گران خاندان سعود هم می دانند که این مساله می تواند منجر به بحرانی جدی در منطقه شود اما انگشت اتهام خود را به سمت تهران گرفته اند. عبدالعزیز ساگر که ریاست مرکز تحقیقاتی خلیج فارس را بر عهده دارد در این خصوص می گوید: آنچه عربستان انجام داد باب را برای دخالت ایرانی ها باز نگاه داشت. اکنون ایرانی ها می توانند عملکرد عربستان در بحرین را بهانه ای برای دخالت بدانند.

هیچ گونه مدرک مستدلی وجود ندارد که ایران در خیزش های عمومی در بحرین دستی دارد. البته پربیراهه نخواهد بود اگر شیعیان در بحرین به پیروزی دست یابند و به سمت تهران هم متمایل شوند. بی شک با سناریو تشکیل دولت شیعه در بحرین ، این دولت به خاندان سعودی در عربستان هم بسیار بی میل خواهد بود.

حتی اصلی ترین منتقدان تند و تیز ایران هم اعتقاد دارند که دخالت عربستان سعودی در بحرین به نفع ایران تمام خواهد شد. تصمیم ملک عبدالله برای حمایت از آل خلیفه چالش هایی را به تصویر کشید که ایالات متحده همواره در حمایت از متحدان استراتژیک خود در خاورمیانه با آنها درگیر است. عربستان سعودی از یک سو تامین کننده نفت ایالات متحده است و از سوی دیگر مهد جریان های تروریستی به حساب می آید. هر چند که خاندان سعود این جریان ها را از داخل کشور پاکسازی کرده اند اما هیچ گاه آن گونه که مد نظر واشنگتن بود از افراط فاصله نگرفتند. ریچارد هالبروک نماینده ویژه باراک اوباما در حوزه آسیای میانه چند روز پیش از فوتش در گفتگویی با خبرنگاران زمانی که از وی سوال شد آیا هروئین و مواد مخدر اصلی ترین تامین کننده مالی طالبان و القاعده هستند؟ گفت: خیر. این کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند که این نقش را برای شبه نظامیان ایفا می کنند.

بسیاری از تحلیل گران ادعا می کنند که منظور هالبروک از کشورهای حاشیه خلیج فارس همان عربستان سعودی بود و کویت. آنچه که در بحرین رخ داد و حمایت یا شاید سکوت ایالات متحده در برابر آن تنها مساله ای نبود که مورد انتقاد ایرانی ها به تنهایی قرار گیرد. بسیاری از ساکنان منامه هم بدون آنکه سخنان مقام های ایرانی را شنیده باشند انگشت اتهام خود را به سمت واشنگتن دراز کردند.

منبع: نیویورک تایمز 


نظر شما :