انتقاد شديد زردارى از غرب و امريکا
در یک موضعی تازه آصف علی زرداری رئیس جمهوری پاکستان با نوشتن مقالهای در روزنامه واشنگتنپست به انتقاد شدید از کشورهای غربی و امریکایی برخواسته و آنها را به دلیل سیاستهایشان در پاکستان مورد انتقاد قرار داده است.
وی در اين مقاله با این ادعا که واشنگتن از کشورش به عنوان يک وسيله کماثر جنگ سرد استفاده کرده، امريکا را مقصر وضع مشکل کنونى در اين کشور آسيايى دانسته است.
آصف على زردارى، رئيس جمهوری پاکستان با اين حال در مقالهاش از هم پيمانان امريکايى خود خواسته براى کمک به وى در نجات دموکراسى کمک فورى بفرستند.
او نوشته است غرب به ويژه امريکا براى رقصيدن با ديکتاتورها در پيشبرد اهداف کوتاه مدت بسيار تمايل داشته است. اين سلسله سياستها و عواقبشان زمين را پر کرده، از رژيم مارکوس در فيليپين تا شاه در ايران تا محمد ضياء الحق و پرويز مشرف در پاکستان. هر يک از اين موارد ثابت کرده است که راهبردهاى نزديک بينانه که اصل را قربانى مىکنند به عواقب دور از انتظار بلندمدت منجر مىشوند. يک ديکتاتورى نظامى در اواخر دهه ٧٠ غرب را که به عنوان يک دولت منتخب دموکراتيک ايستاده بود، سرنگون کرد. غرب به دليل حمله شوروى به افغانستان از کشور من به عنوان وسيله کماثر جنگ سرد استفاده کرد. اين کار ديکتاتورى ژنرال ضياء را به قدرت رساند که مردمش را به توحش واداشت. احزاب سياسى ما را از ميان برد، نخست وزيرى را به قتل رساند که بزرگترين حزب سياسى پاکستان را بنا نهاده بود و مطبوعات و جامعه مدنى را نيز نابود کرد و هنگامى که شوروىها مغلوب شدند، امريکايىها سوار اتوبوس بعدى شدند و يک خلاء سياسى را پشت سر خود جاى گذاشتند که نهايتا طالبانى و افراطى شدن افغانستان، تولد القاعده و احياى فعلى جهادىها در پاکستان را به دنبال داشت.
در ادامه مقاله زردارى آمده است، مافياى هروئين که به عنوان نتيجه تلاشها برای از درون متلاشى کردن اتحاد شوروى سر برآورد، امروز سالانه پنج ميليارد دلار، دو برابر بودجه ارتش و پليس درآمدزايى دارد. اين هزينهاى است که پاکستان هنوز مىپردازد.
رقص با ديکتاتورها هيچ فايدهاى نداشته است. صادقانه بگويم که بدترين دموکراسى از هر ديکتاتورى بهتر است. ديکتاتورى به ناکامى، افراطى گرايى و تروريسم مىانجامد. گذشتهها گذشته است و ما نمىتوانيم آن را خنثى کنيم. اما مىتوانيم به عواقب اشتباهات گذشته پرداخته و مطمئن شويم تکرار نخواهند شد. سريع الوصولترين هدف من اين است که جهان متمدن از دموکراسى پاکستان و درگيرى مردم پاکستان با افراط گرايى حمايت کند. ما در اين جنگ هم براى خودمان و هم براى جهان در سنگرها هستيم.
وى با مقايسه ميان خدمت نيروهاى کشورش در اين راه با تمام نيروهاى سازمان پيمان آتلانتيک شمالى (ناتو) در افغانستان و ارج نهادن بر کار آنها مىنويسد، پاکستان نسبت به تلفات تمام کشورهاى ناتو در مبارزه با طالبان در افغانستان در مبارزه با طالبان در پاکستان نيروهاى بيشترى از دست داده است؛ ١٢٠٠ سرباز. هزاران غير نظامى، قربانيان حملاتى مانند بمب گذارى اخير هتل کانتيننتال پيشاور بودهاند. کنار رفتن جهان از افغانستان و عراق باعث وجود ناز و نعمت در اين کشورها نخواهد شد زيرا انجام چنين کارى عواقب فاجعه آميزى براى همه خواهد داشت. غرب، در واقع تمام جهان متمدن از کنار رفتن در برابر افغانستان و پاکستان به رفاه نخواهند رسید. اگر به القاعده و طالبان اجازه داده شود در منطقه ما به پيروزى رسند، همپيمانان بىثبات کننده آنها در سراسر قارهها پخش خواهند شد.
رئيسجمهوری غير نظامى پاکستان نوشته است، ما به کمک سريع نياز داريم. دولت اوباما درک مىکند که تنها يک پاکستان کارآمد از لحاظ اقتصادى مىتواند مانع از تهديد تروريسم شود. دولت امريکا براى کمک به تثبيت اقتصاد پاکستان متعهد به پرداخت سالانه ٥/١ ميليارد دلار به مدت پنج سال شده است. هم اکنون، جهان بايد ايستاده و با تلاش امريکا هماهنگ شود. پاکستان به يک بسته قوى کمک نياز دارد تا بتواند به وعدههاى خود براى مردم عمل کرده و شبه نظاميان را مغلوب کند.
وى همچنين با تاکيد براين مطلب که پاکستان بيش از امريکا و ناتو در جنگ عليه تروريسم هزينه پرداخت کرده براى آوارگان نيز کمک خواست و نوشت، اما کمک کافى نيست. در دراز مدت براى اينکه به ما اجازه داده شود از لحاظ اقتصادى مستقل شويم، پاکستان به تجارت نياز دارد. تنها پاکستان قوى از لحاظ اقتصادى مىتواند ديوانهها را سرکوب کرده و به ٥/١ ميليارد مسلمان در سراسر جهان نشان دهد که دموکراسى و توسعه اقتصادى دست در دست يکديگر به پيش مىروند.
وى در همين راستا از طرح امريکا براى ايجاد فرصتهاى منطقهاى در افغانستان و مناطق قبيلهاى فدرالى پاکستان که موانع تجارتى را برداشته و براى ساخت کارخانه، آغاز کار صنايع، استخدام بيکاران و اميد دادن به مردم تشويقهاى اقتصادى را فراهم خواهد کرد، تمجيد کرد. اما نوشته است که اين فرصت منطقهاى بايد الگویی براى اروپا نيز باشد. اروپا همانند آمريکا بايد درک کند که انجام هر اقدامى براى رشد اقتصاد پاکستان و تامين تشويقهايى براى صادرات پاکستان به اين قاره به نفع خودشان است.
وى همچنين در مورد همسر فقيدش نوشته است، همسر من با موعظه دموکراسى با بلندترين صدا به دنيا سفر کرد. اما درهاى بسيارى از دولتهاى غربى به روى او بسته بود، اما چيزى مانع او نشد. صداقت، عدالت و نيروهاى تاريخ به نفع ما هستند. امروز ما خواهيم ديد که آيا امريکا و اروپا نيز از ما حمايت مىکنند يا خير.
نظر شما :