به مناسبت سالگرد قطع روابط ایران و آمریکا
حاشیه نشینان یک انقلاب
امسال اکثر مطبوعات فرانسوی زبان به تحلیل تاریخی انقلاب ایران و جامعه امروز ایرانی پرداختهاند.
درگزارشی جالب توجه و نسان هوگو گزارشگر مجله معتبر اکسپرس فرانسه به رابطه ایران و آمریکا و تایخچه خصومتهای بین دو کشور پرداخته و با تعدادی از فعالان انقلابی آن دوران دیدار و با پیش کشیدن موضوع تسخیر سفارت آمریکا موضع آنان را پس از سی سال جویا شده است. وی در این گزارش تحت عنوان "کودکان یتیم انقلاب ایران" مینویسد: " پس از گذشت سی سال از زلزله تاریخی ایران (انقلاب) فعالان قدیمی چه میکنند و نگاهشان به آن دوران چیست؟
امروز در حاشیه نظام سیاسی ایران انقلابیون سابق هرکدام با تحلیلی خاص از انتظارات، دلسردیها و ناامیدی های خود سخن میگویند. آنان هنوز به شخصیت آیت الله خمینی ایمان دارند اما برخی از آرزوهای خود را بر باد رفته میبینند. انقلاب شکلی دوگانه دارد. برای عدهایی چیزی نیست جز آئینی پذیرای هیجان و خشونت و برای گروهی دیگر نتیجه مبارزهای طولانی علیه استبداد و خودکامگی.
گزارشگر اکسپرس یا طرح پرسشی منابع عقیدتی و شخصیتهای تأثیرگذار بر انقلاب را برین شکل معرفی می کند: " اما نظریات چه شخصی راهبردهای انقلاب را تعیین میکرد؟ آیت الله روح اله خمینی؟ دکترعلی شریعتی نظریه پرداز رادیکال مذهبی؟ یا دکترمحمد مصدق ملیگرا؟ به نظر میرسد روشهای این سه شخصیت برجسته به سرعت از یکدیگر جدا شده و فقط رویای روحانیون به حقیقت پیوست. روحانیون راه خود را از دیگران جدا کرده و سپس به ریشخند اردوگاه اصلاح گران پرداختند. در حقیقت آژیر دکترین اسلام گرایی به صدا درآمده بود.
آیا امام خمینی سه مفهوم "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، را تأیید میکرد؟ جواب آری برای هوادارانش به مانند نجات و زندگی دوباره بود و جواب منفی خطری بزرگ برای انقلاب."
این گزارشگر که در دهه فجر میهمان ایرانیان بوده می نویسد: " امسال نیز در مراسم سالگرد انقلاب تمامی شرکت کنندگان به تجلیل از انقلاب پرداختند. اما امروزه کشور نه در دستان پیشگامان انقلاب بلکه در دست گروهی از روحانیون با سابقه است. و از سه سال پیش محمود احمدی نژاد به شکل ناگهانی به گفتار، اعتقادات و دلبستگیهای ساده به عنوان رئیس جمهور وارد عرصه سیاسی ایران شد." وی میافزاید: "در ایران اشخاصی وجود دارند که با گذشتهشان معرفی می شوند. گذشتهای که با آمریکا در پیوند است. یا در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و یا تمام فکرشان مبارزه با آمریکا بوده است. این گروه به خوبی میتوانند به ارزیابی روابط این زوج جهنمی بپردازند زوجی به نام تهران- واشنگتن. آنان خود زمانی از جمله بازیگران انقلاب و اشغال سفارت آمریکا بودند. اشغال سفارت درنوامبر 1979 برای 52 گروگان آمریکایی مقدمهای بود بر کابوسی بلندمدت و هراس آور :444 روز".
گزارشگر اکسپرس به سراغ دکترمعصومه ابتکار میرود و او را اسلامگرایی فمینیست مینامد: " ابتکار یکی از نخبگان علمی ایران با درجه دکترای ایمنی شناسی است که هم اکنون در حاشیه سیستم سیاسی به فعالیت های اجتماعی میپردازد. وی دانش آموخته دانشگاه پنسیلوانیاست و زمانی از جمله سخنگویان دانشجویان در "لانه جاسوسی یانکی ها در تهران بود. ابتکار در 38 سالگی و با مشکلات فراوان توسط محمد خاتمی رئیس جمهور اصلاح طلب ایران به عنوان معاون ریاست جمهوری و رئیس سازمان محیط زیست انتخاب میشود. او دارای سه اسم کوچک بود؛ نیلوفر نام شناسنامهای اوست، معصومه نام اسلامیاش و ماری نام مستعاری که در طی عملیات گروگانگیری از آن استفاده میکرد. همان زمانی که طبق موازین با پوششی اسلامی در مقابل دوربین ها به پرسش های خبرنگان در زمینه گروگان ها پاسخ میداد.
دانشجویان پس از اشغال سفارت سعی بر منظم کردن اسناد داشتند. ابتکار بجز سخنگویی وظیفه دیگری نیز برعهده داشت و آن ترجمه اسناد محرمانهای بود که دستگاههای خردکننده آنها را تبدیل به رشتههایی باریک کرده بودند. دانشجویان با شکیبایی فراوان این اسناد را بازسازی کردند. معصومه آگاهی سیاسی خود را مدیون خانوادهاش می داند که او را با کتاب های علی شریعتی آشنا کردند. تکبر، خودپسندی استعمارگری نظامیان آمریکایی در زمان پهلوی برای او بسیار تلخ بود. او در آن زمان به پیوند مدرنیته و سنت اعتقاد داشت. سنتی که خود را دوباره نمایان کرده بود. اما آیا ابتکار هنوز به این نظریه عقیده دارد؟ بله امروز پیوند سنت و مدرنیته دوباره احیا شده ولی با مقاومتهایی همراه بوده. "وی که درحال حاضر عضو منتخب شورای شهر تهران است قتل نویسندگان دگراندیش ایران وعدم کیفر عاملان آن را از جمله اولین حملات به استادش محمد خاتمی میداند. به نظر وی اعمال سانسور دولتی و اقدامات پلیسی نیز یکی دیگر از معضلات پیش روی ایران است ابتکار می گوید:"میزان سنجش (Barometer) برای من وضعیت زنان درایران است. از جمله موقعیت روابط آنان با همسرانشان و وضع آنان به عنوان مادر و خصوصی انسانی زنان."
این خبرنگار فرانسوی در ادامه نتیجه میگیرد که : "پس از گذشت سی سال از انقلاب مبارزه زنان جهت کسب حقوق شان هنوز به قوت خود باقی است." و چنین ادامه میدهد:" اما دکتر ابتکار در زمینه ایران و آمریکا معتقد است که بدون ضدیت با آمریکا هم میتوان ساختار جامعهای آرامتر، مهربان تر و آزادتر را به وجود آوریم."
در بخش دیگری از این گزارش هوگو به سراغ عباس عبدی یکی دیگر از دانشجویان پیرو خط امام میرود و موقعیت وی را در آن زمان و در سال های بعد مورد بررسی قرار میدهد. او در این بخش تحت عنوان عباس عبدی، اصلاح طلب ناامید مینویسد: "درصدای خشدار و گرفته این تحلیگر پنجاه، شصت ساله و نیز اندوه و تلخ کامیاش طنزی تلخ و حقیقتی نهفته است. عبدی حتی به بهای تحمل زندان در سالهای 2005 و 2003 به هیچ وجه از عقاید خود صرف نظر نکرد. علت به زندان افتادن این روزنامهنگار اصلاح طلب رک گو و جامعه شناس را از خودش میپرسیم که میگوید: "انقلاب مانند خمیر (گل رس) نیست که اشخاص بتوانند به میل خود آن را شکل دهند. انقلاب به درخشش و سختی الماس است که نه از منطق بلکه کاملاً ازاحساسات ریشه می گیرد."برای عبدی آرمان شهر وجود خارجی ندارد اما خاطرات روحیه ایثار، مطالبات اخلاقی واعتماد مردمی را هنوز در ذهن دارد.
آیا عبدی از عملکرد خود در آن دوران پشیمان است؟ وی پاسخ میدهد: "به هیچ وجه. عملکرد خاندان پهلوی، نادانی آنان و مداخلات آمریکا و بریتانیا سبب شد که به راه حلی اجتناب ناپذیر برسیم."
عباس جوان دانشجوی رشته شیمی پلیمرو از اعضای شبه نظامیان اسلامی درخلال انقلاب درگیر مسئله فلسطین نیز میشود. او معتقد است که آنان برعلیه پادشاهی مبارزه میکردند که هم مستبد بود و هم متحد اسرائیل. و در زمینه انقلاب ایران میگوید: "برای سرنگونی یک حکومت تندرو نه احتیاج به تحلیلهای عقلانی دارید و نه هوش و استعداد. تنها لازمه انقلاب شجاعت است."
عبدی که درسال 1998 در پاریس و مقر یونسکو دیداری دوباره با باری روزن گروگان سابقاش داشته به یاد میآورد که کمی پس از تسخیر"لانه جاسوسی آمریکا" محمود احمدی نژاد که در آن زمان دانشجو بوده عقیده داشت ارجعیت با تسخیر سفارت شوروی است برای وی دشمنی با کمونیسم تقدم داشته. به گفته عبدی احمدی نژاد به اقدام دانشجویان به دیده تردید مینگریست و به همین دلیل ناگهان از صحنه ماجرا ناپدید (Seclipe) شد. عبدی با تواضع نقش خود را ر آن دوران کم اهمیت جلو میدهد شرکت در کنفرانس هایی اینجا و آنجا و غرق شدن در ادبیات سیاسی و ولع کتاب خواندن این سرنوشت عبدی در سال های پس از انقلاب است. عبدی بهای شجاعت خود را کاملاً پرداخت کرده است."
از سایر بخشهای جالب توجه این گزارش میتوان به دیدار هوگو با دکتر ابراهیم یزدی معاون مهندس مهدی بازرگانی نخست وزیر اولین دولت اسلامی و نیز فروز رجایی فر از فعالان ستاد پاسداشت شهدای اسلام اشاره کرد که در زمینه جذب نیروهایی جهت عملیات استشهادی علیه کفارموفقیتهایی کسب کرده و در حدود 60 هزار نفر آماده این نوع عملیات هستند.
نظر شما :