تاثير بی ثباتی در افغانستان بر کشورهاى منطقه

۲۸ مرداد ۱۳۸۶ | ۱۰:۵۶ کد : ۵۳۶ اخبار اصلی
افغانستان این تابستان شاهد حملات متخاضم و همکاری های طالبان و القاعده برای اجرای برنامه هایشان و به دست آوردن اسلحه از مناطق قبیله ای مثل افریقا برای سربازان امریکا و ناتو و ارتش ملی افغانستان همکاری می کردند، بود.

رهبران افغان در غیاب ژنرال پاکستان در مراسم افتتاحيه، نشست سه روزه "جرگه صلح" یا "مجمع قبایل" را برای مبارزه با طالبان و القاعده درکابل، پایتخت افغانستان برگزار کردند.

 

این اولین تلاش افغانها برای توقف تروریسم در افغانستان نیست. رهبران افغان در پی کمک گرفتن از همسایگان خود به خصوص ایران و پاکستان هستند.

 

اسلام آباد وتهران به ندرت همکاری مشترک در اين زمينه داشته اند.  پاکستان به تنهايى در پی صدور بیانیه در زمینه اهداف خود است ، اما این امر با انجام عملی آن فاصله دارد. از سوی دیگر، به نظر می رسد که ایران بیشتر بر مسايل خود در غرب آسیا متمرکز است.

 

تهران آگاه است که مرزهای طولانى  ایران با افغانستان مشکلات زیادی را ایجاد می کند. شرایط جغرافیایی  ایران به گونه ای است که تهران نمی تواند به تنهایی همسایگان متخاصم را از خود دور کند.

 

سال ها پيش امریکایی ها در راستای تلاش برای محدود کردن ایرانیان در افغانستان، رابطه خود را با طالبان افزایش داده اند و این، شرایط را برای تهران سخت تر کرده است.

 

هنگامی که عربستان سعودی و پاکستان هم برای کاستن نقش ایران در میان کشورهای مسلمان از طالبان حمایت کرد، شرایط سخت تر شد. تعارضهای ایران و طالبان افزایش یافت و طالبان 8 دیپلمات ایرانی را در مزار شریف به قتل رساندند.

 

درچنین شرایطی، امنیت مرز ایران با افغانستان به خصوص به دلیل تجارت تریاک و قاچاق انسان کاهش یافت. ایران متوجه شده است که طالبان نهایت دشمنی خود را بیش از سایر همسایگانش نشان می دهد.

 

در آن مقطع خشونت میان ایران و طالبان افزایش یافت اما این بدین معنی نبود که طالبان سیاست های امریکا را دنبال می کند. بنیادگرایی به سرعت افزایش یافته بود  و این حرکت خصوصاً علیه امریکا بود. چنين وضعيتى منجر شده است که افغانستان به عنوان مرکز تروریزم جهانی شناخته شود.

حواددث  11سپتامبر" باعث  شد تا امریکاییهای زخم خورده، استراتژي  خود را علیه تروریزم بنا کنند.

 

از منظر امریکا، تروریست یک شخص یا گروه نیست بلکه کشورهایی است که از آن حمایت  و با واشنگتن به عنوان دشمن رفتار می کنند. استیلای امریکا در افغانستان شرایط را تغییر داد اما مافیای بین المللی و سازمانهای تروریستی تلاش کردند تا چنین کشوری با سلطه قبایل را به سمت هرج و مرج فرو برند.

 

افغانستان این تابستان شاهد حملات متخاضم و همکاری های طالبان و القاعده برای اجرای برنامه هایشان و به دست آوردن اسلحه از مناطق قبیله ای مثل افریقا برای سربازان امریکا و ناتو و ارتش ملی افغانستان همکاری می کردند، بود. مرز میان پاکستان و ایران با افغانستان، با وجود فشارهای بین المللی برای متوقف کردن چنین اقداماتی و ثبات افغانستان پرمنفذ شده است.

 

این تابستان، فصلى سخت ودشوار است. 32فرماندار افغان، نامه ای به حکومت فدرال نوشتند و در آن خواستار فشار بیشتر بر پاکستان برای متوقف کردن حمایت از عناصر طالبان شدند. حتی حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان، پاکستان را متهم به تبدیل کردن افغانستان به یک مستعمره کرد. افغانستان در این تابستان به بحران سختی فرو رفته است.

 

 

بحران افغانستان

بحران افغانستان از سه دهه اخیر ادامه داشته است و به مرکزى با گرایشات خشونت طلبانه تبدیل شده است. نبود حکومت مرکزی قدرتمند منجر به افزایش خصومت های نظامی واجتماعی در میان گروهها شده است و در نتیجه باعث افزایش فقر و تعارضات فرهنگی در میان مردم شده است و زمین مناسبی برای اقدامات نظامی گروههای خارجی را فراهم کرده است.

 

نیروهای نظامی خارجی به افغانستان آمدند اما زمان حکومت طالبان بود که دوره طلایی برای مخربان مختلف فراهم شد.

 

پدیده بن لادن یا القاعده نتیجه آن دوره بود. جهان شرایط اقغانستان را از یاد برد وافغانستان بهشتی شد برای گروههای تروریستی. در واقع اگر حادثه 11سپتامبر رخ نمی داد مجامع جهانی نیز اعتنایی به افغانستان نمی کردند.

 

واقعه 11سپتامبر نشان دهنده عمق بدبختی در افغانستان بود. پدیده تروریسم را مجامع بین المللی در آن ساختند. تروریسم به عنوان یک شبکه سیاسی، مذهبی و خویشاوندی عمل می کند که به قدر کافی استحکام دارد. اگرچه امریکا به افغانستان حمله کرد، اما شرایط افغانستان به خودی خود از عناصر جغرافیایی وفرهنگی مختلفی تاثیر می پذیرد؛ مثل حمایت القاعده برای منافع خود، تولید تریاک  که منبع مالی القاعده و طالبان است.

 

نقش تروریزم

سقوط طالبان امنیت و صلح را برای ایران در مرزهای شرقی آن به همراه داشت، اما سیاست ایران در مقابل افغانستان جدید، وابسته به روابط افغانستان و امریکا است. به همین دلیل ایران از گروههای شیعه افغان که نقش مهمی در حکومت افغانستان ایفا می کنند، حمایت کرد.

 

ایران همچنین برای افزایش تاثیر خود در پی ایجاد روابط نزدیک با کابل است. ایران در بازسازی افغانستان نیز شرکت کرد. این سیاست و استفاده از افغانستان به عنوان یک میانجی باعث کاهش مقطعى فشار امریکا به ایران هم شد.

 

در همین زمان، سقوط صدام حسین در عراق فرصتی را برای ایران فراهم کرد تا تاثیر ایران بر گروههای شیعه در عراق گسترش یابد. تاثیر ایران برگروههای شیعه عراق، لبنان و افغانستان باعث ورود امریکا به روابط ایران با برخی از رقبای آن شده است.

 

سیاست پاکستان

پاکستان از القاعده و طالبان حمایت می کرد به خصوص پیش از 11سپتامبر. اما به نظر می رسد که تصمصم آن پس از اشغال افغانستان توسط امریکا تغییر یافته است. سیاست پاکستان از حامی بودن فعالیتهای تروریستی، به همکار امریکا بودن علیه تروریسم تغییر یافت.

 

 اما این بدین معنی نیست که طبیعت پاکستان تغییر یافته است، در واقع، منافع ملی پاکستان منجر به استفاده از این فرصت برای پیش برد روابط دوستانه با امریکا در جایی که دو طرف از مساله سود برند، شد.

 

 برخی از این عناصر عبارتند از: موقعیت استراتژیک پاکستان، سرمایه گذاری خارجی پاکستان و تماس های اسلام آباد در بلوچستان.

 

هنگامی که پاکستان و امریکا تصمیم به همکاری مشترک گرفتند، ایران تبدیل به یک بازنده شد. اگرچه ایران و پاکستان روابط تاریخی خوبی با هم داشته اند، اما این روند به پاکستان اجازه داده تا درباره "عناصر خارجی" درخشونت بلوچستان صحبت کند و اسلام آباد هند و حتى ایران را برای آن متهم می کند.

 

پاکستان معتقد است که ایران نگران مرزهای خود در نزدیکی پاکستان است که ممکن است توسط امریکا برای تعرض استفاده شود.

 

از سوی دیگر، پاکستان و عربستان سعودی تلاش می کنند تا موج ضد شیعه را توسط ایدئولوژی سنی گسترش دهند.

این مساله باعث افزایش تروریسم در منطقه و درجهان می شود. راه حل عاقلانه برای این مساله، درگرو فراهم آوردن صلح توسط کشورهای منطقه خواهد بود.


( ۱ )

نظر شما :