وظیفه سنگین دستگاه دیپلماسی در مورد روسیه
دیپلماسی ایرانی: آنطور که در خبرها آمده قرار است نیروگاه بوشهر به زودی راهاندازی شود؛ با توجه به سابقه روس ها در تاخیر برای راهاندازی این نیروگاه، آیا این بار این موضوع رنگ واقعیت به خود میگیرد؟
به هر حال خبری که داده شده این است که تا چند روز دیگر سوخت وارد لایههای عمیق نیروگاه میشود و این وعده نیست بلکه تحقق یک واقعیت است و البته خبرگزاریهای روس از آن به افتتاح نیروگاه بوشهر هم تعبیر کردند.
شاید یک مقدار فضای روانی این خبر هم مدنظر روس ها بوده است؛ از این جهت که هم روسیه نقش وسط و میانه خود را در موضوع ایران که برایش امکان چانه زنی از هر دو سو ایجاد می کند را فراهم می کند، هم اینکه در خود روسیه هم مواضع اخیر رئیس جمهور روسیه انعکاس یکسانی نداشته و به هرحال بخش بزرگی از مردم روسیه و بسیاری از نخبگان روس علاقمند نیستند که روسیه یکسره در کلوب غرب جای بگیرد و در واقع روسیه به شکلی وجهه خود در این زمینه را احیا میکند و به هر حال این موضوع در همکاریهای بعدی روسیه هم مورد توجه است.
زاویه دیگری هم که این موضوع دارد این است که آنچه آقای پوتین در استانبول اعلام کرده بود مبنی بر اینکه تا اواخر ماه اگوست سوخت ارسال میشود و کارهای نیروگاه انجام میشود، تحقق پیدا کرده است.
ارزیابی شما از مواضع روسیه چیست؛ از رای به قطعنامه تا راهاندازی نیروگاه بوشهر؟
فکر میکنم که ما باید به دو واقعیت توجه کنیم؛ ابتدا اینکه روسیه در روابطش با کشورها یک منافع اقتصادی دارد و یک منافع استراتژیک و کلان دارد که گاه این دو در تعارض قرار میگیرند.
یعنی گاهی منافع در روابط دوجانبه و همین طور روابط منطقهای روسیه با منافعی که در حوزههای استراتژیک و کلان دارد تعارض پیدا می کند و این موضعگیری دوگانه، تعارض این دو حوزه را به نمایش میگذارد.
رشد اقتصادی روسیه به صورت کلان، مشارکتش در امنیت دسته جمعی اروپا و حفظ نفوذ استراتژیک و ممتازش در فضای پساشوروی از اولویتهای کلان و استراتژیک در سیاست خارجی این کشور است و احساس میکند که اینها در روابط با امریکا تامین میشود.
از سویی هم به حفظ روابط خود با ایران علاقمندست و همکاریهای منطقهای با ایران و همین طور منافع اقتصادی که در همکاری با ایران دارد و تصویری که افتتاح این نیروگاه به عنوان یک شریک قابل اطمینان از روسیه در منطقه به جا خواهد گذاشت.
این در حالی است که به سرانجام نرسیدن این نیروگاه ذهنیت منفی جدی در مورد روسیه در منطقه ایجاد خواهد کرد. بنابراین، این دو حوزه منافع در تقابل قرار میگیرد و ما میبینیم که روسیه مواضع متفاوتی را اتخاذ میکند.
اما عامل دوم این است که رویکردهای مختلفی در داخل خود روسیه وجود دارد در مورد اینکه چه حوزههایی، برای روسیه حوزههای استراتژیک است و منافع درازمدت روسیه چیست. در تعریف آنها در روسیه رویکردهای متفاوتی است.
از هویت ملی روسیه تا منافع ملی درازمدتش؛ در تعریف آنها گرایشهای مختلفی هست و الان هم در واقع تیم آقای مدودف و رویکرد آقای مدودف، رویکردی متمایل به غرب است. این در حالی است که حوزه انرژی اتمی و در واقع همکاریهای هستهای بیشتر تحت اشراف آقای پوتین هست.
به طور کل رویکردهای مختلفی هم هست که طبیعتا جلوههای مختلفی از سیاست خارجی روسیه را به نمایش میگذارد.
پس از اینکه احمدی نژاد و مدودف، روسای جمهور دو کشور، موضعگیریهای نه چندان دوستانهای در قبال همدیگر داشتند، به نظر شما راهاندازی نیروگاه بوشهر میتواند بازسازی مجددی در روابط ایران و روسیه باشد؟
فکر میکنم که این برهه بسیار حساسی برای دو کشور است. به سرانجام رسیدن و افتتاح این نیروگاه میتواند هم زمینهای برای بازسازی روابط دو کشور و گسترش آن باشد. هم اینکه در واقع به شکلی نشان دهد که علیرغم تحریمها عرصههای همکاری جدی برای دو کشور وجود دارد. در عین حال روسیه در طی چند ماه آینده تحت فشار قابل توجهی از سوی امریکا، رژیم صهیونیستی و به طور کل بلوک غرب خواهد بود که تلاش خواهند کرد بحث نیروگاه بوشهر و پرونده هستهای ایران را به هم گره بزنند.
در چند روز اخیر هم در مواضعی که از طرف فرانسه و امریکا گرفته شد ما این رویکرد را دیدم. اینکه در چند ماه آینده چه میزان فشار به روسیه وارد خواهد شد و در واقع چه مقدار موفق خواهند شد که بحث نیروگاه بوشهر را به کلیت پرونده هستهای ایران گره بزنند، بسیار حائز اهمیت است.
البته ایران و روسیه همچنان باید تلاش کنند که علیرغم نامشروع و غیرقابل قبول بودن تحریمها باز این همکاریها از عرصه تحریمها و عرضه پرونده هستهای دور بماند و به این دلیل هم وظیفه سنگینی در مورد روابط با روسیه و نوع تنظیم روابط با روسیه در کنار مباحث هستهای و مذاکرات هستهای بر دوش دستگاه سیاست خارجی ماست.
جان بولتون گفته است که اسرائیل باید حمله نظامی به نیروگاه را در روز 21 اگوست جاری یعنی روز راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر انجام دهد؛ چنین صحبتها و موضعگیری هایی از این دست را در چه راستایی میدانید؟
به هر حال اینها بیشتر جنگ روانی است. هم اسرائیلیها و هم امریکاییها میدانند که هر گونه حمله به ایران چه هزینههای سنگین و درازمدتی را متوجه آنها خواهد کرد.
از این گونه لفاظیها هم آقای بولتون پیش از این زیاد کرده و بیشتر در جهت ایجاد یک جنگ روانی است. در واقع توان منطقهای و دفاعی جمهوری اسلامی ایران موجب میشود که این کشورها حاضر به تحمل هزینههای سنگین در قبال چنین اقدامی نشوند. البته آنها همه تلاش خود را به کار خواهند بست که در این روند اخلال ایجاد کنند.
نیروگاه یک قرار داد مشخص و مبتنی بر موازین بینالمللی است و روسیه هم در این زمینه متعهد است، به اندازه کافی هم در راهاندازی این نیروگاه تاخیر کرده است. در بین مردم ما سوالات بسیاری است که چرا به این میزان تاخیر در راهاندازی این نیروگاه بوجود آمده است.
تصحیح این ذهنیت، عمل به تعهد حقوقی، آینده همکاریهای هستهای کشورهای دیگر دنیا با روسیه و در واقع جوانب مختلف این موضوع اقتضا میکند که روسیه این کار را به سرانجام برساند و طبیعتا منافع اقتصادی و درازمدتش هم در همین است.
نظر شما :