چرا حزب الله درگير شد؟
ديپلماسى ايرانى: با نزديک شدن به اعلام راى دادگاه بين المللى ترور رفيق حريرى و جلسه بسيار حساسى که قرار است روز چهارشنبه در کاخ بعبدا با حضور ميشل سليمان، رئيس جمهورى لبنان و سعد حريرى، نخستوزير آن کشور به همراه رئيس دادگاه ترور رفيق حريرى و روساى دستگاههاى قضايى آن کشور برگزار شود، تحليلها درباره آينده لبنان که اين روزها لحظات حساسى را مىگذراند و حتى مىتوان گفت، روى نقطه آتش به سر مىبرد، بسيار زياد است. روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن در يادداشتى به قلم اياد ابو شقرا، روزنامهنگار مشهور خود به حزب الله و دلايل درگير شدن اين تشکل سياسى در تنشهاى سياسى لبنان پرداخته است.
ابو شقرا يادداشت خود را با عبارتى از دوايت آيزنهاور آغاز کرده است که "عدالت و صلح و جهان همه يک واحد پولى دارند".
وى سپس مىنويسد: رهبران حزب الله انسانهاى بسيار عاقل و فرهيختهاى هستند که در امور سياسى توازن را رعايت کرده و به هيچ وجه منطق را از خود دور نمىکنند. با اين حال به نظر مىرسد در تحولات اخير لبنان حزب الله مجبور شده از بازوهاى ديگر خود نيز استفاده کند تا در معرکه سياسى جارى در لبنان از رقبايش ضربه نخورد. البته بىشک حزب الله به خوبى مىداند که از قوه غير سياسى در کجا استفاده کند و در چه جايى به سراغ گفتوگو و تلاش براى قانع ساختن ديگران با منطق برود. حزب الله به اين حقيقت نيز کاملا آگاه است که آنها شرکاى سياسى يک مهين هستند و بهتر است به فکر آينده باشند تا اين که کسانى که بهشان خيانت مىکنند را تهديد کنند.
با اين تصور سه دليل حقيقى را براى اين که چرا حزب الله خود را درگير تنشهاى سياسى جارى کرده، مىبينيم:
وى در ادامه به تشريح دلايلش مىپردازد و مىنويسد: نخست، حزب به اعتراف رهبرانش موسسهاى تئوکراسى - نظامى است که با استفاده از مرجعيت فکرى خارجى يک ايدئولوژى فکرى و سياسى و استراتژيک دارد که مىتواند از مرزهاى جغرافيايى لبنان هم فراتر رود.
دوم، اين مرجعيت خارجى عرصه اقليمى را باز مىبيند و با استفاده از استقلال کوتاه مدت و نسبىاى که نظام سياسى عربى داشته در صدد رو در رويى با دشمن اسرائيلى که قصد دارد منطقه را نابود کند و از سال 1948 تا کنون هم به دنبال هر فرصتى بوده تا قوه تخريبى خود را به خاورميانه تحميل کند، بوده است.
سوم، حزب امروز در منطقهاى به سر مىبرد که پس از فروپاشى اتحاد جماهير شوروى و پايان درگيرىهاى طايفهاى و آزادىخواهانه در کشورهاى منطقه از يک خلاء فکرى رنج مىبرد، به خصوص اين که آن دسته از جريانهاى ملىگرايانه که هنوز جايگاهى نزد عموم مردم دارند از اولويتهاى ايدئولوژى خود دست کشيده و به انحراف فکرى و عملى مبتلا شده که نتيجه آن را در فساد و سوء استفادههاى امنيتى و امتيازهاى صرفا خانوادگى در داخل منطقه مىبينيم.
ابو شقرا در ادامه به ديدگاه حزب الله نسبت به خارج و توطئههاى خارجى مىپردازد و مىنويسد: امروز حزب الله خود را مورد تهديد توطئههاى اسرائيلى – امريکايى مىبيند و البته با توجه به تهديدهايى که امريکا و اسرائيل از دهه هشتاد تا کنون عليه آن کردهاند، اين جريان حق دارد خود را مورد تهديد توطئههاى آنها نيز ببينند. به خصوص اين که برخى منابع موثق مىگويند که اسرائيل و امريکا قصد دارند با سوء استفاده از دادگاه ترور رفيق حريرى حزب الله را که به درستى به يک قدرت اصلى در لبنان تبديل شده را هدف قرار دهد.
از اين توطئه حزب الله به خوبى آگاه است و پس از آن که دمشق آمادگى خود را براى دخالت در اين بازى ابراز داشت (سوريه در آزادى کويت به رغم دشمنىاش با امريکا به اين کشور کمک کرد و اين بار نيز امريکا به اين فکر مىکند که بتواند از سوريه عليه حزب الله کمک بگيرد)، حزب الله تمايل بيشترى به جلب حمايت تهران زير سايه رابطه دستگاه امنيتى سوريه – لبنان پيدا کرده است. در تاييد اين ادعا به بازداشتهايى که در ميان دستگاه امنيتى لبنان و دستگيرى ژنرالهاى متمايل به حزب الله از يک سو و دستگيرى شمارى از افرادى که در دستگاه امنيتى لبنان براى اسرائيل جاسوسى مىکردند از سوى ديگر مىتوان اشاره کرد که باعث شده حزب الله احساس کند نياز بيشترى به تقويت توان امنيتىاش با کمک دستگاههاى خارجى دارد.
وى يادداشت خود را اين گونه به پايان مىرساند که در چنين شرايطى حزب الله مجبور است از قوهاى متفاوت از گفتوگوى منطقى استفاده کند. به خصوص اين که به وضوح مىبيند به رغم وجود مدارکى که نشان مىدهد اسرائيل در ترور رفيق حريرى دست داشته دادگاه تحت نظارت خارجى اين موضوع را ناديده مىگيرد و همه چيز را بر سر حزب الله خراب کند. حزب الله شيوه رفتار سياسى خود را تغيير داده تا آتش فتنه را خاموش کند. مسخره است برخى از اين ادعاهايى که عليه حزب الله مطرح مىشود را از دهان سعد حريرى مىشنويم. يکى از نزديکان سعد حريرى در يادداشتى که در يکى از روزنامههاى دست راستى لبنان آمده بود، خطاب به او نوشت: حقيقت مطلب اين است که براى رسيدن به عدالت بايد مانع از قتل سياسى در دادگاه شد، تمام اينها اولويت مصالح ملى کشور نيست. حکمت اين است که از خود بپرسى آيا مصلحت لبنان و ملت آن در شناخت عاملان ترور پدرت و محاکمه آنها ا ست؟
اين دلايل اين نشان مى دهد که طرفداران حزب الله تلاش دارند خود را از ورطهاى که به ناچار ديگران دچارشان کردهاند، برهانند در حالى که ديگران مىکوشند آنها را متهم به ترور و پس از آن ايجاد فتنه در لبنان کنند.
نظر شما :