دیپلماسی هوشمندانه و ماجراجویی مخرب
نویسنده خبر:
جاوید قربان اوغلى
یادداشت جاوید قربان اوغلی سفیر وقت ایران در آفریقای جنوبی همزمان با اجلاس دوربان 1
کنفرانس دربان 2 که چند روز قبل در مقر اروپایی سازمان ملل متحد در شهر ژنو برگزار شد ادامه کنفرانسی است که شهر دربان آفریقای جنوبی در سال 2001میلادی میزبان اولین اجلاس آن بود. دربان مرکز استان کوازولوناتال ، شهری در 640 کیلومتری جنوب شرقی پرتوریا پایتخت این کشور است. در آن زمان بزرگترین مکان برگزاری اجلاس های بین المللی این کشور را در خود جای داده بود. اینکه می گویم "در آن زمان" به این علت است که در فاصله 2-3 سال دو مرکز همایش های بین المللی با استاندارد های بسیار بالا در شهرهای ژوهانسبورگ (سندتون) و کیپ تان ساخته و مورد بهره بردای قرار گرفت.
اجلاس دوربان در حقیقت ادامه دو اجلاس "کنفرانس جهانی علیه نژاد پرستی، تبعیض نژادی، بیگانه ستیزی و نابردباری " بود که در سال های 1978 و 1983 در مقر اروپایی سازمان ملل متحد در شهرژنو برگزار شده بود. انگیزه و هدف اصلی برگزارکنندگان این کنفرانس که تحت هدایت یونسکو نوعا توسط سازمان های مردم نهاد (NGO)هدایت می شد فشار بر رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی بود که کریه ترین چهره حکومت در قرن بیستم بود. در آن سال ها هنوز رژیم آپارتاید بر سرزمین زیبای آفریقای جنوبی حاکم بود. علت برگزاری سومین نشست این کنفرانس در دربان نیز شاید به پاس به ثمر نشستن تلاش های بین المللی برای فروپاشی نظام آپارتاید (1994) و روی کار آمدن نظامی دموکراتیک، غیر نژادی و بر اساس یک نفر یک رای بود.
در اجلاس دربان 1 در غیاب آقای خاتمی، سرپرستی هیات شرکت کننده از ایران در این اجلاس به عهده وزیر خارجه کشورمان بود. هیات شرکت کننده از کشورمان دو بخش بود. هیات رسمی به ریاست وزیر خارجه و تیم چند نفره ای از مدیران و کارشناسان بخش بین المللی وزارت خارجه. هیات غیر رسمی متشکل از شامل سه نفر از نمایندگان مجلس و تعداد قابل توجهی سازمان های غیر دولتی بود که انصافا با عده کم (در مقایسه با دیگر کشورهایی که در اجلاس حضور داشتند) فعالیت چشمگیر و تاثیرگذارداشتند. همراهان آقای خرازی چند نفر از کارشناسان بخش امور بین المللی وزارت خارجه بودند که دو روز قبل از آقای خرازی تحت سرپرستی دکتر ظریف معاون امور حقوقی و بین المللی وارد آفریقای جنوبی شده و بحث های پرچالش و نفس گیر نشست کارشناسان را اداره می کردند. اگر اشتباه نکرده باشم (به دلیل ضیق وقت نگارش این مطلب فرصت مراجعه به منابع فراهم نشد) سران کشورهایی که در این کنفرانس حضور داشتند حدود 20 رییس کشور بود. دولت میزبان احترام فوق العاده ای به هیات ایرانی گذاشت و آقای دکتر خرازی در حد همان روسای کشورها(کوبا،الجزایر،یاسرعرفات و ...) پذیرایی شد.
اغراق آمیز نیست اگر گفته شود هیات نمایندگی رسمی کشورمان در مذاکرات کمیته های متعدد و از جمله کمیته تدوین بیانیه جو اجلاس را کاملا در دست گرفته و کارشناسان متبحر همراه دکتر ظریف به نحو غیر قابل تصوری بر تدوین بیانیه نهایی تاثیر گزار بودند. همان بیانیه ای که خشم امریکا و اسراییل و ترک زود هنگام از سوی این دو را در پی داشت. این همان بیانیه ای است که طی 8 سال گذشته پس از اجلاس دربان آمریکا، اسراییل و برخی دیگر از کشورهای غربی در پی لغو بندهایی از آن هستند. اگر باور داریم که در دنیا هیچ کشوری انگیزه جدی رویارویی و مقابله با اسراییل را ندارد لاجرم باید بپذیریم که این هیات ایرانی بود که یک تنه ابتکار عمل کنفرانس و بند بند بیانیه نهایی علی الخصوص در رابطه با اسراییل و صهیونیسم را در دست داشتند و با درایت و بکار گیری دیپلماسی هوشمندانه و تاثیر گذار به اهدافی که مد نظر نظام مقدس جمهوری اسلامی بود جامه عمل پوشاندند. در زمان سخنرانی خرازی هیچ هیات غربی محل اجلاس را ترک نکرد. هیچ توهینی به کشورمان صورت نگرفت وامریکا و اسراییل که بازنده اصلی کنفرانس دوربان بودند با شرمندگی اجلاس را ترک کردند. مصوبه جنجالی برابری صهیونیسم با نژاد پرستی حاصل کار همان تیم چند نفره ایران بود که با شگردهای دیپلماتیک و به دور از هیاهو و غوغا سالاری بود که جو اجلاس را در دست گرفته و تمام هیات هایی را که انگیره های کمتری داشتند را با خود همراه کرده و یک اجلاس عادی را به آتشفشانی علیه اسراییل تبدیل کردند.
هفته گذشته آقای رییس جمهور به اتفاق یکی از معاونین (مشایی) و سه تن از وزارء ( از جمله وزیر خارجه) در اجلاس دوربان 2 شرکت کرد. علی رغم تلاش های امریکا، اسراییل و تعدادی از کشورهای غربی برای حذف بندهای ضد صهیونیستی مصوبات دربان 1 و موفقیت نسبی به دلیل جو شدید ضد صهیونیستی و احتمال تشدید آن در اجلاس تعدادی از کشورهای غربی پیشاپیش در اعتراض به مفاد پیش نویس بیانیه نهایی اقدام به تحریم کنفرانس کردند و در حالی که روند اجلاس نشان از کنفرانسی ضد صهیونیستی داشت با سخنرانی تند و تیز و تکراری آقای احمدی نژاد جو کنفرانس به شدت از ضد صهیونیستی به سمت سوی ضد ایرانی تغییر کرد.
تعداد زیادی از هیات های نمایندگی محل اجلاس را در حین سخنرانی رییس جمهور کشورمان ترک کردند که در عرف دیپلماتیک توهین تلقی می شود. به سوی ایشان اشیایی را پرتاب کردند و او را نژاد پرست خواندند. تقریبا تمامی کشورهای غربی شرکت کننده وآقای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل در بیانیه ها ی جداگانه ای سخنان احمدی نژاد را با الفاظ غیر معمول و تندی محکوم کردند و از همه مهم تر جو اجلاس کاملا به نفع اسراییل تغییر کرد.
قصد پرداختن به حادثه تلخ و دردناک ژنو را نداشتم ولی چگونه می توان در مقابل واقعه ای تلخ و غیر قابل تحمل ساکت بود. نمی دانم بر اساس قانون اساسی رییس جمهور کشور در مقابل اعمال خود باید به کجا جواب دهد.مجلس یا.....؟ نگارنده این سطور قصد ورود به مسائل داخلی، مسائل بودجه، اختلافات مجلس و رییس جمهور در خصوص آن و نامه پرطعنه رییس مجلس به رییس جمهور ندارد. این که 124 میلیارد دلار بدون مجوز خرج شده مورد ادعای آن نماینده محترم مجلس در کجای سیاست داخلی ما قرار می گیرد مساله ای داخلی است. نمایندگان مجلس باید توجه کنند124میلیارد برباد رفته از کیسه ملت، ولو با اعراض و نیست سیاسی و به گونه ای خلاف منافع ملی، اما بالاخره در جایی در همین کشور خرج شده است . شاید این مبلغ و بیشتر از آن را بتوان با کار و تلاش بیشتر جبران کرد ،هر رسیدگی به آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، اما توهین به حثییت و آبروی ملت در مقابل دیدگان میلون ها بیننده در تلویزیون ها و سایت ها چگونه جبران خواهد شد؟ به اذعان صدا و سیمای جمهوری اسلامی، میلیونها نفر در سراسر جهان این رویداد را مشاهده کردند و بسیاری دیگر هم که به صورت زنده موفق به تماشای آن نشدند، در بخشهای مختلف خبری، از شبکههای گوناگون تلویزیونی، و یا با یک جستجوی ساده در اینترنت، به تماشای آن نشستند.
چرا باید کاری کرد که حتی دبیر کل سازمان ملل که این کنفرانس تحت اشراف همین سازمان و رییس آن برگزار می شود آن بیانیه غیر متعارف (و توهین آمیز) را علیه سخنرانی رییس جمهور کشورمان صادر نماید.
رئیس جمهور سمبل یک ملت است. توهین به رییس یک کشور توهین به یک ملت است. چه کسی در مقابل این ندانم کاری ها که ممکن است خدای ناکرده اغراض سیاسی و شخصی در پشت آن باشد مسوول است؟
قضاوت من این است که هیات کارشناسی ایران در سال 2001 با بهره گیری از کارشناسان قوی و دیپلماسی هوشمندانه یک اجلاس عادی را به آتشفشانی علیه اسراییل تبدیل کرد و در اجلاس 2009 هیات بلند پایه کشورمان در سطح رییس جمهور و چندین معاون رییس جمهور و وزیریک اجلاس ساخته و پرداخته ضد صهیونیستی را به طوفانی ضد ایرانی تبدیل کردند.
واقعا کدام روش عقلانی و به صلاح کشورمان است؟ مقایسه این دو اجلاس و قضاوت را به خوانندگان واگذار می کنم.
اجلاس دوربان در حقیقت ادامه دو اجلاس "کنفرانس جهانی علیه نژاد پرستی، تبعیض نژادی، بیگانه ستیزی و نابردباری " بود که در سال های 1978 و 1983 در مقر اروپایی سازمان ملل متحد در شهرژنو برگزار شده بود. انگیزه و هدف اصلی برگزارکنندگان این کنفرانس که تحت هدایت یونسکو نوعا توسط سازمان های مردم نهاد (NGO)هدایت می شد فشار بر رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی بود که کریه ترین چهره حکومت در قرن بیستم بود. در آن سال ها هنوز رژیم آپارتاید بر سرزمین زیبای آفریقای جنوبی حاکم بود. علت برگزاری سومین نشست این کنفرانس در دربان نیز شاید به پاس به ثمر نشستن تلاش های بین المللی برای فروپاشی نظام آپارتاید (1994) و روی کار آمدن نظامی دموکراتیک، غیر نژادی و بر اساس یک نفر یک رای بود.
در اجلاس دربان 1 در غیاب آقای خاتمی، سرپرستی هیات شرکت کننده از ایران در این اجلاس به عهده وزیر خارجه کشورمان بود. هیات شرکت کننده از کشورمان دو بخش بود. هیات رسمی به ریاست وزیر خارجه و تیم چند نفره ای از مدیران و کارشناسان بخش بین المللی وزارت خارجه. هیات غیر رسمی متشکل از شامل سه نفر از نمایندگان مجلس و تعداد قابل توجهی سازمان های غیر دولتی بود که انصافا با عده کم (در مقایسه با دیگر کشورهایی که در اجلاس حضور داشتند) فعالیت چشمگیر و تاثیرگذارداشتند. همراهان آقای خرازی چند نفر از کارشناسان بخش امور بین المللی وزارت خارجه بودند که دو روز قبل از آقای خرازی تحت سرپرستی دکتر ظریف معاون امور حقوقی و بین المللی وارد آفریقای جنوبی شده و بحث های پرچالش و نفس گیر نشست کارشناسان را اداره می کردند. اگر اشتباه نکرده باشم (به دلیل ضیق وقت نگارش این مطلب فرصت مراجعه به منابع فراهم نشد) سران کشورهایی که در این کنفرانس حضور داشتند حدود 20 رییس کشور بود. دولت میزبان احترام فوق العاده ای به هیات ایرانی گذاشت و آقای دکتر خرازی در حد همان روسای کشورها(کوبا،الجزایر،یاسرعرفات و ...) پذیرایی شد.
اغراق آمیز نیست اگر گفته شود هیات نمایندگی رسمی کشورمان در مذاکرات کمیته های متعدد و از جمله کمیته تدوین بیانیه جو اجلاس را کاملا در دست گرفته و کارشناسان متبحر همراه دکتر ظریف به نحو غیر قابل تصوری بر تدوین بیانیه نهایی تاثیر گزار بودند. همان بیانیه ای که خشم امریکا و اسراییل و ترک زود هنگام از سوی این دو را در پی داشت. این همان بیانیه ای است که طی 8 سال گذشته پس از اجلاس دربان آمریکا، اسراییل و برخی دیگر از کشورهای غربی در پی لغو بندهایی از آن هستند. اگر باور داریم که در دنیا هیچ کشوری انگیزه جدی رویارویی و مقابله با اسراییل را ندارد لاجرم باید بپذیریم که این هیات ایرانی بود که یک تنه ابتکار عمل کنفرانس و بند بند بیانیه نهایی علی الخصوص در رابطه با اسراییل و صهیونیسم را در دست داشتند و با درایت و بکار گیری دیپلماسی هوشمندانه و تاثیر گذار به اهدافی که مد نظر نظام مقدس جمهوری اسلامی بود جامه عمل پوشاندند. در زمان سخنرانی خرازی هیچ هیات غربی محل اجلاس را ترک نکرد. هیچ توهینی به کشورمان صورت نگرفت وامریکا و اسراییل که بازنده اصلی کنفرانس دوربان بودند با شرمندگی اجلاس را ترک کردند. مصوبه جنجالی برابری صهیونیسم با نژاد پرستی حاصل کار همان تیم چند نفره ایران بود که با شگردهای دیپلماتیک و به دور از هیاهو و غوغا سالاری بود که جو اجلاس را در دست گرفته و تمام هیات هایی را که انگیره های کمتری داشتند را با خود همراه کرده و یک اجلاس عادی را به آتشفشانی علیه اسراییل تبدیل کردند.
هفته گذشته آقای رییس جمهور به اتفاق یکی از معاونین (مشایی) و سه تن از وزارء ( از جمله وزیر خارجه) در اجلاس دوربان 2 شرکت کرد. علی رغم تلاش های امریکا، اسراییل و تعدادی از کشورهای غربی برای حذف بندهای ضد صهیونیستی مصوبات دربان 1 و موفقیت نسبی به دلیل جو شدید ضد صهیونیستی و احتمال تشدید آن در اجلاس تعدادی از کشورهای غربی پیشاپیش در اعتراض به مفاد پیش نویس بیانیه نهایی اقدام به تحریم کنفرانس کردند و در حالی که روند اجلاس نشان از کنفرانسی ضد صهیونیستی داشت با سخنرانی تند و تیز و تکراری آقای احمدی نژاد جو کنفرانس به شدت از ضد صهیونیستی به سمت سوی ضد ایرانی تغییر کرد.
تعداد زیادی از هیات های نمایندگی محل اجلاس را در حین سخنرانی رییس جمهور کشورمان ترک کردند که در عرف دیپلماتیک توهین تلقی می شود. به سوی ایشان اشیایی را پرتاب کردند و او را نژاد پرست خواندند. تقریبا تمامی کشورهای غربی شرکت کننده وآقای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل در بیانیه ها ی جداگانه ای سخنان احمدی نژاد را با الفاظ غیر معمول و تندی محکوم کردند و از همه مهم تر جو اجلاس کاملا به نفع اسراییل تغییر کرد.
قصد پرداختن به حادثه تلخ و دردناک ژنو را نداشتم ولی چگونه می توان در مقابل واقعه ای تلخ و غیر قابل تحمل ساکت بود. نمی دانم بر اساس قانون اساسی رییس جمهور کشور در مقابل اعمال خود باید به کجا جواب دهد.مجلس یا.....؟ نگارنده این سطور قصد ورود به مسائل داخلی، مسائل بودجه، اختلافات مجلس و رییس جمهور در خصوص آن و نامه پرطعنه رییس مجلس به رییس جمهور ندارد. این که 124 میلیارد دلار بدون مجوز خرج شده مورد ادعای آن نماینده محترم مجلس در کجای سیاست داخلی ما قرار می گیرد مساله ای داخلی است. نمایندگان مجلس باید توجه کنند124میلیارد برباد رفته از کیسه ملت، ولو با اعراض و نیست سیاسی و به گونه ای خلاف منافع ملی، اما بالاخره در جایی در همین کشور خرج شده است . شاید این مبلغ و بیشتر از آن را بتوان با کار و تلاش بیشتر جبران کرد ،هر رسیدگی به آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، اما توهین به حثییت و آبروی ملت در مقابل دیدگان میلون ها بیننده در تلویزیون ها و سایت ها چگونه جبران خواهد شد؟ به اذعان صدا و سیمای جمهوری اسلامی، میلیونها نفر در سراسر جهان این رویداد را مشاهده کردند و بسیاری دیگر هم که به صورت زنده موفق به تماشای آن نشدند، در بخشهای مختلف خبری، از شبکههای گوناگون تلویزیونی، و یا با یک جستجوی ساده در اینترنت، به تماشای آن نشستند.
چرا باید کاری کرد که حتی دبیر کل سازمان ملل که این کنفرانس تحت اشراف همین سازمان و رییس آن برگزار می شود آن بیانیه غیر متعارف (و توهین آمیز) را علیه سخنرانی رییس جمهور کشورمان صادر نماید.
رئیس جمهور سمبل یک ملت است. توهین به رییس یک کشور توهین به یک ملت است. چه کسی در مقابل این ندانم کاری ها که ممکن است خدای ناکرده اغراض سیاسی و شخصی در پشت آن باشد مسوول است؟
قضاوت من این است که هیات کارشناسی ایران در سال 2001 با بهره گیری از کارشناسان قوی و دیپلماسی هوشمندانه یک اجلاس عادی را به آتشفشانی علیه اسراییل تبدیل کرد و در اجلاس 2009 هیات بلند پایه کشورمان در سطح رییس جمهور و چندین معاون رییس جمهور و وزیریک اجلاس ساخته و پرداخته ضد صهیونیستی را به طوفانی ضد ایرانی تبدیل کردند.
واقعا کدام روش عقلانی و به صلاح کشورمان است؟ مقایسه این دو اجلاس و قضاوت را به خوانندگان واگذار می کنم.
نظر شما :