بدترين بمبگذاران انتحارى در جهان

۰۵ مرداد ۱۳۸۶ | ۱۷:۳۷ کد : ۴۱۴ اخبار اصلی
دکتر برايان گلين ويليامز استاديار تاريخ اسلامى دانشگاه ماسوچوست در دارتماوث است. وى در گزارشى به بررسى شيوه بمبگذارى ها در افغانستان توسط طالبان و القاعده پرداخته و پرده از جنايت آنها برداشته است.

آمار بمبگذاري­هاى انتحارى در افغانستان هشدارگونه نشان مي­دهند اگر شرايط فعلى ادامه يابد سال 2007 تعداد کل اين گونه حملات از آمار سال گذشته بيشتر خواهد شد.

 

وقتى سال 2006 به اواسط ژوئن نزديک شديم 47 بمبگذارى روى داد در حالى که امسال به رقم 57 رسيد. مهلک ترين آن به تنهايى جان 35 نفر از تعليم­دهندگان پليس را در نزديکى کابل گرفت.

 

اهميت اين موضوع وقتى روشن مي­شود که بدانيم در ماه مه براى اولين بار به روش عراقي­ها از بمب­هايى موسوم به EFP‌ مخفف explosively formed projectile در افغانستان به کار گرفته شده که از نوع IED‌ مخفف  improvised explosive devices که تاکنون در افغانستان مرسوم بود پيشرفته­تر است و تعداد بيشترى را به کام مرگ مي­فرستد.

 

 هشتاد درصد کشته­شدگان آمريکايى در عراق با بمب­هاى IED جان باخته­اند. با اين وجود مصاحبه با افراد نظامى آمريکايى و افغانى اين حقيقت را آشکار مي­کند که خطر  در افغانستان به دو دليل کمتر است يکى اين که از EFP کمتر استفاده مي­شود دوم اين که بمبگذاران در افغانستان کمتر به سراغ جمعيت­ها مي­روند.

 

اصابت نکردن به هدف

تحليل حملات در دو سال گذشته نشان مي­دهد که 43 درصد حملات سال 2006 و 26 مورد از 57 موردى که تا 15 ژوئن امسال اتفاق افتاده به نتيجه ننشسته و فقط جان بمبگذار را گرفته است، يعنى 90 درصد از بمبگذاران در دو سال گذشته فقط خودشان را کشته­اند.

 

از 20 فوريه  تا 21 ژوئن 2006، 26 بمبگذار انتحارى از 36 مورد در افغانستان (72 درصد) فقط خودشان را کشته­اند. يعنى به طور متوسط تعداد کشته شدگان حملات انتحارى در افغانستان بسيار پايين­تر از ساير عرصه­ها (اسرائيل، چچن و مناطق کردنشين ترکيه) است.

 

اين باعث قوت قلب نيروهاى ائتلاف است، طورى که لقب "آماتور" روى بمبگذاران افغانى گذاشته­اند. اما پديده مهم­ترى در افغانستان درجريان است، پشتون­ها که از مرام و اخلاق بالايى برخوردارند که به آن پشتون­ولى مي­گويند و براى "بدل" [انتقام] احترام خاصى قائلند هيچگاه مردم غيرنظامى را آن گونه که در عراق شاهديم هدف قرار نمي­دهند.

 

 اگر هم به ندرت در افغانستان تعداد کشته­شدگان غيرنظامى بالا باشد به احتمال زياد پشت آن حمله اعراب عضو القاعده هستند. طالبان به صورتى گزينشى و به دستور شورا، هدف خود را مورد حمله قرار مي­دهند، چون مايل نيستند آن چه در شهر بولدک سال گذشته اتفاق افتاد دوباره روى دهد،‌هزاران نفر در اثر کشته شدن غيرنظاميان فرياد مرگ بر پاکستان، مرگ بر القاعده و مرگ بر طالبان سردادند.

 

ذبيح­الله مجاهد سخنگوى طالبان اخيراً گفته است" تمام سعى ما اين است که از کشتن غيرنظاميان اجتناب کنيم. اين­ها هم­ميهنان مسلمان ما هستند. ما جان خود را براى آزادى آنان نثار مي­کنيم.

 جان آنان براى ما مهم است. اما به هر حال سر کار داشتن با مواد منفجره کنترل را از دست انسان خارج مي­کند. اما دليل به هدف نرسيدن بعضى از بمبگذاري­ها در افغانستان اجتناب از کشتن غيرنظاميان است."

 

افراد پليس افغانستان و اعضاى امنيت ملى در مصاحبه­هاى خود در مورد ناکارآمدى حملات انتحارى نسبت به عراق گفته­اند که دليل آن بي­عرضگى افرادى است که به عنوان فدائيان جذب مي­شوند.

بعضى نيز داستان­هايى سرهم مي­کنند تا اين گونه جلوه دهند که افرادى از اقشار پايين جامعه اغوا مي­شوند يا به آنان رشوه داده مي­شود يا به زور وادار مي­شوند که به عنوان "موشک­هاى ملاعمر" عمل کنند و عده­اى آن را به مصرف مواد مخدر يا اختلالات روانى اين افراد نسبت مي­دهند که حاضر مي­شوند به خود بمب ببندند و به قلب دشمن بروند.

 

به دو دليل نبايد به راحتى اين گونه ادعاها را باور کرد. اول اين که کسانى مصرف مواد مخدر يا بيمارى روانى را به شهادت­طلبان نسبت مي­دهند که خودشان از جمله هدف­هاى افراد شهادت­طلبند.

 

 براى آشنا شدن با دليل دوم بهتر است به کار بسيار ارزشمند مارک سيج­من تحت عنوان درک شبکه­هاى ترور Understanding Terror Networks‌ مراجعه کنيد او مي­گويد برعکس ادعاهايى که حملات شهادت­طلبانه را به مواد مخدر يا کندذهنى آنان نسبت مي­دهد اين گونه کارها فقط از دست کسانى برمي­آيد که انگيزه­هاى بالاى سياسى و مذهبى دارند.

 

به افراد تحصيل­کرده و مسلط به چند زبان که حمله يازده سپتامبر را تدارک ديدند لزوما نمي­توان انگ شست و شو شده­ى مغزى زد. حتى مي­توان لقب حرفه­اى را براى کسانى به کار برد که عمليات بمبگذارى در فرودگاه بگرام را حين سفر ديک چينى معاون اول رئيس جمهور آمريکا تدارک ديدند.

 

البته شواهد به دست آمده از کسانى که در آخرين لحظات تصميم خود را عوض کرده­اند نشان مي­دهد که ممکن است در بين افراد جذب شده کسانى باشند که از انگيزه بالاى سياسى يا مذهبى برخوردار نبوده و در طبقه­بندى فريب­خوردگان دسته­بندى شوند.

استفاده از مواد مخدر روان­گردان و آرام­بخش هنگام حملات انتحارى براى فائق آمدن بر ترس و اضطراب طبيعى است.

 

 البته ممکن است افراد کور يا آسيب­ديده جنگ با نقص عضو به منظور تأمين خانواده­هاى خود دست به چنين کارى بزنند. حتى مشاهده شده که بعضى از اين حمله کنندگان انتحارى از کشتار جمعى پرهيز کرده و به جاى منفجر کردن بمب در ميان جمعيت،‌ از مردم عادى فاصله گرفته­اند تا تعداد کشته­شدگان کمتر باشد.

 

کودکان و حملات انتحارى

بسيارى از خانواده­هاى افغانى زمانى متوجه مي­شوند که فرزندشان توسط طالبان براى حمله انتحارى مورد استفاده قرار گرفته که به آنان بابت شهادت فرزندانشان پولى داده­اند. با وجود خشم مردم، اين اعمال در دوران چيرگى و تسلط طالبان در عمل اجتناب­ناپذير بود.

 

حامد کرزاى در يکى از سخنراني­هاى خود گفته بود، "متأسفانه در مدرسه و حوزه به جاى تعليمات اسلامى به کودکان ما شرکت در حملات شهادت­طلبانه مي­آموزند".

اين گونه مدارس در آن طرف مرز يعنى در پاکستان بسيار بيشتر از افغانستان است. براساس گفته شاهدان عينى طالبان به سراغ کودکان و نوجوانان مي­روند و به آنان مي­گويند جهاد واجب است و پاداش آن نزد خداست.

 

يک بار عده­اى از طالبان به دبيرستان اکسفورد در روستاى "تنگ" مراجعه کردند و با يک بار مطرح کردن خواسته خود 30 نفر از دانش­آموزان را جذب کردند. اکثر آنان بين 11 تا 15 سال سن داشتند.

 

ماه مارس ام­اس­ان­بي­سى به نقل از محمد بختيار 17 ساله که بدون اجازه والدينش به فدائيان و شهادت­طلبان پيوسته بود نوشت: "به ما گفتند که با اسرائيل و آمريکا و کافران مي­جنگيم.

ما از زندگى خود در اين جا راضى نيستيم. ما هيچ چيز نداريم. ما در مورد جهاد در کتاب­ها مي­خوانيم و به همين دليل به آنان پيوستيم. ما دوست داريم به مدرسه برويم که تا از زندگى بهترى برخوردار شويم."

 

ملانظير از رهبران قدرتمند طالبان در استان وزيرستان در يک نوار ويديويى بي­سابقه از طالبان خواست که از ميان کودکان و نوجوانان نيروى داوطلب جذب نکنند.

 

شبکه تلويزيونى ABC‌ آمريکا تصويرى را پخش کرد که يک نوجوان 12 ساله در حال فارغ­التحصيل شدن از اردوگاه ملادادالله منصور است که تعليمات بمبگذارى شهادت­طلبانه گرفته بود.

 

تصوير ويديويى ديگرى منتشر شده که از اين هم هولناک­تر است در شرق افغانستان نيروهاى امنيتى کودکى شش ساله را از مرگ نجات دادند، خوشبختانه اين کودک زيرک بود و به حرف کسانى که کمربند محتوى مواد منفجره را به کمرش بسته بودند گوش نکرد.

 

 به او گفته بودند به نيروهاى خارجى نزديک شود و دکمه را فشار دهد تا از آن گل به بيرون افشانده شود. شايد بعضى از اين موارد و شواهد بتواند دليل آن که اکثر بمبگذاري­هاى انتحارى فقط منجر به مرگ بمبگذار مي­شود را توضيح دهد.

 

يک دليل ديگر هم اين است که معمولاً حمله انتحارى به هوش، فراست، تمرکز و انگيزه بالا دارد که اکثر افراد طالبان از آن بي­بهره­اند. 


نظر شما :