نقش هوش مصنوعی بارز است

درباره پیچیدگی‌های عملیات تار عنکبوت اوکراین

۱۸ شهریور ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۵۰۰۰ اخبار اصلی اروپا
سیروس حاجی‌زاده در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: آنچه در عملیات تار عنکبوت اتفاق افتاد، مفهوم «شبکه» جنگ، یعنی تمرکززدایی آن را نشان داد. گروهی از پهپادها که ممکن است به صورت محلی مونتاژ شوند، توسط مجموعه‌ای از الگوریتم‌ها کنترل می‌شوند، از کامیون‌هایی که ممکن است خودران باشند در نقاط مختلف کشور پرتاب می‌شوند و برای حمله به پایگاه‌های نظامی به شدت محافظت‌شده یا حتی زیرساخت‌های حیاتی یا ترور رهبران سیاسی و نظامی، بدون نیاز به حضور رزمندگان در زمین یا ارسال موشک به آن سوی مرزها، به حرکت در می‌آیند. از این گذشته، هیچ‌کس نمی‌تواند مسئولیت این عملیات را بر عهده بگیرد و آنچه موضوعیت دارد همچنان «هوش مصنوعی» است.
درباره پیچیدگی‌های عملیات تار عنکبوت اوکراین

نویسنده: دکتر سیروس حاجی‌زاده

دیپلماسی ایرانی: پیشرفت بشر در زمینه ارتقاء قابلیت‌های دانشی به پارادایمی مسلط در جهان امروز شده است. در این زمینه هوش مصنوعی (Artificial intelligence) به عنوان پدیده‌ای نوظهور بسیاری از خلاقیت‌های محاسباتی را تسهیل کرده است. 

واقعیت این است که هوش‌مصنوعی با کمک فناوری‌های هوایی (پهبادی) در زمینه تغییر قوانین و راهبردهای جنگ بسیار موثر هستند، اوکراین با استفاده از ده‌ها پهپاد ارزان‌قیمت توانست بمب‌افکن‌های استراتژیک به ارزش میلیاردها دلار را در اعماق روسیه از کار بیندازد. این پهپادها پایگاه‌هایی را در هزاران کیلومتری کیف هدف قرار دادند، در چیزی که به عنوان «برتری جغرافیایی جایگزین» شناخته می‌شود، جایی که مکان هدف مهم نیست، تا زمانی که بتوان از طریق روش‌های غیرمتعارف به آن رسید. این اتفاق بدون نیاز به پرتاب موشک‌های دوربرد یا استفاده از هواپیماهای بزرگ رخ داد. در عوض، ده‌ها پهپاد از کلبه‌های چوبی با سقف‌های خودبازشو، که بر روی کامیون‌ها نصب شده بودند، به سمت اهداف خود پرتاب شدند و سیستم‌های دفاع هوایی روسیه را دور زدند. 

با وجود برتری روسیه از نظر کمیت و کیفیت از ابتدای جنگ و در اختیار داشتن موشک‌های بالستیک و هایپرسونیک و بمب‌افکن‌های استراتژیک، این عملیات نشان می‌دهد که چگونه پهپادها و هوش مصنوعی می‌توانند کفه ترازو را به نفع طرف ضعیف‌تر و کم‌تخریب‌تر سنگین کنند. این امر مفهوم «بازدارندگی» را به توانایی هدف قرار دادن هوشمندانه و مقرون‌به‌صرفه نقاط ضعف دشمن، نه فقط داشتن قدرت قابل مقایسه، بازتعریف می‌کند. این حادثه نشان داد که روسیه علی‌رغم برتری عددی و فناوری خود، قادر به محافظت از عمق استراتژیک خود نیست. 

در پشت این چشم‌انداز پیچیده، هوش مصنوعی(AI) یک محرک نامرئی است. برنامه‌ریزی مسیر هواپیماها، سیستم‌های دفاعی گریزان و استفاده از سیستم‌های تشخیص هدف در پایگاه‌های نظامی، همگی نشان می‌دهند که الگوریتم‌ها اکنون بخش جدایی‌ناپذیری از مراکز تصمیم‌گیری نظامی هستند، نه صرفاً یک ابزار پشتیبانی. 

عملکرد شبکه‌ای: 

در عملیاتی که گفته می‌شود آماده‌سازی آن ۱۸ ماه طول کشیده است، ده‌ها پهپاد کوچک به صورت قاچاقی به روسیه وارد، در محفظه‌های مخصوص داخل کامیون‌های حمل و نقل نگهداری و به حداقل چهار مکان مختلف، هزاران کیلومتر دورتر از هم، منتقل شدند. 

به گفته ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین، این ابزارها را از راه دور و از برد صفر به سمت پایگاه‌های هوایی مجاور شلیک شدند و تقریباً ۳۴ درصد از ناوهای موشک کروز استراتژیک اوکراین را نابود کردند. این پهپادها دو پایگاه هوایی را هدف قرار دادند. طبق بیانیه وزارت دفاع روسیه، «پرتاب پهپادهای انتحاری از مواضعی بسیار نزدیک به فرودگاه‌ها در مناطق مورمانسک و ایرکوتْسْک منجر به آتش گرفتن چندین هواپیما شد.» 

زلنسکی در یک سخنرانی گفت که ۱۱۷ پهپاد در حمله به پایگاه‌های هوایی روسیه مورد استفاده قرار گرفته است. این عملیات با نام تار عنکبوت، همان‌طور که لقب گرفته بود، در چندین مرحله انجام شد. مرحله اول شامل قاچاق پهپادهای کوچک به اعماق روسیه در فواصل زمانی مشخص و بدون هیچ الگوی قابل ردیابی بود. برای جلوگیری از شناسایی، پهپادها در داخل سازه‌های چوبی ابتدایی شبیه کلبه‌های کوچک که روی کامیون‌های تجاری بارگیری می‌شدند، پنهان می‌شدند و پوشش لجستیکی برای پنهان کردن هدف نظامی خود فراهم می‌کردند. آنچه که برای برخی صرفاً واحدهای ذخیره‌سازی سیار به نظر می‌رسید، در واقع سکوهای پرتاب دقیقی بودند که مجهز به سقف‌های فلزی بودند که می‌توانستند از راه دور باز شوند. 

در لحظه صفر، این سازه‌ها به طور خودکار باز شدند و به پهپادها اجازه دادند یکی یکی ظاهر شوند و به سمت اهداف خود پرواز کنند و جایی برای اقدام پیشگیرانه باقی نماند. اولین هدف فرودگاه اولنیا(Olenya)، حدود ۱۹۰۰ کیلومتری اوکراین، و دومین هدف فرودگاه بلایا(Belaya)، حدود ۴۳۰۰ کیلومتری اوکراین بود. خود این پهپادها احتمالاً از نوع تخصصی (FPV) هستند، پهپادهای کوچک و سبک وزنی که مجهز به دوربین‌های پخش زنده، کنترل از راه دور یا از پیش برنامه‌ریزی شده هستند. آنها معمولاً در حملات انتحاری هدفمند استفاده می‌شوند. آنها اغلب به کلاهک‌های کوچک مجهز هستند، اما برای آسیب رساندن به هواپیماها یا ایجاد آتش‌سوزی در داخل تأسیسات حساس نظامی کافی هستند. برد آنها بین ۵ تا ۲۰ کیلومتر است، بنابراین این چالش جغرافیایی با قاچاق آنها از قبل به مجاورت پایگاه‌های هوایی مورد نظر با کامیون‌ها برطرف شده است. 

طبق گزارش رسانه‌های اوکراینی، خسارات ناشی از عملیات تار عنکبوت می‌تواند قابل توجه باشد. اگرچه تأیید میزان دقیق خسارات دشوار است، اما نشان می‌دهد که تقریباً ۴۱ فروند از تقریباً ۱۲۰ بمب‌افکن استراتژیک روسیه هدف قرار گرفته‌اند، از جملهTu-95 ، یک بمب‌افکن استراتژیک دوربرد؛ Tu-22، بمب‌افکنی که قادر به حمله به اهداف زمینی و دریایی است؛ و هواپیمای راداری A-50سنگین‌ترین خسارت مربوط به بمب‌افکن مافوق صوت Tu-160بود که دو فروند از آنها نابود شدند. 

یکی از مفسران اوکراینی آن را «از دست دادن دو فروند از نادرترین هواپیماها، مانند تک‌شاخ‌ها در یک گله» توصیف کرد. هم Tu-160و هم Tu-95دیگر تولید نمی‌شوند و جایگزینی آنها تقریباً غیرممکن است. سرویس امنیتی اوکراین (SBU) اعلام کرد که کل خسارات تقریباً ۷ میلیارد دلار تخمین زده شده است. احتمالاً آمریکا در برنامه‌ریزی این عملیات نقش داشته است، انگیزه این کار فشار بر پوتین برای ورود به مذاکرات جدی برای پایان دادن به جنگ بوده است. 

در شهریور ۱۴۰۲، کاتلین هالند هیکس(Kathleen Holland Hicks)، معاون وزیر دفاع آمریکا، در سخنرانی با عنوان «اولویت نوآوری» در انجمن صنایع دفاع ملی، در مورد لزوم توسعه سیستم‌های بدون سرنشین نسبتاً ارزان و هوشمند که بتوانند عملیات نظامی تاکتیکی انجام دهند، صحبت کرد. او در سخنرانی خود، ابتکاری به نام «تکثیرکننده» را اعلام کرد، راهبردی که از طریق آن امریکا به دنبال توسعه فناوری‌های قابل مصرف مبتنی بر هوش مصنوعی، از جمله ناوگان‌هایی از سلاح‌ها و تجهیزات نسبتاً ارزان، هوشمند و بدون سرنشین است. هیکس این سلاح‌ها و تجهیزات را «قابل مصرف» توصیف کرد، به این معنی که می‌توان آنها را بدون به خطر انداختن ایمنی ماموریت یا متحمل شدن خسارات مالی قابل توجه، نابود کرد. این دقیقاً همان چیزی است که در عملیات تار عنکبوت اتفاق افتاد، جایی که ده‌ها پهپاد ارزان قیمت برای انجام ماموریت‌های انتحاری به پرواز درآمدند و بدون هیچ هزینه مالی قابل توجهی، خسارات قابل توجهی به روس‌ها وارد کردند. 

تغییر قوانین جنگ

در دیدگاه‌های سنتی، توازن قدرت با تعداد تانک‌ها و جنگنده‌ها و میزان بودجه‌های نظامی سنجیده می‌شد. امروزه، هوش مصنوعی یک عامل کیفی جدید را معرفی می‌کند: توانایی ایجاد ارتش‌های رباتیک از وسایل نقلیه بدون سرنشین ارزان‌قیمت، علاوه بر سایر قابلیت‌های آن، مانند تصمیم‌گیری سریع‌تر و دقیق‌تر بر اساس تجزیه و تحلیل داده‌های بی‌درنگ. این بدان معناست که ارتش‌های کوچک‌تر می‌توانند در صورت داشتن سیستم‌های هوشمند برای تجزیه و تحلیل حرکت، هدایت و هدف‌گیری، با نیروهای بزرگ‌تر برابر یا بهتر عمل کنند. 

به عبارت دیگر، توازن قدرت دیگر با اینکه چه کسی بیشتر دارد تعیین نمی‌شود، بلکه با اینکه چه کسی سریع‌تر می‌فهمد و هوشمندانه‌تر عمل می‌کند، تعیین می‌شود. 

برتری کیفی دیگر تنها مزیت نیست؛ بلکه تعداد زیاد ابزارهای هوشمند و کم‌هزینه، خود به یک سلاح کیفی تبدیل شده است که یک دشمن متعارف گاهی اوقات قادر به مهار آن نیست. 

پهپادها به «موشک‌های کروز» طرف ضعیف‌تر تبدیل شده‌اند، زیرا در مقایسه با سیستم‌های دفاع هوایی که قادر به سرنگونی آنها هستند یا در مقایسه با اهدافی که قادر به هدف قرار دادن آنها هستند، ارزان و به طور گسترده در دسترس هستند. 

سرنگونی یک پهپاد تجاری کم‌هزینه که بیش از چند هزار دلار هزینه ندارد، با استفاده از یک موشک پاتریوت ۳.۴ میلیون دلاری، نبردی فرسایشی است و حتی اگر سرنگون نشود، قادر به نابود کردن جنگنده‌ها و بمب‌افکن‌های استراتژیک به ارزش ده‌ها میلیون دلار است. این عدم تعادل شدید بین «هزینه تهدید» و «هزینه پاسخ» یک معضل استراتژیک را آشکار می‌کند که ارتش‌های بزرگ هنوز راه‌حل اساسی برای آن نیافته‌اند: چگونه می‌توان با یک سلاح ساده و گسترده بدون استفاده بیش از حد از پدافندهای گران‌قیمت و ناپایدار مقابله کرد. بنابراین، مشخص می‌شود که جنگ دیگر صرفاً بر اساس اینکه چه کسی قدرتمندترین سلاح را در اختیار دارد، انجام نمی‌شود؛ بلکه بر اساس اینکه چه کسی می‌تواند آن را با کمترین هزینه و با بیشترین انعطاف‌پذیری از بین ببرد نیز هست. این دقیقاً همان چیزی است که پهپادها را، در ترکیب با الگوریتم‌ها، به سلاح مرحله بعدی تبدیل می‌کند. این تحول، مفهوم «برتری» را از «کمیت» و «انبوه» به برتری کیفی بازتعریف می‌کند. 

وقتی یک دشمن کشتی‌ها، موشک‌ها و جنگنده‌های بیشتری در اختیار دارد، در حالی که طرف مقابل سلاح‌ها و پرسنل محدودی دارد، سلاح‌های فداکار علیه نیروهای بزرگ و گران‌قیمت مؤثر می‌شوند. در این حالت، ارتش‌های کوچک می‌توانند از طریق ابزارهای هوشمند و ارزان، اثربخشی و نفوذ خود را در برابر ارتش‌های بزرگتر افزایش دهند. به طور مشابه، گروه‌های مسلحانه و تروریستی می‌توانند از طریق این فناوری‌ها در برابر ارتش‌های منظم، مزیت نسبی کسب کنند و بدین ترتیب معادله برتری نظامی را تغییر دهند. 

مفهوم سنتی بازدارندگی نیز تحت تأثیر فناوری‌های هوش مصنوعی قرار گرفته است. هیچ دشمنی نمی‌تواند به طور قطعی بداند که سیستم‌های هوش مصنوعی چه توانایی‌هایی دارند و چه کارهایی می‌توانند انجام دهند. این فناوری‌ها برای میدان نبرد و ابزارهای سنتی مبارزه گیج‌کننده هستند. آن‌ها همچنین اثربخشی بازدارندگی سنتی را کاهش داده‌اند زیرا هزینه حمله را پایین آورده‌اند. وقتی ابزار حمله با هزینه کم در دسترس قرار می‌گیرد، ابتکار عمل آسان می‌شود و بازدارندگی از بین می‌رود. بنابراین ما با یک محیط بازدارندگی جدید روبرو هستیم که دیگر مبتنی بر وضوح مجازات نیست، بلکه مبتنی بر ابهام توانایی‌ها و تعدد سناریوهای تهدید است. ترس نه از آنچه می‌دانیم، بلکه از آنچه نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم، ناشی می‌شود. 

آنچه در عملیات تار عنکبوت اتفاق افتاد، مفهوم «شبکه» جنگ، یعنی تمرکززدایی آن را نشان داد. گروهی از پهپادها که ممکن است به صورت محلی مونتاژ شوند، توسط مجموعه‌ای از الگوریتم‌ها کنترل می‌شوند، از کامیون‌هایی که ممکن است خودران باشند در نقاط مختلف کشور پرتاب می‌شوند و برای حمله به پایگاه‌های نظامی به شدت محافظت‌شده یا حتی زیرساخت‌های حیاتی یا ترور رهبران سیاسی و نظامی، بدون نیاز به حضور رزمندگان در زمین یا ارسال موشک به آن سوی مرزها، به حرکت در می‌آیند. از این گذشته، هیچ‌کس نمی‌تواند مسئولیت این عملیات را بر عهده بگیرد و آنچه موضوعیت دارد همچنان «هوش مصنوعی» است.

کلید واژه ها: هوش مصنوعی عنکبوت جنگ اوکراین حمله روسیه به اوکراین حمله اوکراین به روسیه سیروس حاجی زاده روسیه پهپادها امریکا نقش امریکا


نظر شما :