یک تفاوت کلیدی میان اعتراضات افغان ها با حوادث ایران

۰۳ شهریور ۱۳۸۸ | ۱۹:۱۱ کد : ۵۴۹۳ اخبار اصلی
نویسنده خبر: جواد ماه‌زاده
الگوبرداری بخشی از وقایع دومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان از پایان‌بندی انتخابات دهم ایران آن قدر نعل به نعل به نظر می‌رسد که ایران می‌تواند به دادگاهی بین‌المللی شکایت برد و افغان‌ها را به نقض چیزی شبیه کپی رایت یا دخالت در امور داخلی‌اش متهم کند. اما این برداشت تا چه حد نزدیک به واقعیت اتفاقات ایران است؟
یک تفاوت کلیدی میان اعتراضات افغان ها با حوادث ایران

ایران و افغانستان همواره از یکدیگر متاثر بوده اند و افغانستان بیشتر. معمولا تحولات فرهنگی و سیاسی دو کشور در فاصله بسیار نزدیک به یکدیگر رخ داده و دو کشور در طول تاریخ به دلیل تشابهات عمیق زبانی و تمدنی - و حتی یکپارچگی – تجربیات زیستی مشابهی را از سر گذرانده اند.

اما آنچه این روزها از افغانستان به گوش می رسد حکایت غریبی است. این بار تشابه دو رخداد یا الگوبرداری فرهنگی و سیاسی یکی از دیگری، نه تنها خوشایند نیست که بسی جای تاسف است. تاسف نه بابت نقض آنچه به مزاح کپی رایت نامیدیم و تقلب و تخلف انتخاباتی را منحصر به ایران دانستیم بلکه از این جهت که یکی از معدود صادرات و موارد تبادل و تعامل میان ایران و افغانستان در سال های اخیر منحصر به این الگوبرداری شده و گویی هیچ محصول و بسته فرهنگی و سوغات دیگری نبوده که از مرزها راهی کشور دوست و برادر شود.

ماجرای تقلب و تخلف انتخاباتی یا توهم و تصور آن، از ارمغان هایی بود که انتقال آن نیاز به سفیر و کنسول نداشت و حتی دیوارهای بلند بتونی و سیم خاردارهایی که بناست مانع ورود قاچاقچیان به ایران شود، قادر به ممانعت از ورودش به خاک کشور دوست نبود.

پیش از برگزاری انتخابات همه چیز خوب پیش می رفت. ناظران از اروپا وارد افغانستان شدند و کمیسیون مستقل انتخابات نیز در بی طرفی کامل مشغول تدارکات نهایی بود. مناظره های تلویزیونی هم جز یکی دو مورد در آرامش کامل برگزار شد و اتفاقا نشان داد که نامزدها در بسیاری از موارد با هم اشتراک نظر دارند.

حتی نقل قول یکی از مسئولان ستاد دکتر عبدالله که بعدا تکذیب شد و در آن گفته شده بود "هواداران عبدالله در صورت پیروزی کرزی تظاهرات خواهند کرد و نتیجه اعلام شده را نخواهند پذیرفت"، آن قدر جدی نبود که بحث را به وقوع "تقلب گسترده" بکشاند.

حیرت انگیز است که ادبیات به کار رفته از سوی حامیان عبدالله همان ادبیات و کلماتی است که دو ماه و اندی پیش از سوی نامزد معترض انتخابات ایران شنیده می شد. حال اگر کم کم نجواهای افغان های معترض تبدیل به بانگ الله اکبر شود و اسنادی مبنی بر تجاوز در زندان ها و... منتشر شود باید تعجب کرد؟

در حالی که خود عبدالله از وقوع تقلب های گسترده، خرید رای و موارد تخلف دیگر در برگزاری انتخابات خبر داده و در عین حال گفته که باید منتظر اعلام نتیجه از سوی کمیسیون مستقل انتخابات نشست، برخی طرفداران او اعلام کرده اند که اگر حامد کرزی - رییس جمهور کنونی – فرد پیروز اعلام شود، دست به نافرمانی و قیام خواهند زد.

"تقلب گسترده" و "نافرمانی" دو واژه آشنایی است که جزو همان معدود محصولات صادراتی ایران به افغانستان در ماه های اخیر به حساب می آید. با وجودی که شرایط در افغانستان برخلاف ایران پیش می رفت و محبوبیت نسبی کرزی باعث شده بود تا اکثر افغان ها از احتمال پیروزی او سخن بگویند، اما به یکباره اعتراض های مدنی طرفداران عبدالله رنگ و بوی رادیکال به خود گرفت.

به نظر می رسد اگر اتفاقات ایران و احتمال وقوع تخلف در انتخابات آن وجود نداشت، افغان ها نه تنها الگویی مبتنی بر نافرمانی مدنی و پیشنهاد روش خشونت آمیز را پیش نمی کشیدند بلکه امکان داشت به راحتی بر نتیجه اعلام شده صحه بگذارند و این اندیشه را به ذهن بیاورند که هنوز از ظرفیت های کافی برای رویارویی با کرزی و کنار گذاشتن او برخوردار نیستند.

اما تجربه ایران باعث شده است تا یکی از نمایندگان ستاد عبدالله بگوید: "ما آنچه که چندی پیش در ایران رخ داد را تکرار می کنیم، زمانی که مردم علیه نتایج انتخابات ریاست جمهوری اعتراض کردند"

حتی اگر این فرد بی نام زاییده تخیل خبرگزاری نووستی باشد و قصد این رسانه، القای ترویج آنارشی گری از سوی میرحسین موسوی و هوادارانش باشد، باز نمی توان نسبت به الگوسازی ذهنی و تاثیرگذاری خشونت های ایران بر کشور همسایه ابراز تاسف نکرد.

عبدالله به تاسی از همتای خود در ایران، از کمسیون بررسی شکایات و ناظران خواسته است تا به تقلب بزرگی که رخ داده، رسیدگی کنند. او پیش از این با انتخاب رنگ آبی به عنوان نماد تبلیغاتی اش کاملا بستگی خود را به تحولات اخیر ایران و جنبش سبز نشان داده بود.

می توان گفت جمهوری اسلامی ایران در سال های گذشته هدیه یا حتی کالای قابل توجهی به افغان ها نداده بود و حتی به گفته کارشناسان سیاسی این کشور، در قبال دومین انتخابات ریاست جمهوری این کشور موضعی انفعالی اختیار کرده بود. برخورد سرد ایران با موضوعات مهم افغانستان اعم از چالش تروریسم و ناامنی و مشکلات اقتصادی و کمبود انرژی و... ادامه پیدا کرد و ایران از یکی دو اجلاس مهم مربوط به بازسازی امنیتی و اقتصادی افغانستان - به دلیل تزاحم با غرب - سر باز زد و حالا یک امر ناخواسته و بدیمن عامل تبادل فرهنگی و سیاسی میان دو اقلیم شده است.

انعکاس حوادث ایران و امکان وجود تقلب در انتخابات دهم چنان لرزه ای بر دموکراسی نوپای افغانستان انداخته است، که عبدالله از نامزدهای انتخابات کشورش خواسته است تا صندوق های رای را مهر و موم و دسترسی به آن را ممنوع کنند.

شاید بتوان این بار از لفظ "دخالت در امور داخلی" بهتر و شایسته تر از قبل استفاده کرد. نامزد معترض افغان با الگوبرداری از آنچه در ایران رخ داده، جنبش اعتراضی ایرانیان را به پدیده ای هرج و مرج طلبانه و از قبل برنامه ریزی شده متصف کرده است.

مترادف آنچه در ایران از سر گذرانده شد، کميسيون انتخابات افغانستان تاکید می کند که هيچ ‏تقلبى در انتخابات صورت نگرفته است.‏ اما تفاوت مهم میان انتخابات های ایران و افغانستان مربوط به نحوه برگزاری و نظارت بر انتخابات است و این همان چیزی است که هم در ایران تعیین کننده بود و هم در افغانستان. در دومين انتخابات رياست ‌جمهورى و شوراهاى ولايتى افغانستان ۲۳۴ هزار و ۲۹۹ ناظر ملی و بین‌‏المللی حضور داشتند.‏ بر این اساس ۲۲۱ هزار و ۹۸ ناظر نامزدهای ریاست‌جمهوری و شوراهای ولایتی، هفت هزار و 367 ناظر نهادهای ‏نظارت‌کننده ملی و چهار هزار و 336 ناظر از ۳۱ حزب سیاسی، ۲۵۵ خبرنگار رسانه‌های بین‌المللی و ۴۹۷ خبرنگار ‏داخلی بر روند برگزاری انتخابات نظارت داشته‌اند.‏

با مرور این بند می توان به همه آنچه در بالا آمد یکسره تردید کرد و به صراحت اعلام کرد که پایان بندی دو انتخابات اخیر کوچک ترین شباهتی به یکدیگر نداشته است؛ چرا که آنچه ظهور یافته و مایه تاسف است، صرفا الگوبرداری از صورت ماجراست نه محتوا.

جواد  ماه‌زاده

نویسنده خبر


نظر شما :