آشتی ارمنستان-ترکیه و بازی­های جدید منطقه­ای

۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ | ۱۷:۳۲ کد : ۴۴۸۷ اخبار اصلی
نویسنده خبر: ماکان عیدى پور
يادداشتى از ماکان عيدى‌پور، تحلیل‌گر مسائل سیاسی
آشتی ارمنستان-ترکیه و بازی­های جدید منطقه­ای

در خصوص رابطه ترکیه و ارمنستان افق نسبتا روشنی در این مسئله به چشم می­آید. در ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که تمام این تغییرها در سیاست خارجی آنکارا در قالب آن چرخش کلی و تغییر استراتژیک کلی ترکیه در نگاه این کشور به همسایه­ها است که در واقع این کشور نگاه به شرق را آغاز کرده­است. ترکیه فعلی ترکیه­ای است که به این نتیجه رسیده که هدف گذاری­های سابق دولت برای امروز پاسخگوی نیازهای استراتژیک آنها نیست و آنها باید نگاه جدیدی داشته باشند.

در قالب این نگاه برخی از سنت­های سیاست­های خارجی ترکیه هم ممکن است شکسته شود. یکی از این سنت­ها بدبینی و در واقع نگاه همراه با تردیدی بود که به اتحاد روسیه و ایران در آسیای میانه و قفقاز تا به امروز داشت. ترکیه می­خواهد به ایران نزدیک­تر باشد همانطور که تمایل زیادی هم به این مسئله در بالاتر رفتن سطح معادلات تجاری و روابط در حوزه انرژی نشان می­دهند. پیش بینی می­شود که بحران­هایی در زمینه انرژی در دنیا به­وجود بیاید که آنها سعی می­کنند جایگزینی برای این مسئله پیدا کنند بنابراین نزدیکی به ایران به نفعشان خواهد بود.

موضوع ارمنستان و درگیری قره­باغ و مناقشه­ای که بین ارمنستان و آذربایجان وجود دارد، موضوعی است که ریشه­های جغرافیایی و فرهنگی دارد. به اندازه کافی هم دلیل برای ادامه این درگیری وجود دارد. اما طرفین این مناقشه خودشان اجزایی هستند از ساختار بزرگ­تر منطقه­ای و از این رو جای تعجبی نیست که آذربایجان و ارمنستان هم در سایه بحران بین­المللی اقتصادی در سطح جهان و در سطح منطقه­ای با توجه به نگرانی­ها و تردیدهایی که وجود دارد، مسئله قره باغ را تحت شعاع قرار دهند و کمتر به آن بپردازند چرا که منافع بزرگتری در این منطقه دارند.

ایران و روسیه هر دو از چرخش ترکیه در سیاست خارجی استقبال کرده­اند، بنابراین قطعا گسترش منافع ترکیه در قفقاز و آسیای میانه فعلا با مخالفتی از سوی این دو قدرت منطقه­ای روبه رو نخواهد شد و از ترکیه استقبال می­شود که منافعش را هماهنگ با ایران و روسیه در منطقه دنبال کند. همچنین از ترکیه استقبال می­شود که در مناقشه قره­باغ نقشی را که همیشه برای فشار به ارامنه داشته ادامه دهد. در واقع ترکیه همواره از این به عنوان اهرمی در مقابل ارامنه استفاده می­کند. هر کجا که لابی­های ارامنه در غرب موضوع کشتار ارامنه یا مسائل فرهنگی دیگر را بالا می­آوردند و روی آن تاکید می کردند، ترک­ها با استفاده از مناقشه قره­باغ به نوعی به ارمنستان فشار می­آورند.

مشکل قره­باغ در واقع یک مشکل ژئوپلیتیک است. امروز آذربایجان هم با توجه به اینکه دولتش از ثبات لازم برخوردار نیست احتیاج به حمایت همسایه­ها دارد و به همکاری نزدیک­تر ایران و روسیه متمایل است. در عین حال نقش امریکا به عنوان یک متحد قابل اطمینان در منطقه کمی کمرنگ شده­است. این از آن جهت نیست که امریکا ضعیف­تر است بلکه امریکا گرفتار­تر از گذشته هم است. از طرف دیگر بحث اسرائیل و جنگ در غزه سبب شد که مقداری جانبداری از بلوک غرب –اگر بتوانیم دوباره از ادبیات جنگ سرد این اصطلاح را قرض بگیریم- و همداستانی با اینها در منطقه مشکل­تر شده­است. اسرائیل در واقع مشروعیت این بلوک را زیر سئوال برده و ترکیه هم به دلیل ساختار جمعیتی و منافع ملی خود پذیرفته که حداقل بی­طرف و حداکثر هم گروه و همراه با کشورهای منطقه و همسایه­ها باشد.

این مسائل رابطه با ارمنستان را هم تحت­شعال قرار می­دهد. البته ارمنستان از لحاظ اقتصادی اهمیت خاصی برای هیچکدام از کشورهای اطراف ندارد. ارمنستان بازار بسیار کوچکی است که از تولیدات کشورهای مختلفی مانند ایران و روسیه و به طور غیر قانونی کشورهای دیگر مانند ترکیه و چین بهره می­گیرد. صنعت خاصی ندارد و جمعیت کمی دارد و بودجه واردات آن از طرف دولت محدود است. بنابراین بحث اقتصادی در رابطه بین ارمنستان و ترکیه برای ترکیه از اهمیت چندانی برخوردار نیست و بیشتر یک بحث سمبلیک است. البته ترکیه نشان داده­است که این چرخش یک چرخش واقعی در سیاست خارجی است و به دنبال این بوده که مسائل خردش را در سیاست خارجی کم کند و طرح­های کلان خود را پیش ببرد. به نظر من ترکیه یکی از اولین کشورهایی بود که با هشیاری به بحران اقتصادی پاسخ داد و بسیار از کشورهای منطقه منتظر ماندند تا ببینند بحران اقتصادی به کدام سو می­رود. اما از آنجا که ترکیه از منابع طبیعی زیادی برخوردار نیست و درآمدش بسیار وابسته به اقتصاد بین­المللی است، با یک هشیاری و واکنش سریع نسبت به این مسئله منحصر به فرد برخورد کرد.

بنابراین فکر می کنم اگر بحران به همین صورت ادامه پیدا کند، ترکیه سنت شکنی­های دیگری خواهد کرد و نزدیک شدن به ارمنستان و دوری بیشتر با امریکا و اسرائیل هم جای تعجب زیادی نخواهد داشت.

از طرفی آذربایجان نسبت به رابطه ارمنستان و ترکیه عکس العمل نشان داده­است چراکه سال­ها است با ارمنستان مشکل دارند و با آن جمعیت کم و مقدار نفت زیادی که دارد، قطعا تحت فشار کمتری نسبت به ترکیه است، بنابراین همچنان به بحث­ها نگاه ایدئولوژیک و احساسی خود را خواهد داشت. اینکه چرخش بزرگتری انجام بگیرد  یا بحث شیعه و سنی مطرح شود، نخواهد بود. مادامی که ایران و ترکیه روابط حداقل دوستانه و بر اساس تفاهم متقابل داشته باشند، آذربایجان نمی­تواند جبهه سختی نسبت به ایران و ترکیه اتخاذ کند. از نظر امنیت منطقه­ای همه کشورها به دنبال این هستند که با یکی از ائتلاف­های موجود در منطقه خودشان روابط خوبی داشته باشند، بنابراین ترکیه، روسیه و ایران اگر به یکدیگر نزدیک­تر شوند، کنارگذاشتن آنها برای آذربایجان سخت­تر خواهد بود. ضمن اینکه مسئله قره­باغ می­تواند به نوعی از طریق دیپلماتیک به حالت انجماد درآید و کنار گذاشته شود. از این رو آذری­ها در ابتدا این حرکات را نشان می­دهند و اگر به اندازه کافی منافع برای ترکیه وجود داشته باشد، آن زمان این تصمیم ژئواستراتژیک آذربایجان خواهد بود که می­خواهد روابطش را ادامه دهد یا نه؟ من فکر می­کنم که روابط خود را ادامه خواهد داد چراکه به هر صورت مشترکات زیادی از لحاظ زبانی و مذهبی وجود دارد و حضور قدرتمند ترک­ها در آسیای­میانه و در مسیر خط لوله­های نفت و گازی که قرار است در آنجا احداث شود بسیار مشهود است، لذا اشتراکات خیلی بیشتر از نقاط اختلاف است. بنابراین نمی­توان بر روی واکنش­های آذربایجان در حال حاضر حساب کرد. باید منتظر ماند و دید که راه­حل­هایی که برای منطقه قره­باغ پیشنهاد می­شود و نقشی که آنها می­خواهند بازی کنند، چیست. به نوعی هر دو کشور از این موضوع خسته شده­اند و درگیری دراز مدتی بوده­است که به جنگی با واسطه بین غرب و آذربایجان و روسیه و ارمنستان تبدیل شده­است.

ماکان عیدى پور

نویسنده خبر


نظر شما :