چرا کاخ سفید در روند مشروعیت بخشی به طالبان عجله می کند؟
مذاکره با طالبان برای فرار از افغانستان
دیپلماسی ایرانی: از سال 2011 تاکنون موضوع بازگشایی دفتر سیاسی طالبان در قطر در حال بحث و بررسی بوده است. در آوریل سال 2013، «حامد کرزی» رئیس جمهور افغانستان اعلام کرد که بازگشایی این دفتر در قطر می تواند تسهیل کننده روند صلح باشد با این حال این موضع دولت افغانستان همیشه مثبت نبوده است. در نهایت در روزهای گذشته برای اولین بار دفتر سیاسی طالبان در شهر دوحه و با حضور مقامات دو طرف افتتاح شد و اولین بیانیه طالبان از این دفتر صادر شد. مقامات قطری هدف افتتاح این دفتر را تسهیل در روند گفت وگوهای صلح در افغانستان عنوان کرده اند. با این حال در روزهای گذشته بحث های زیادی در مورد نحوه عملکرد این دفتر و وضعیت مذاکرات بین دو طرف مطرح شده است. در مورد این مسائل با محمدابراهیم طاهریان، سفیر پیشین ایران در افغانستان و پاکستان و تحلیلگر مسائل منطقه گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:
ارزیابی شما از افتتاح رسمی دفتر سیاسی طالبان در قطر چیست؟ آیا این اتفاق می تواند یک تحول مثبت در روند تحولات سیاسی مربوط به افغانستان ارزیابی شود؟
در مورد افتتاح دفتر جریان افراط در قطر مسائلی وجود دارد که به نظر می رسد که با افکار عمومی بازی می شود. از یک طرف گفته می شود که دفتر سیاسی طالبان در پایتخت قطر برای تسهیل در روند گفت وگوهای صلح در افغانستان افتتاح شده است. از طرف دیگر می بینیم که طالبان با عنوان امارت اسلامی افغانستان بیانیه صادر کرده است و پرچم امارت اسلامی افغانستان را برافراشته است. در حقیقت اینگونه به نظر می رسد که طالبان نه به عنوان یک گروه بلکه به عنوان یک جریانی که قبلا در افغانستان حاکم بوده مطرح است و به نوعی به موازات دولت افغانستان عمل می کند. بنابراین در ابتدا این باید مشخص شود که طالبان به چه عنوانی قرار است در قطر فعالیت کند. آیا قطر و آمریکا می خواهند گروهی را به رسمیت بشناسند که داعیه حکومت در افغانستان را دارد؟ در حالی که دولت کنونی در افغانستان از سوی جامعه بین الملل به رسمیت شناخته شده است. بنابراین این موضوع باید روشن شود که طالبان به چه عنوانی فعالیت خود را در قطر شروع کرده است.
موضع دولت افغانستان در قبال این اتفاق چیست؟ پیش از این کرزی از این اتفاق استقبال کرده بود. آیا این دفتر با رضایت کامل کابل افتتاح شده است؟
رفتار حکومت کابل در قبال این موضوع چندان روشن نیست و در مواردی با تناقض روبرو بوده است. در مقاطعی حکومت مرکزی از گشایش دفتر طالبان در دوحه استقبال می کند و سفر کرزی به دوحه به معنای تایید این مسئله ارزیابی می شود. اما در مقاطعی با این مسئله مخالفت می کند. به نظر می رسد یا دولت افغانستان ارزیابی روشنی از این اتفاق ندارد و افغانی ها دچار نوعی سردرگمی در قبال این روند هستند و یا به عمد و در راستای فریب افکار عمومی رفتار مشخص و یکپارچه ای از خود نشان نمی دهند.
با این وجود آیا می توان این اتفاق را مثبت ارزیابی کرد؟
به نظر من مجموعه تحولاتی که در افغانستان در حال وقوع است را نمی توان جدا از هم ارزیابی کرد. در روزی که خبر افتتاح دفتر سیاسی طالبان در شهر دوحه منتشر می شود امنیت افغانستان به مقامات محلی واگذار می شود که این دو خبر تا حدی با هم در تناقض به نظر می رسند. در همین روز عملیات انفجاری علیه آقای محقق صورت می گیرد و این عملیات دهها کشته بر جای می گذارد؛ آنهم در منطقه ای که کمتر این اتفاقات رخ می دهد. مجموعه این تحولات تصویری نگران کننده از رفتارهای بازیگران مطرح در افغانستان نشان می دهد که پیام های متناقضی صادر می کند و بر پیچیدگی های بحران بیشتر می افزاید. افغانستان نیاز به آرامش دارد و این رویه به نظر نمی رسد به سمت آرامش پیش رود.
گفته می شود که اوباما شخصا در به نتیجه رساندن تلاش ها برای گشایش دفتر طالبان در قطر با حامد کرزای همکاری کرده و جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا نیز در این روند نقش مهمی ایفا کرده است. رویکرد آمریکا را در قبال این دفتر چگونه ارزیابی می کنید؟
به نظر من در حالی مقامات عالیرتبه واشنگتن با اعلام موضع نسبت به این روند مذاکرات، این دفتر را به رسمیت می شناسند که این روند خلاف عرف های موجود در جامعه بین المللی است و می تواند آثار درازمدت منفی در منطقه بر جای بگذارد. امروز رفتار غلط بخشی از جامعه بین الملل می تواند به هزینه های زیاد در آینده بینجامد. نباید فراموش کرد که در گذشته نیز بخشی از جامعه جهانی این جریان را به رسمیت شناخت و مورد حمایت قرار داد ولی پس از مدتی همین جریان در مقابل آنها ایستاد و هزینه های آن را شاهد بودیم.
قرار بود که مذاکرات بین آمریکا و طالبان روز پنج شنبه برگزار شود ولی به دلایل نامعلومی این مذاکرات به تعویق افتاد. تا چه اندازه اساسا می توان به مذاکرات قطر امیداوار بود؟
به دلایلی که ذکر شد بسیار سخت است که امیدوار باشیم که مذاکرات با طالبان در قطر به دستاوردی منتج شود. اولا باید سوال کرد که دستور کار این مذاکره چیست؟ آیا این مذاکرات در جهت منافع مردم افغانستان است یا در جهت منافع کشورهای خارجی؟ بدیهی است که نیروهای فرامنطقه ای می خواهند نیروهای خود را از افغانستان خارج کنند و تلاش می کنند که هر چه سریع تر مذاکراتی برقرار شود تا این خروج بی هزینه تر صورت پذیرد و خروج آنها شکستی محسوب نشود. اما آیا این مسئله در راستای منافع مردم افغانستان نیز هست؟ چه امتیازاتی قرار است در مسیر این مذاکرات به گروه افراط داده شود؟
از سوی دیگر اگر قرار است مذاکرات بین الافغانی صورت گیرد جامعه بین الملل، ونه یک کشور خاص، باید ظرفیتی را فراهم کند که بر اساس قانون اساسی افغانستان افغانی ها با یکدیگر گفتگو کنند. این سازوکارها در قانون اساسی افغانستان پیش بینی شده که متاسفانه بر اساس این روند امروز دور زده می شوند. بنابراین این نگاه خیلی خوشبینانه است که فکر کنیم این گونه اقدامات منتج به نتیجه ای مثبت شود.
حامد کرزی اعلام کرده است که مذاکرات بین افغانستان و آمریکا در مورد پیمان استراتژیک بین آمریکا و افغانستان به تعلیق درآمده است. تا چه اندازه این موضع گیری با گشایش دفتر سیاسی طالبان در دوحه مرتبط است؟
دو نگاه در این ارتباط وجود دارد. نگاه بدبینانه این است که حاکمیت در افغانستان برای بازی با افکار عمومی و مدیریت زمان چنین اخباری را منتشر می کند. از سوی دیگر این نگاه وجود دارد که مذاکرات با آمریکاییها ممکن است واقعا متوقف شود به این دلیل که در آستانه انتخابات دو طرف بخواهند از همدیگر امتیاز بگیرند و نوعی چانه زنی در کار باشد. یعنی از یک طرف دولت افغانستان می خواهد انتخابات را به پیش ببرد و از سوی دیگر آمریکا به دنبال پایگاه است. بنابراین مجموعه این موضع گیری ها می تواند در راستای چانه زنی باشد و واقعی نباشد.
تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/16
انتشار اولیه: جمعه 31 خرداد 1392/ باز انتشار: دوشنبه 3 تیر 1392
نظر شما :