اين همه جنجال بر سر ائتلاف مالکى - حکيم برای چيست؟

۲۵ خرداد ۱۳۸۹ | ۱۹:۲۴ کد : ۷۸۰۸ اخبار اصلی
ائتلاف دولت قانون و ملی که به تشکیل پیمان ملی رسید، سر و صدای بسیاری به پا کرده است. گویی که یکپارچه شدن طیف‌های سیاسی طی 7 سال گذشته در عراق تازگی دارد و بنا نیست شیعیان یا ائتلاف‌های عراقی با هم هم‌صدا و یکپارچه باشند.
اين همه جنجال بر سر ائتلاف مالکى - حکيم برای چيست؟

دیپلماسی ایرانی: ائتلاف دولت قانون و ملی که به تشکیل پیمان ملی رسید، سر و صدای بسیاری به پا کرده است. گویی که یکپارچه شدن طیف‌های سیاسی طی 7 سال گذشته در عراق تازگی دارد و بنا نیست شیعیان یا ائتلاف‌های عراقی با هم هم‌صدا و یکپارچه باشند. تا قبل از انتخابات نیز شیعیان با یکدیگر در یک ائتلاف واحد بودند و در انتخابات مجلس گذشته نیز با یک ائتلاف واحد در انتخابات شرکت کردند. شاید در این انتخابات اشتباهی رخ داد و آقای مالکی در یک استراتژی نه چندان پسندیده تا قبل از انتخابات حاضر به ادغام با ائتلاف ملی نشد اما این دلیل نمی‌شود که حتی پس از انتخابات هم اگر ائتلاف ملی و دولت قانون با هم ادغام شوند، خطایی خلاف چارچوب سیاسی و قانون اساسی عراق صورت گرفته باشد.

در این میان سنی‌ها که در فهرست العراقیه گرد هم آمده‌اند، گویی فراموش کرده‌اند که خود نیز یکپارچه در انتخابات عراق شرکت کرده‌اند. نظری به برندگان فهرست العراقیه بیندازیم واقعیت را بهتر در می‌یابیم. از 91 کرسی‌ای که نصیب این ائتلاف شده 80 کرسی متعلق به سنی‌ها است. اگر سنی‌ها و اصولا فهرست العراقیه دولت ائتلاف قانون و ائتلاف ملی را متهم به طایفه‌گری می‌کنند، لابد ائتلاف مالکی و حکیم نیز می‌توانند این فهرست را متهم به طایفه‌گری کنند چرا که فهرست العراقیه نماینده جریان سنی عراق است. آقای ایاد علاوی خود خوب می‌داند که او صرفا برای حفظ ظاهر شیعی به ریاست یک فراکسیون سنی انتخاب شده است. آنچه از فهرست العراقیه استنباط می‌شود، تجمع اکثریتی سنی است که دو خصیصه عمده آنها را به دور خود جمع کرده است. یکی این که سنی‌مذهب هستند و دیگر این که سابقه حضور در حزب بعث است حتی اگر سابقه این عضویت به سال‌های بسیار دور باز گردد.

عجیب است که فهرست العراقیه در بوغ و کرنا می‌کند و ادغام ائتلاف‌های دولت قانون و ملی را ادغامی طایفه‌ای می‌داند در حالی که هیچ کدام از اعضای این دو ائتلاف تا کنون یک بار هم بر اساس معیارهای طایفه‌ای ادعای تصاحب منصبی را نکرده است. در حالی که بلافاصله پس از پایان برگزاری انتخابات در تاریخ هفتم مارس، آقایان طارق الهاشمی، اسامه النجیفی و عبدالکریم السامرائی بر لزوم انتخاب فردی از میان سنیان عرب برای تصدی پست ریاست جمهوری تاکید کردند و انتخاب مجدد یک کرد را توهین به ملت عراق قلمداد کردند، حال آقای ایاد علاوی پاسخ دهند که این حرکت آیا یک موضع طایفه‌ای نیست؟

دیگر این که در حال حاضر تمام جریان‌های سیاسی با یکدیگر دیدار می‌کنند و به یک ائتلاف واحد می‌رسند. کاری که خود فهرست العراقیه نیز انجام می‌دهد ولی به دلایل بسیار تا کنون موفق نشده کسی را با خود همراه کند. کردها نیز همین رایزنی‌ها را کردند و در نهایت پیمان بزرگ کردستان را به وجود آوردند. چرا ایرادی به کردها و دیگران گرفته نمی‌شود ولی ائتلاف پیمان ملی به مثابه یک ائتلاف طایفه‌ای قلمداد می‌شود؟

فهرست العراقیه دائما تهران را به دخالت در امور داخلی عراق متهم می‌کند و شکل‌گیری پیمان ملی عراق را نیز تحت فشار ایران می‌داند. سئوال این جا است که اگر حرکتی توسط شیعیان در عراق صورت گیرد فورا ایران مقصر شناخته می‌شود و آقایان ذره‌بین به دست به دنبال یافتن جای پای ایران می‌گردند اما خود دائما به کشورهای عربی سفر می‌کنند و خواهان کمک آن کشورها برای حمایت از آنان برای تشکیل دولت آینده عراق می‌شوند. آقای طارق الهاشمی به عربستان سعودی، قطر و اردن می‌روند و بی‌پروا از آنها می‌خواهند که در امور داخلی عراق دخالت کنند و اجازه ندهند که کسی غیر از رئیس فهرست العراقیه رئیس دولت آینده عراق شود. آقای هاشمی در مصاحبه با روزنامه قطری الشرق رسما از اتحادیه عرب می‌خواهد که بر اساس طرحی که در سال 2005 مطرح کرده در امور داخلی عراق دخالت کرده و به ادعای او اجازه ندهند که حکومتی شیعی که باب میل ایران باشد، شکل بگیرد. عجیب است ایشان در همین مصاحبه ایران را به باد انتقاد می‌گیرد که چرا در امور داخلی عراق دخالت می‌کند در حالی که از کشورهای عربی برای پایان دادن به آنچه خلاء سیاسی در عراق می‌نامد، دعوت می‌کند.

آقای علاوی فراموش کرده است که ایران تا چقدر از ایشان تقاضا کرد که به جمع ائتلاف شیعیان بپیوندد و ایشان در لحظه آخر و صرفا به خاطر خواسته عربستان سعودی در حالی که پذیرفته بود در کنار جریان‌های شیعی باشد، تقاضای همکاری با آنها را رد کرد و به خواسته عربستان تن داد. جالب است که آقای علاوی می‌گوید، عربستان در امور داخلی عراق دخالت نمی‌کند! در حالی که ریاض تبدیل به منبع فتواهای تکفیری و تخریبی علیه شیعیان و مرجعیت شیعی شده، منابع مالی کلان در اختیار سنیان و جریان‌هایی که اکنون در العراقیه گرد آمده‌اند، می‌گذارد و هزینه ماشین‌های بمب‌گذاری شده را توسط موسسات دینی خود تامین می‌کند. وقتی به آقای علاوی این ایراد گرفته می‌شود، پاسخ می‌دهد، دیگران از جاهای دیگر پول می‌گیرند در حالی که مرا متهم به دریافت پول از کشورهای عربی می‌کنند!

سفارت امریکا در عراق به رغم سهل‌انگاری‌های دیپلماتیک بسیاری که ناشی از ضعف سفیر این کشور در بغداد است به اندازه‌ای که هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه امریکا را هم رنجانده و باعث شده به فکر تعویض او بیفتد، با این حال همچنان بر خلاف ادعایش در امور داخلی عراق دخالت می‌کند و تلاش دارد رسما ائتلاف شیعیان را به انزوا بکشاند. در حالی که سید عمار حکیم، رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق در دیدارهای مختلف خود با سفیر امریکا نسبت به سیاست‌های مغرضانه امریکا در تاثیرگذاری بر عرصه سیاسی عراق و عوض کردن معادلات سیاسی با استفاده از ابزارهای فشارهای دیپلماتیک، امنیتی و اقتصادی هشدار می‌دهد، آقای علاوی در برابر این حرکت‌ها سکوت اختیار کرده و حتی از آنها دعوت می‌کند که برای رساندن او به پست نخست‌وزیری دخالت کرده و اجازه ندهند کسی غیر از او دولت تشکیل دهد. دیپلمات‌های امریکایی برای ادغام دو ائتلاف دولت قانون و العراقیه تلاش‌های بسیاری کرده‌اند که هنوز هم ادامه دارد. در حالی که کسی صحبت از دخالت خارجی نمی‌کند، ایشان تهدید می‌کند که موضوع عراق را بین‌المللی می‌کند، آیا این حرکتی سنجیده به حساب می‌آید و باعث تحریک طایفه‌های سیاسی عراق نمی‌شود؟ آیا این دخالت خارجی نیست؟

در این که آقای ایاد علاوی و فهرست محترمشان در عراق حق و حقوقی دارند و باید به آن برسند، شکی نیست اما این بدان معنا نیست که اگر ائتلافی یا پیمانی آن هم مطابق با قانون اساسی عراق و حرکت سیاسی این کشور شکل گیرد، بدین گونه به مخالفت با آن برخیزد و با وارد کردن انواع و اقسام اتهام‌های واهی آن را تخطئه کند. عراق برای همه عراقی‌ها است، چه شیعه، چه سنی، چه کرد و چه مسیحی.


نظر شما :