از شکلات دبی تا سریال معاویه

نویسنده: آروین خادم مولا

دیپلماسی ایرانی: شاید برای شما جالب باشد که طی یک سال گذشته میان بخشی از شهروندان ایرانی به واسطه فضای مجازی و اپلیکیشن اینستاگرام و همچنین حجم گسترده تبلیغاتی که دولت محترم امارات متحده عربی برای برند کردن سوغات ملی و جدید خویش یعنی شکلات دبی ایجاد کرده مفصلا و عمیقا بحث های مختلفی به راه افتاده بود و در این میان نظراتی از قبیل ما چقدر بدبختیم یا این عربها از ما جلو زدند یا بیخ گوشمان پسته ایرانی را با قیمت ارزان می‌خرند و با تولید یک شکلات و استفاده از پسته ایران در این کالای اماراتی همین شکلات را چندین برابر به جهان و خود ما ایرانیان می‌فروشند و سودش را می‌برند گرفته تا اینکه ولی ما آریایی هستیم و نیاکان ما چنان بودند و ما تاریخ مان فلان بوده مطرح شده است !

باری؛ مشکل شکلات دبی و بحث های پیرامون آن کم بود حالا چند روزی است رسانه سعودی یعنی شبکه MBC عربی پخش سریال معاویه را در ایام ماه مبارک رمضان آغاز کرده و پس از بحران ملی شکلات دبی بحرانی جدیدتر ما را فرا گرفته است.

برای بررسی این موضوع به نظر می رسد سه طیف حول محور مسائل مربوط به این سریال در حال گپ و گفت با هم در فضای مجازی هستند:

طیف نخست: افراد مذهبی‌ای که به‌شدت درگیر محتویات سریال ساخت سعودی شده اند و به‌دنبال اصرار خویش بر حقانیت ائمه اطهار علیهم السلام و امیر مومنان بوده و علیه عمربن خطاب و شخص معاویه در حال موضع گیری های اعتقادی و سیاسی هستند.

طیف دوم: نیروهای سیاسی که از دیدن این سریال لذت می‌برند و در پی آن نیز در فضای مجازی با یکدیگر در حال تحلیل سیاسی موضوع هستند !

و در نهایت طیف سوم هم در حال پیگیری دقیق این سریال است و ضمنا نظرات اجتماعی و رسانه ای خود را از باب این امر با یکدیگر رد و بدل می کند؛ ازجمله تمجیدهای جنسی در مورد زیبایی های شخصیت زن این سریال که شخصیت هند بنت عتبه، همسر ابوسفیان و مادر معاویه را ایفای نقش کرده است. ذکر این نکته که بوتاکس و ژل و عمل و فیلر برای آن زمان کمی تخیلی و غیر واقعی است. 

اما مدتی است این مورد قویا ذهن نویسنده را درگیر خود کرده که گویی مرجعیت رسانه ای رفته رفته برای ما ایرانیان از غرب در حال نقل مکان کردن به کشورهای عرب منطقه است و تقریبا می‌شود گفت مدتی است ما ایرانیان شب و روز درگیر مسائلی شده ایم که مرجعیت خبری و محتوائی آنها تولید کشورهای عرب بوده است و ما هم چون ملتی شکست خورده و در حال تعقیب، در حال غر و لند کردن مداوم و تبدیل شدن به مستعمره رسانه ای این کشورها هستیم .

به باور نویسنده در این خصوص هم دولت‌ها مقصر هستند و هم تا حدودی خودمان !اما غم موفقیت تیم های فوتبال سعودی در لیگ فوتبال نخبگان آسیا در برابر تیم های ایرانی یا افتضاح ملی که چندی پیش با سفر کریستیانو رونالدو به ایران رقم خورد یا همین ماجرای بحران ملی شکلات دبی یا سریال معاویه نشان می‌دهد که کرامت و شخصیت ملی ما به‌واسطه مدیریت غلط دولتمردان و کمی هم بی عملی خودمان به تدریج در حال رفتن به سمت سستی ها و کژی های ژرف است و این امر برای ما در حال عادی شدن است. برای رفع این معضل باید کارهای اساسی کرد و چه بهتر که دولتمردان پیش قدم شوند.