فرصتی برای بازنگری در روابط

پیامدهای درگیری ایران و رژیم صهیونیستی بر منافع اقتصادی و امنیتی آفریقا

۰۴ شهریور ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۴۷۶۳ اخبار اصلی آسیا و آفریقا خاورمیانه
عباس مسلمی‌فر در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: این درگیری نه تنها معادلات خاورمیانه بلکه موازنه‌های سیاسی و اقتصادی در آفریقا را نیز تحت تأثیر قرار داده است. هرچند ج.ا.ایران در مقایسه با رژیم صهیونیستی شبکه دیپلماتیک محدودتری در قاره دارد، اما ظرفیت نفوذ ایدئولوژیک و جایگاهش به عنوان بازیگری مستقل و ضد سلطه غرب، می‌تواند در بلندمدت برای بسیاری از ملت‌ها و دولت‌های آفریقایی جذابیت بیشتری ایجاد کند؛ به‌ویژه در شرایطی که افکار عمومی قاره همچنان نسبت به مسئله فلسطین حساس و همدل است.
پیامدهای درگیری ایران و رژیم صهیونیستی بر منافع اقتصادی و امنیتی آفریقا

نویسنده: مسلم عباسی فر، کارشناس ارشد روابط بین‌الملل

دیپلماسی ایرانی: آفریقا این روزها با نگاهی دقیق، پیامدهای درگیری اخیر و آتش‌بس شکننده میان دو بازیگر مهم اما متفاوت در نگاه افکار عمومی قاره، یعنی جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی را ارزیابی می‌کند. این بحران که برای بسیاری از دولت‌های آفریقایی موجب سردرگمی در تعیین موضع شده، اگرچه بین دو طرف فاقد حضور پررنگ در آفریقا رخ می‌دهد، اما هر دو در سال‌های اخیر تمایل خود را برای گسترش روابط با کشورهای آفریقایی نشان داده اند؛ تمایلی که اکنون با شدت گرفتن رویارویی نظامی متوقف شده است.

ماجرا از 23 خرداد 1404 آغاز شد؛ زمانی که رژیم صهیونیستی با یک حمله غافلگیرانه به مراکز غیرنظامی، نظامی و هسته‌ای ایران، موج تازه‌ای از تنش در خاورمیانه را رقم زد. اما پاسخ تهران سریع و قاطع بود؛ حملات پهپادی و موشکی که توانستند سامانه‌های دفاعی اسرائیل را شکافته و با وارد کردن خسارات و تلفات جانی سنگین، نشان دهند که ایران در عرصه بازدارندگی نظامی جایگاه قدرتمندی دارد. در چنین شرایطی با وجود آتش‌بس شکننده، کشورهای دور از میدان نبرد – از جمله در آفریقا – در حال محاسبه هزینه‌های اقتصادی و دیپلماتیک احتمالی هستند. برای قاره سیاه، بیشترین نگرانی به حوزه انرژی و کشتیرانی مربوط می‌شود.

شمال آفریقا و حساسیت ویژه به تحولات خاورمیانه

کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) با شبکه‌ای از منافع مشترک، مسیر ارتباطی حیاتی از طریق آفریقا به اقیانوس اطلس ایجاد کرده‌اند. با وجود این پیوندها، تأثیر بحران بر هر کشور شمال آفریقا متفاوت است.

بیشترین آسیب را تا این لحظه مصر دیده است. با آغاز درگیری، رژیم صهیونیستی به‌عنوان اقدامی احتیاطی، میادین گازی «کاریش» و «لویاتان» را تعطیل کرد؛ منابعی که حدود ۲۰ درصد نیاز گاز مصر را تأمین می‌کردند. توقف این تأمین به معنای بازگشت قریب‌الوقوع خاموشی‌های گسترده برق و احیای تنش‌های اقتصادی و اجتماعی بود که در سال ۲۰۲۴ دولت عبدالفتاح السیسی را تحت فشار جدی قرار داده بود.

متاسفانه در اثر تبلیغات منفی در راستای ایران هراسی، از نگاه برخی دولت‌های آفریقایی –مانند مصر– فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی ج.ا.ایران در قاره، با برچسب "صادرات اسلام رادیکال" تفسیر می‌شود و شاید همین امر یکی از دلایل نزدیکی قاهره به رژیم صهیونیستی شده است. در سال‌های اخیر، تل‌آویو نه تنها روابط خود با مصر بلکه با کشورهای جنوب صحرای آفریقا را نیز تقویت کرده و همراه با ترکیه، عربستان سعودی و امارات، حضور اقتصادی و دیپلماتیک خود را گسترش داده است. در مقابل، روابط رسمی ج.ا.ایران با آفریقا کمی محدودتر بوده و تنها رهبران چند کشور آفریقایی به تهران سفر کرده‌اند.

از دیگر کشورهای شمال آفریقا، به لیبی و تونس می توان اشاره کرد که روابط اندکی با هر دو طرف دارند و نتیجه این نبرد، سود یا زیان مستقیمی برای آنها ندارد. با این حال، پیروزی ج.ا.ایران می‌تواند جایگاه الجزایر – متحد دیرینه تهران – را تقویت کند و همزمان برای مراکش که روابط سیاسی خود با ج.ا.ایران را از سال ۲۰۱۸، به بهانه حمایت ایران از جبهه پولیساریو، قطع کرده است، خوشایند نباشد. این موضع با سیاست دیرینه الجزایر که مخالف حضور رژیم صهیونیستی در هرگونه مجمع پان‌آفریقایی است، همخوانی دارد. پس از توافقات ابراهیم و عادی‌سازی روابط مراکش با رژیم صهیونیستی، این مخالفت‌ها شدت گرفته است. 

سایر واکنش ها و پیامدها

تاکنون اغلب کشورهای آفریقایی علی رغم نگرانی از گسترش عواقب درگیری بین جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی  تلاش کرده اند که در فضای دیپلماتیک، واکنش جانبدارانه ای به این مسئله نشان ندهند و با جانب احتیاط به آن نگاه کنند. نگرانی‌ها عمدتاً حول بی‌ثباتی اقتصادی و ناامنی احتمالی ناشی از جنگ متمرکز شده است که البته بخش زیادی از این دغدغه ها تاکنون محقق نشده‌اند. این کشورها بیم آن دارند که گسترش دامنه جنگ به دریای سرخ یا خلیج عدن اختلال در مسیرهای کشتیرانی و افزایش هزینه واردات و بروز مشکلات اقتصادی برای آنها را موجب شود یا با حمله‌ به دارایی‌های رژیم صهیونیستی در اریتره یا پایگاه‌های نظامی آمریکا در جیبوتی، ناامنی به این قاره نیز کشیده شود. 

به طور نمونه نیجریه به عنوان یکی از مهمترین کشورهای قاره سیاه که هم روابط سیاسی و اقتصادی با رژیم صهیونیستی و هم با ج.ا.ایران دارد، علی رغم محکوم کردن حمله اسرائیل به ایران، در سایر موارد، رویکردی محتاطانه اتخاذ کرده است. ابوجا به دلیل وابستگی اقتصاد خود به صادرات نفت، تحولات بازار جهانی انرژی را با دقت دنبال می‌کند و از نظر سیاسی، نیجریه تمایلی ندارد که با اتخاذ موضعی آشکار در این مناقشه، روابط خود با هیچ‌یک از طرفین را به خطر بیندازد، اما در فضای داخلی، حمایت مردمی از فلسطین می‌تواند بر موضع‌گیری نهایی دولت تأثیر بگذارد.

دیپلماسی؛ مهم‌ترین عرصه تأثیرپذیری

بیشترین تغییر در حوزه روابط سیاسی دیده می‌شود. بسیاری از دولت‌های آفریقایی در حال بازنگری در مناسبات خود با ج.ا.ایران و رژیم صهیونیستی هستند. هر دو طرف علی رغم درگیری، فعالیت های دیپلماتیک خود را در قاره همچنان ادامه می‌دهند. تاکنون ۴۶ کشور آفریقایی به طور رسمی اسرائیل را به رسمیت شناخته‌ و با آن روابط دارند، در حالی که ایران تقریباً با بیش از 32 کشور آفریقایی روابط سیاسی و اقتصادی برقرار کرده است.

گرچه اکثر کشورهای آفریقایی در جریان جنگ ۱۹۷۳ "یوم‌کیپور" روابط خود را با اسرائیل قطع کرده بودند، اما تل‌آویو طی ۱۵ سال اخیر با یک کارزار هماهنگ توانست بخش زیادی از این روابط را احیا کند. با این حال، حمایت مردمی گسترده از فلسطین – که در نگاه بسیاری در آفریقا مشابه مبارزات آزادی‌بخش ضد استعماری خودشان است – اعتبار رژیم صهیونیستی را تضعیف کرده است. شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل در دیوان بین‌المللی دادگستری به اتهام ارتکاب جنایات علیه بشریت در جریان جنگ غزه و اعتراضات مردمی در برخی کشورهای قاره علیه جنایات رژیم صهیونیستی، گواهی بر این جایگاه متزلزل است.

جایگاه و راهبرد ج.ا.ایران در آفریقا

جمهوری اسلامی ایران طی دو دهه گذشته، حضور خود در قاره آفریقا را بر سه محور اصلی استوار کرده است: روابط سیاسی، همکاری‌های اقتصادی و فعالیت‌های فرهنگی–آموزشی. افتتاح مراکز فرهنگی در برخی کشورهای آفریقایی بخشی از تلاش‌های ایران برای ایجاد پیوندهای ایدئولوژیک و اجتماعی است. همچنین سرمایه‌گذاری‌های محدود در حوزه‌های راهبردی مانند استخراج اورانیوم، صنایع معدنی و انرژی‌های تجدیدپذیر، به‌ویژه در شرق و غرب آفریقا، انجام شده که هرچند در جریان بحران فعلی موقتاً متوقف شده‌اند، اما نشان‌دهنده نگاه بلندمدت تهران به ظرفیت‌های این قاره هستند.

تاکنون ایران توانسته است با وجود محدودیت‌های مالی، تحریم‌های بین‌المللی و رقابت شدید قدرت‌های خارجی، جایگاه خود را به عنوان بازیگری مستقل و ضد سلطه غرب حفظ کند. این رویکرد برای بسیاری از ملت‌ها و جنبش‌های آزادی‌بخش آفریقایی – که تجربه استعمار و مداخلات خارجی را دارند – جذابیت خاصی دارد. همچنین حضور ایران در حوزه‌های آموزشی و بهداشتی، اعطای بورسیه‌های دانشگاهی و همکاری‌های فنی در بخش کشاورزی و بهداشت، توانسته در برخی کشورها تصویری مثبت از همکاری غیرمشروط ایجاد کند.

با این حال، سیاست آفریقایی ایران فاقد یک چارچوب جامع، منسجم و پایدار بوده است. تعاملات، بیشتر به صورت موردی و وابسته به فرصت‌های سیاسی یا فشارهای بین‌المللی شکل گرفته تا یک برنامه راهبردی بلندمدت. این امر باعث شده که نفوذ ج.ا.ایران در مقایسه با اسرائیل یا حتی رقبای منطقه‌ای مانند ترکیه، عربستان و امارات، محدودتر باشد. علاوه بر این، تبلیغات منفی دشمن موجب شده برخی دولت‌ها (مانند مصر، مراکش و نیجریه) با بدبینی به حضور فرهنگی ایران نگاه کنند.

اما اگر ایران بتواند یک سیاست آفریقایی منسجم تدوین کند که در آن دیپلماسی اقتصادی، همکاری‌های فناورانه و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها در کنار دیپلماسی فرهنگی قرار گیرد، شانس بالایی برای گسترش بیشتر نفوذ خود خواهد داشت. فرصت‌هایی مانند کاهش نفوذ فرانسه در منطقه ساحل، نیاز کشورهای آفریقایی به فناوری‌های ارزان و آموزش نیروی انسانی و همگرایی سیاسی در حمایت از مسئله فلسطین، می‌تواند سکوی پرشی برای حضور پررنگ‌تر ج.ا.ایران باشد. 

نتیجه گیری

در پایان باید اشاره کرد، این درگیری نه تنها معادلات خاورمیانه بلکه موازنه‌های سیاسی و اقتصادی در آفریقا را نیز تحت تأثیر قرار داده است. هرچند ج.ا.ایران در مقایسه با رژیم صهیونیستی شبکه دیپلماتیک محدودتری در قاره دارد، اما ظرفیت نفوذ ایدئولوژیک و جایگاهش به عنوان بازیگری مستقل و ضد سلطه غرب، می‌تواند در بلندمدت برای بسیاری از ملت‌ها و دولت‌های آفریقایی جذابیت بیشتری ایجاد کند؛ به‌ویژه در شرایطی که افکار عمومی قاره همچنان نسبت به مسئله فلسطین حساس و همدل است.

در مجموع، آینده جایگاه ج.ا.ایران در آفریقا تا حد زیادی به اراده سیاسی تهران برای گذر از سیاست‌های مقطعی و اتخاذ یک راهبرد جامع بستگی دارد؛ راهبردی که هم نقاط قوت فعلی را تثبیت کند و هم ضعف‌ها را کاهش دهد و بتواند همزمان از ظرفیت‌های افکار عمومی، نیازهای توسعه‌ای و تحولات ژئوپولیتیک قاره بهره ببرد.

منابع:

https://www.inonafrica.com/2025/07/16/the-iran-israel-conflict-brings-strategic-and-economic-problems-to-africa.com
https://nypost.com/2025/06/13/world-news/netanyahu-justifies-operation-rising-lion-airstrikes-against-iran-to-stop-islamic-regime-from-developing-nuclear-weapons.com
https://www.reuters.com/markets/commodities/israel-iran-war-already-takes-toll-oil-gas-sector-2025-06-17.com
https://www.mei.edu/sites/default/files/MENA/0Energy%20Recap%20Q2%20/pdf.com
https://www.aljazeera.com/news/2025/7/6/iran-demands-accountability-for-israel-and-us-after-war-of-aggression.com


 

کلید واژه ها: آفریقا قاره آفریقا ایران و آفریقا ایران و اسرائیل ایران و اسرائیل و آفریقا حمله اسرائیل به ایران جنگ اسرائیل و ایران مسلم عباسی فر


نظر شما :